کتاب بریدا اثر پائولو کوئیلو
سپری کردن جاده سانتیاگو، الهام بخش پائولو کوئلیو در داستان کلاسیکش "کیمیاگر" بود و پیمودن جاده رم، الهام بخش "بریدا"، داستان دختر ایرلندی جوانی که می خواست جادوگر شود. بریدا ناچار است میان دو سنت کهن یکی را برگزیند: سنت ماه مکتبی اسراری است که برای دست یافتن به آن، باید تمرین های دشوار و آئین های گوناگون را به کار برد. سنت خورشید سنت هزاران ساله بشر برای دست یافتن به معرفت است و در آن تنها یک اصل حاکم است: اعتماد به شب تاریک ایمان؛ و تنها یک تمرین وجود دارد: نیایش به درگاه خدا، با قلب و روح. بریدا باید دریابد که عطیه روحانی اش او را به حرکت در کدام یک از این دو سنت وا می دارد. به باور کوئلیو، یگانه راه کشف ماهیت راستین خویشتن، عشق است آدمها به هم گل میدهند، چون معنای حقیقی عشق در گلها نهفته است. کسی که سعی کند صاحب گلی شود، پژمردن زیباییاش را هم میبیند. اما اگر به همین بسنده کند که گلی را در دشتی بنگرد، همواره با او میماند. چون آن گل با شامگاه، با غروب خورشید، با بوی زمین خیس و با ابرهای افق آمیخته است. کتاب بریدا در سال 1990 به زبان پرتغالی منتشر شد.
کتاب بریدا در سال 1379 توسط انتشارات کاروان به چاپ رسیده است اما تا مجوز و چاپ مجدد از سوی وزارت محترم ارشاد و فرهنگ اسلامی از طرف کارا کتاب قابل عرضه نمی باشد