کتاب تاریخ ایران
این قفسه به تاریخ ایران از دیرباز تا معاصر می پردازد شما می توانید انواع کتاب تاریخ ایران را در این قفسه پیدا و دانلود نمایید
برای ورود به این قفسه روی عکس کلیک نمایید
......................................................................................................................................................
دانلود کتاب تاریخ مدرن ایران اثر عباس امانت
دوره ی پهلوی (۱۳۵۷-۱۳۰۰) طی هفت دهه پس از انقلاب مشروطه سیاست و جامعه و اقتصاد ایران را دگرگون کرد.
پس از جنگ جهانی اول و آشوب پس از آن حکومت تک سالارانه ی رضاشاه به لطف درآمدهای نفتی و ارتشی مقتدر توانست کشور را متمرکز کند؛ نهادهای حکومتی و آموزشی مدرن بسازد؛ با نخبگان قدیمی همکاری کند ؛ طرح یک ایدئولوژی ناسیونالیستی در اندازد و یک سیاست خارجی نسبتا مستقل را پیگیری کند.
همه ی اینها به به بهای فرونهادن تجربه ی مشروطه یعنی آرمانهای دموکراتیک و آزادی های فردی و سیاسی به دست آمد.
همچنین غربی سازی کشور در این دوران شکاف بین دولت پهلوی با طبقه ی عقب نشسته ی آخوندها را تعمیق کرد. پس از جنگ جهانی دوم و در دوره ی کوتاه و پرجنجال رقابتهای حزبی و نهضت ملی سازی نفت محمد مصدق امید به ایجاد جامعه ای باز و همچنین استقلال اقتصادی بیشتر دوباره زنده شد.
پایان تلخ آن داستان اما بر کوشندگان ایرانی تاثیر پایایی نهاد؛ کوشندگانی که از حیله های خارجیان و حکومت استبدادی به تنگ آمده بودند. پس از کودتای سال ۱۳۳۲ محمدرضا شاه پهلوی طی بیست و پنج سال این بخت را داشت تا پروژه ی مدرن سازی دولتی پدر خود را تحکیم کند. یکی از برنامه های او اصلاحات ارضی در دهه ی ۱۳۴۰ بود.
رشد سریع درآمدهای نفتی در دهه ی ۱۳۵۰ جاه طلبی سیاسی شاه را افزود و باعث شد او هم خود را منجی ایران ببیند هم بر سرکوبگری حکومت خود بیفزاید. تکنوکراتهای مطیع و دستگاه امنیتی مهیب، اعتماد بنفس محمدرضا و توهم او درباره ی ثبات مملکت را افزایش دادند.
با این حال، در دهه ی ۱۳۴۰ جریانات رادیکال اسلامی با برنامه ی مخالفت با شاه و نظام پهلوی به صحنه ی سیاسی وارد شدند. نقد شاه توسط آیت الله خمینی نشان داد بین دولت غربی ساز و آخوندهای رادیکال چه فاصله ی عمیقی افتاده است. دیگر صداهای اعتراض از جمله صدای چپهای رادیکال نشانگر بحران بزرگ تر در راه بود. این افق متغیر سیاسی در آثار ادبی و هنری زمانه نیز انعکاس یافت .
شهرنشینی فزاینده رشد آموزش و پرورش حضور زنان در سپهر عمومی، رفاه فزاینده و پذیرش ارزشها و سبک زندگی های مدرن هم سبب نگرانی از فرونهادن اصالتها شد هم سبب ظهور کسانی که از بازگشت ارزشهای سنتی دم می زدند. چنان بود که گویی روشنفکران ایرانی برای وعده های شکوهمند پهلوی دنبال یک جایگزین می گشتند.
