لبه تیغ

 کتاب لبه تیغ اثر سامرست موآم

این کتاب نوشته سامرست موآم انگلیسی است که سال ۱۹۹۴ چاپ شد.

موآم در این کتاب به موضوعی میپردازد که انسانها به دنبال فهمیدن آن بوده اند موآم زندگی و معنی آنرا بررسی میکند.راوی این رمان موآم است.

وی در آغاز رمان توضیح میدهد که این کتاب داستان زندگی جوانی به اسم لاری است که در زمانهایی با او در ارتباط بوده است.بعد از گفتن این مقدمه ادامه رمان در شیکاگو اتفاق می افتد و با دوست پولدار وی به نام الیوت آشنایی پیدا میکنیم.

اوضاع زندگی او،روابطی که با بازرگانها دارد،بیان میشود.و در ادامه با خواهر الیوت آشنایی پیدا میکنیم.

ایزابل که دختر الیوت است با شخصی به اسم لاری آشنا شده است و مقرر شده است که با او ازداوج کند.

لاری یک جوان ۲۰ ساله است که در جنگ بوده است و زندگی اش تحت تاثیر زمانی که به جنگ رفته قرار گرفته است.در جنگ زخمی شده است و الان نمیتواند معمولی زندگی کند.و به فردی افسرده تبدیل شده و پیشنهادهایی برای کار به وی میشود که همه را رد میکند‌.لاری نمیگوید که در جنگ چه اتفاقی افتاده ولی زندگی دیگر برایش با ارزش نیست.

و به هیچ روشی نمیشود وی را از این افکار منحرف کرد تنها امید لاری فردی به اسم ایزابل است و این دو به شدت به هم علاقمند هستند و همین علاقه باعث شده که ایزابل به شخص ثروتمندی که به او علاقه دارد فکر نمیکند.

برای اینکه لاری و ایزابل بتوانند زندگی خود را آغاز کنند لاری باید یک کار پیدا کند که بتواند نیازهای همسرش را برطرف کند و یک زندگی ایده آل فراهم کند اما لاری هیچ شغلی را قبول نمیکند و هرکس که از او سوال میکند میخواهد چه شغلی را انتخاب کند لاری جواب میدهد به آزاد بودن علاقه بیشتری دارم!

این آزادی از دید لاری به معنای این است که دوست دارد به مسافرت برود،مکانهای جدید را مشاهده کند،و با پدیده های جدید در زندگی رو در رو شود که و موفق شود مسیر زندگیش را بیابد و جواب سوال هایی که نمیداند را بیابد‌ و قصدش این است که در پی معنی زندگیش برود.