کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم اثر نادر ابراهیمی
این کتاب جز رمانهای ماندگار نادر ابراهیمی است او در سال ۱۳۱۵ در تهران به دنیا آمد و در سال ۷۲ به سبب بیماری فوت شد.رمان ۳ قسمت است.
قسمت اول در مورد دختری به اسم هلیا است و راوی آن یک پسر کشاورز است که از بچگی با هلیا همبازی بود.
این دو به هم علاقمند میشوند و در نهایت قرار ازدواج میگذارند ولی والدینشان موافق نیستند به همین دلیل دختر و پسر فرار میکنند و به محلی به اسم چمخاله میروند و زندگی جدیدی را شروع میکنند.
هلیا بعد از مدتی متوجه میشود که تحمل سختیها را ندارد و در نهایت به نزد خانواده اش برمیگردد ولی مرد مقاومت کرد اما بالاخره بعد از یازده سال به دیار خود برمیگردد به شهری که به آن علاقه داشت و در گذشته از آن شهر طردش کرده اند.ولی هنگامی که برمیگردد مشاهده میکند مادرش طاقت دوری اش را نداشته است و پدرش هم مایل نیست ملاقاتش کند.
در قسمت دوم درباره ۵ نامه به هلیا صحبت میکند و راوی دائم بین خاطرات سابق و زمان حال در رفت و آمد است.
و این رفت و آمد زیاد است و همچنین به دلیل اینکه خواننده بتواند تفاوت میان این پرش ها را تشخیص دهد فونت کتاب عوض میشود.
در هر کدام از این نامه ها راوی پیوند دهنده خودش و هلیا را در خواب مشاهده میکند و شهری را که هلیا در آن است به شهری توصیف مینماید که شبیه یک قبرستان بدون درخت است.
و اعتقاد دارد که دلیل اتفاق هایی که برای هلیا و خودش پیش آمده در سرنوشتشان نوشته شده و باید قبولش کنند.موارد مهم درباره این رمان نثر شاعرگونه نویسنده رمان است که برای خواننده جذاب است.