برای خرید کتاب تاریخ مدرن ایران نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
دانلود کتاب جنگ سرنوشت ساز قادسیه و پی آمدهایش اثر امیرحسین خنجی
عربستان سرزمینی بود کم آب و گیاه با جمعیتی بزرگ که امکان زیستن در آن دشوار بود، و اتحاد ساختگی و زورکی قبایل پراکنده عرب که به زور شمشیرهای جهادگران مدینه حاصل شده بود هر آن ممکن بود که از هم بپاشد؛ زیرا قبایل مجبور بودند که برای حفظ یا حصول زمین و چراگاه و منابع زیستی به دوران ستیزه های قبیله بی برگردند. گرچه سرزمینهای دروني عربستان بیابانی و کم آب و گیاه بود ولی عربستان یک جمعیت بزرگ چند میلیونی داشت؛ زیرا بلاهای طبیعی زلزله، سیل و با قحطی که معمولاً در سرزمینهای تمدنی جمعیتها را کشتار میکرد در عربستان رخ نمی داد؛ و علت اینکه عربستان دارای یک جمعیت چند میلیونی بود همین بود. عمده جمعیت عربستان در یمن و در شرق عربستان جاگیر بودند.
بیشترین تراکم جمعیتی عربستان در یمن بود آمار قبایلی که در فتوحات اسلامی از یمن بیرون آمده به عراق و ایران و شام و مصر خزیدند و در گفتارهای بعدی خواهیم شناخت نشان می دهد که یمن در آن زمان حدود دو میلیون جمعیت داشته و بیش از یک میلیون از مردم یمن در خلال دو دهه پس از آغاز جهانگیری عرب به سرزمینهای شام و مصر و عراق و ایران کوچیده اند و این را در این کتاب به مناسبت، خواهیم دید. عربستان در این زمان از نظر جمعیتی به وضعی رسیده بود که هیچ راهی جز آن نداشت که بخش بزرگی از جمعیتش را به بیرون از مرزهایش پرتاب کند؛ یعنی بخش بزرگی از قبایل به هر حال میبایست به سرزمینهای بیرون از مرزهای عربستان میخزیدند. این وضعی بود که در تاریخ جهان بارها و بارها اتفاق افتاده بود و در هر دوره بخشی از جماعات بشری به سبب کمبود موارد و منابع زیستی مجبور شده بودند که دسته جمعی به درون سرزمینهای دور و نزدیکشان بخزند خزش جماعات آریایی به درون هند و اناتولی و اروپا در دورانی از تاریخ باستان یکی از نمونه های این خزش بشری بود که مطالعه گران تاریخ با آن آشنایند. خزشهای بزرگ جماعات ترک از سده پنجم هجری به بعد به درون ایران و اناتولی نمونه دیگری از این خزشهای جماعات بشری است.
در میان همه جابجاییهای بزرگ تاریخی اقوام جهان جابجايي قوم عرب ویژگی منحصر به فردی داشت زیرا زیر پرچم عقیده ایدئولوژی) و با هدف گسترش عقیده در سرزمینهای دیگر صورت گرفت. سرزمینهای ماورای فرات جنوبی در جنوب عراق کنونی که دنباله طبیعی عربستان به شمار می رفت از دیرباز و از عهد شاهنشاهی پارتیان جایگاه بخشی از قبایل عرب بود و در درون مرزهای ایران قرار داشت دولت ساسانی برای کنترل قبایل عرب دو اتحادیه بزرگ از این قبایل در منطقه تشکیل داد که در زمان شاپور دوم ساسانی در هم ادغام شده تشکیل امارتی دادند که ایرانیان آن را شورستان و عربها حیره نامیدند مرکز این امارت شهر نجف در جای نجف کنونی بود ریاست این اتحادیه در دست قبیله یمنی بنی لخم قرار گرفت که در زمانی از دوران پارتی به آن منطقه کوچیده بودند. بنی لخم در سده ششم مسیحی به دین مسیح درآمدند و مذهب یعقوبی داشتند. ۱۳
یک افسر ایرانی همیشه به عنوان فرماندار منطقه در حیره مستقر بود. نام این افسر در آغاز سلطنت خسرو پرویز را فرخان شاهمرد نوشته اند فرخان نام خاندانی و شاهمرد لقب او بوده در حوالی سال ۶۰۸م، و در میان پیشروی های سپاهیان ایران در شام امیر حیره که نعمان ابن منذر بود مورد خشم خسرو پرویز قرار گرفت و ریاست حیره از لخمی ها گرفته شد. در علت این امر نوشته اند که عدی ابن زید - شوهر دختر نعمان و مشاور دربار ایران در امور عربستان با نعمان اختلاف یافت، و نعمان از عدی نزد خسرو پرویز بدگویی کرد و اجازه گرفت که عدی را گرفته به زندان کند خسرو به او اجازه داد آزادی عدی را صادر کند خسرو فرمان آزادی او را به دست یک شخصیت عرب برای نعمان فرستاد، ولی عدی را نعمان در زندان خفه کرد و مبالغ هنگفتی رشوه به فرستاده داد تا برای دربار گزارش برساند که عدی پیش از این مرده بوده است.
