کتاب چطور به اینجا رسیدم نوشته باربارا دی آنجلس
راه های غلبه بر نا امیدی و شکست و یافتن دوباره ی دریچه های امید در زندگی گاهی در زندگی به جایی میرسیم که به نظر بن بست می آید ولی در واقع نقطه عطف را نادیده انگاشته ایم.ناگهان به نظر میرسد که در مسیری که حرکت میکنیم دیگر نمیتوانیم یش برویم و گمان میکنیم که در تله افتاده ایم یا گم شده ایم . به خاطر نمی آوریم مسیر فرعی دیگری را دیده باشیم و به یاد نمی آوریم که با گزینه ای دیگر مواجه شده باشیم.تنها احساس گیجی میکنیم.در همان حال که به علامت"راهی برای خروج نیست"می نگریم مینالیم:"حالا باید چه کنم؟؟؟" پاسخ این است:کاری بکن که من در آن جاده خارج از شهر انجام دادم. ضرورت دارد مسیرمان را تغییر دهیم،بازگردیم و ببینیم آیا راه مورد نظر را به این دلیل که انتظار نداشتیم به شکل دیگری باشد نادیده گرفته ایم یا نه........ حتي هنگامي كه زندگي يك نفر از بيرون كامل به نظر ميآيد، ممكن است او قلبآ از زندگياش احساس ناراحتي كند و اين بهخاطر فاصلهي زيادي كه بين زندگي واقعي و آنچه به عنوان يك زندگي ايدهآل در سر ميپرورانده، باشد. دكتر باربارا دي آنجليس به ما نشان ميدهد كه چگونه ميتوان با اين تفاوتها روبرو شد، زندگي پربارتري داشت و از آن لذت برد.