درباره کتاب چاپ سنگی و نحوه خرید

 

چاپ سنگی

چاپ سنگی یا لیتوگرافی (به فرانسوی: Lithographie)‏ گونه‌ای چاپ مکانیکی شامل استفاده از صفحه‌های عکاسی یا سایر صفحه‌های مشابه، که در سطح آنان ناحیه‌ای تصویر، به صورت روغن‌دوست (غیرآبی، جوهرگیر) و نواحی غیر تصویری به صورت آب‌دوست درآمده‌است. معمولاً این صفحه‌ها را با پودر آلومینیوم می‌سازند.چاپ سنگی نوعی چاپ مسطح بوده که در آن از سنگ آهک استفاده می‌شده‌است؛ بدین ترتیب که نوشته یا تصویر را به روی سنگ منتقل می‌کردند و با استفاده از روش‌های شیمیایی آن را برجسته می‌نمودند و سپس این تصویر بارها روی کاغذ چاپ می‌شده‌است. این نوع چاپ با استفاده از روش مختلط فیزیکی و شیمیایی بر اساس دفع متقابل آب و چربی اختراع شد و متداولترین روش چاپ پیش از چاپ سربی و اختراع ماشین چاپ بوده است که امکان تیراژ بالا را میسر می ساخته است.

لیتوگرافی بعد از اتمام مرحله طراحی و صفحه بندی آغاز شده ابتدا طرح مورد نظر را از طریق عکاسی (سنتی یا دیجیتال) روی فیلم حک می‌شود سپس فیلمهای تهیه شده کنار هم مونتاژ شده و مرحله کپی فیلم بر روی ورقه‌های پلیت که از آلومینوم و لایه‌ای که به نور حساس می‌باشد ساخته شده انجام می‌شود بعد از نور خوردن ورقه‌های پلیت آن را مانند فیلم عکاسی ظاهر کرده و برای مرحله چاپ به ماشین چاپ می‌بندند در مقالات، واژه فناوری نانو گاهی به هر فرایند کوچک تر از اندازه‌های میکرون اطلاق می‌شود که می‌تواند فرایند لیتوگرافی را نیز شامل شود

تاریخچه

چاپ سنگی در جهان چاپ سنگی اولین بار به وسیله آلمانی‌ها در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع گردید. آلویس زنفلدر (Alois Senefelder) یک آوازه‌خوان تئاتر آلمانی بود که به علت هزینه‌های سرسام آور چاپ، برای این که بتواند تصنیف‌هایش را به چاپ برساند به طور تصادفی از طریق کاربرد تیزاب بر روی سنگ‌های نرم و مسطح و سبک وزن کنار رود راین، به روش چاپ سنگی دست یافت. درقرن نوزدهم چاپ سنگی در اروپا تنها روش برای چاپ تصایر رنگی در تیراژ بالا بود. این روش چاپ امروزه تنها در زمینه هنرهای تجسمی کاربرد دارد.

تاریخچه چاپ سنگی در ایران

چاپ سنگی از اروپا به ایران راه یافت و نخستین بار در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بود که عباس میرزا نایب‌السلطنه، محمد صالح بن حاج محمد باقر خان شیرازی معروف به میرزا صالح شیرازی را به مسکو فرستاد تا دستگاه چاپ سنگی (تصویر ۱) را با خود به ایران آورد. این شخص دستگاه چاپ سنگی را به تبریز آورد و اولین چاپخانة سنگی را در ایران دایر نمود. نخستین چاپ سنگی در تبریز، چاپ قرآن در سال ۱۲۵۰ هجری قمری و کتاب زاد المعاد در سال ۱۲۵۱ هجری قمری می‌باشد. در سال ۱۲۵۹ هجری قمری آقای «عبدالعلی» نامی اسباب چاپ سنگی را با خود به تهران آورد و در همان سال کتاب «تاریخ معجم» و پس از آن «پطر کبیر» را به چاپ رسانید. کتاب «حدیقةالشیعه» تألیف «مقدس اردبیلی» یکی دیگر از کتب چاپ سنگی است که در سال ۱۲۶۵ هجری قمری در تهران به چاپ رسیده‌است. پس از آن چاپ سنگی در مدت کوتاهی در دیگر شهرهای ایران رواج یافت، به طوری که به مدت ۵۰ سال، یگانه روش چاپ در ایران محسوب می‌گردید. تا اواخر دورة قاجاریه هر چه در ایران به چاپ می‌رسید چاپ سنگی بود. چاپ سربی در اوائل ظهور، به علت دشواری در چیدن حروف فارسی و غلط گیری و همچنین دقت و ممارستی که لازمه چاپ سربی بود، چندان رواجی نیافت، در حالی که هزینه نازل و سهولت کار با چاپ سنگی، این روش را در مدت کوتاهی بر چاپ سربی مسلط کرد. در چاپ سنگی نقاشان و خطاطان و خوشنویسان می‌توانند با مرکب، هنر خود را در سرلوح، ترنج اندازی آغاز و انجام کتاب، و همچنین در تصاویر، به حد اعلای نفاست و زیبایی برسانند.

روش کار در چاپ سنگی

ابتدا مطالب یا تصاویر مورد نظر با مرکب مخصوص روی کاغذهای مشمّع مخصوصی که زرد رنگ بود نوشته می‌شد. بعد به مدت ۲۴ ساعت در داخل آب نگه داشته می‌شد و سپس روی سنگ مخصوص که قبلاً ساییده شده و حرارت گرفته و داغ شده بود برگردانیده می‌شد تا خطوط به روی سنگ انتقال یابند. سپس بر روی سنگ اسید نیتریک ریخته می‌شد تا محل خالی سنگ (یعنی اطراف نوشته‌ها) به اندازه یک میلیمتر حل شود و نوشته‌های روی سنگ به صورت برجسته نمایان گردد. سپس با غلتک، مرکب بر روی سنگ نقش می‌بست و با فشار یکسان و یکنواخت سنگ بر روی کاغذ، عمل چاپ صورت می‌گرفت. برای آن که در هنگام چاپ، مرکب چاپ اطراف نوشته‌ها و خط‌ها را نگیرد از مخلوطی از آب و اسید و محلول صمغ عربی استفاده می‌شد. استادکار با قلم، جاهای خوب گرفته‌نشده را اصلاح می‌کرد و به آن صمغ می‌زد تا برجسته شود. بعد از محکم کردن سنگ با تسمه بر روی ماشین چاپ، کارگر مرکب زن با یک غلتک، مرکب را آهسته روی لوح می‌مالید. کارگر دیگری به نام کاغذ گذار، ورق را با احتیاط روی سنگ می‌گذاشت. چرم گذار با ورقه‌ای از چرم ضخیم روی کاغذ را می‌پوشاند. این کار سبب می‌شد فشار وارد بر تمام سطوح کاغذ، یکسان باشد. دو نفر غلتک‌کش با حرکت غلتک و با یک فشار عمودی، عمل چاپ را انجام می‌دادند. کاغذ بردار، کاغذ چاپ شده را بر می‌داشت و لایه‌گذار، یک لایه میان ورقه‌های چاپ شده می‌گذاشت تا کاغذهای چاپ شده زودتر خشک شوند. ماشین قادر بود ساعتی ۲۰۰ برگ چاپ کند و با هر سنگ هفتصد برگ چاپ می‌شد. در پایان، سنگ ساب‌ها سنگی را که یک بار از آن استفاده شده بود، از چاپ در می‌آوردند، آن را گرم می‌کردند و سپس با یک سمباده زبر به اندازة کف دست، آنقدر روی سنگ می‌ساییدند تا نوشته‌ها کاملاً پاک شود. بعد از آن با اسید رقیق، آن را می‌شستند تا برای مرحله بعدی که شامل نوشتن، تیزابکاری و... است آماده باشد.

دست‌اندر کاران چاپ سنگی

به‌طور کلی در یک کارگاه چاپ سنگی معمولاً دو دسته افراد که تعداد آن‌ها به ۱۸ نفر می‌رسید کار می‌کردند: افرادی که تهیة مطالب، کشیدن تصاویر و آماده کردن سنگ چاپ را به عهده داشتند، شامل: خطاطان، نقاشان، تذهیب‌کاران، سنگ تراش‌ها و تیزاب کاران افرادی که در فرایند چاپ به فعالیت می‌پرداختند، مانند استاد چاپ، مرکب زن، کاغذ گذار، چرم گذار، غلتک‌کش، کاغذ بردار، لایی‌گذار، و تعمیرکار. علاوه بر نویسندگان، نقاشان، خطاطان و تذهیب کاران، افراد دیگری در امر چاپ دخیل بودند؛ مانند: چاپخانه دار سفارش‌دهندة کتاب ناشر (اهتمام کننده) بانی چاپ (به سرمایة...) مصحح چاپ مباشر چاپ غلط گیر

دلایل برتری چاپ سنگی بر چاپ سربی

کمتر بودن اشتباه در چاپ سنگی

هزینة کم و سهولت کار با چاپ سنگی

استفاده از لوازم و ادوات داخلی (در حالی که چاپخانه‌های سربی نیاز به ابزار و ادوات وارداتی داشتند)

رواج خـوشنـویـسی به عـنوان یکی از هنرهای بزرگ ملی ایران و دیگر ممالـک اسـلامی (موردی که بـا رواج چـاپ سـربی در حال از بین رفتن بود و از این رو به چاپ سنگی اهمیت بیشتری داده می‌شد)

تأکید بر انتشار کتاب‌های دینی، احادیث، اخبار و ادعیه، و... که با چاپ سنگی بهتر از کار در می‌آمد

چاپ سنگی و روزنامه

کتاب‌های چاپ سنگی با نسخه‌های خطی مشابهت‌هایی دارند که از جمله می‌توان به تذهیب، تشعیر، جلدبندی نفیس، صفحه‌بندی، جدول‌بندی، صفحة عنوان، کاتب و تاریخ کتابت اشاره کرد. با این همه به سبب محدودیت‌هایی که در چاپ سنگی وجود دارد تنوع و کثرت تذهیب در آن‌ها کمتر از نسخ خطی است. در کتاب‌های چاپ سنگی نیز مانند نسخه‌های خطی، صفحات جدول بندی شده‌اند، به طوری که دو قسمت متن و حاشیه کاملاً از هم مجزا هستند. جدول شامل دو یا چند خط است که نوعی زیبایی و نظم به صفحة کتاب می‌دهد. حاشیه که شکل ستونی پیدا می‌کند، جایگاهی برای توضیحات واژه‌های متن، نقد صاحب نظران، پانوشت، اثری مجزا، یا تعلیقه و شرح بر متن اصلی است. معمولاً نوع خط حاشیه‌ها با خطِ نوشته‌های متن متفاوت است. نوشتة حاشیه به شکل نقوشی چون ترنج‌های کوچک، لچک، یا شکل‌های گیاهی و هندسی است. بیشتر نسخه‌های چاپ سنگی مانند نسخ خطی، فاقد صفحه‌شمار هستند. نظم اوراق کتاب را با کلمه پاصفحه‌ای مشخص می‌کردند و نخستین کلمه سطر اول صفحه دوم را در گوشه چپ پایین صفحه اول می‌نوشتند که با مطابقت این واژه در هر صفحه، نظم آن مشخص می‌گردید. بعدها در کتاب‌های چاپ سنگی، شماره گذاری صفحات نیز مرسوم شد. در کتاب‌های چاپ سنگی صفحة عنوان نیز وجود ندارد و مشخصات (نام مؤلف، کاتب، تاریخ نگارش، نام چاپخانه، تاریخ چاپ، و غیره) در پایان آخرین صفحه ذکر می‌شده‌است. کاتبان و تاریخ کتابت نوشته‌های آن‌ها نیز از عناصر خاص کتب چاپ سنگی است که در پایان متن، زیر عنوان «راقم سطور» یا «رقم از» عباراتی چون «کتبه العبد الاقل الجانی» و «حرّر»... ذکر می‌شده‌است

تصویر در چاپ سنگی تصاویر در چاپ سنگی به صورت گراور∗ است و واژة «رقم» و «راقم» در زیر این تصاویر به مفهوم «نقاشی» و «نقاش» است. نقاشان و مُذهّبان به تناسب موضوع به تذهیب و نقاشی در کتب چاپ سنگی می‌پرداختند و با الهام از محیط خود و جامعه، صحنه‌ها و رویدادها را به تصویر می‌کشیدند و عادات و رسوم مردم زمان خود را معرفی می‌نمودند، مانند شکل و نحوة پوشاک مردان و زنان، مجالس مهمانی و وعظ، آیین خاکسپاری، و... به طور کلی نقاشی‌های کتاب‌های چاپ سنگی را به سه دسته می‌توان تقسیم بندی کرد: نقاشی‌های عامیانه و واقع گرا (زندگی روزمرة مردم و درباریان) نقاشی‌های اسطوره‌های افسانه ای (وقوع جنگ‌ها و پیروزی و شکست، جوانمردی) نقاشی‌های مذهبی (مانند زندگانی امامان و مصایبی که بر آن‌ها وارد شده‌است) یکی از جالب‌ترین نمونه‌های چاپ سنگی مصور، چاپی از کتاب خمسه «نظامی» است که در ۶۰۲ صفحه در سال ۱۳۰۱ هجری قمری به چاپ رسیده‌است. در این کتاب ۱۲ سرلوح در آغاز هر قسمت و پنج مجلس تصویر که بیشتر آن‌ها نقاشی «مصطفی» است آمده که ویژگی ممتازی به این کتاب می‌بخشد.