نامه نی نیز به دربار نوشت و از آنکه غفلت او سبب شده که عدی در زندان بمیرد پوزش خواهی و تقاضای بخشایش کرد، و به دربار پیشنهاد داد که زید پسر عدی به جای پدرش به عنوان مشاور دربار در امور عرب منصوب شود. زید ابن عدی وقتی به دربار ایران راه یافت ترتیباتی چید و خسرو را از نعمان به خشم آورد. پس از آن به نزد نعمان رفت و او را بیم داد که خسرو از او در خشم است. به دنبال آن نعمان را خسرو به دربار طلبید ولی نعمان از بیم آنکه خسرو قصد به درباره اش دارد از نجف گریخته به میان قبایل طی رفت رئیس طی در آن زمان حاتم طائی بود). رؤسای طی به او گفتند که ما نمیخواهیم به خاطر تو مورد خشم خسرو واقع شویم و به او پناه ندادند.
او سپس به ذی قار - سرزمین بنی شییبان رفت و هانی ابن مسعود شیبانی رئیس بنی شیبان که کارگزار ایران بود او را نزد خود پذیرفت خسرو از فرار نعمان در خشم شد، و هانی این مسعود چون این را شنید به نعمان مشورت داد که بهترین راه آنست که به تیسپون برود و خود را به دامن شاه اندازد شاید مورد بخشایش قرار گیرد نعمان ناگزیر به تیسپون رفت زید ابن عدى مأمور تحویل گرفتن او شد و او به زودی سر به نیست گردید. گویا خسرو فرمود تا او را در خانقین به زندان کردند و او در زندان مرد و گویا او را به زیر پای پیل افکندند. ۱۴ پس از آن حیره زیر اداره مستقیم دربار قرار گرفته توسط افسری با سمت مرزبان اداره می شد.
برای خرید کتاب جنگ سرنوشت ساز قادسیه و پی آمدهایش نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
دانلود کتاب تاریخ ماقبل ماد اثر امیرحسین خنجی
اطلاعمان از تاریخ ایران ماقبل ماد علاوه بر اندک یافتههایی که در کاوشهای باستانشناسی آمده است به اساطیر و داستانهای تاریخی محدود میشود؛ و تا زمانی که دولتی در ایران بر سر کار بیاید که به بازشناسی گذشتههای ایران علاقه نشان بدهد و باستانشناسان و تاریخنگاران را تشویق کند که با کاوشهای دلسوزانه و بازخوانی داستانهای تاریخی و اساطیرمان دست به بازشناسی و تفسیر تاریخ ایران در سدههای پیش از تشکیل دولت ماد بزنند.
بزنند، مطالعه تاریخ واقعی تمدن ایرانیان برای ما از زمانی شروع میشود که دولت ماد تشکیل شد و با دولت آشور در ارتباط قرار گرفت. اطلاعات ما از تاریخ ماد نیز، چنانکه پایینتر خواهیم دید در حال حاضر به همان اسناد و مدارکی محدود میشود که شاهان آشوری از خودشان برجا گذاشتهاند، به علاوه گزارش اندکی که هرودوت در تاریخ خویش آورده است.
گوتیها و لولوبیها در اسناد بازمانده از دوران آگادی و آشوری از قبایلی نام برده شده است که در ناحیه آذربایجان و کردستان و کوههای زاگروس تا لرستان کنونی میزیستهاند. یکی از اینها قبایل «گوتی» است که در سدههای آخر هزاره سوم پیش از مسیح در نواحی شرقی کردستان کنونی میزیسته و تشکیلات سیاسی و نظامی نسبتا نیرومندی داشتهاند. نام گوتی را اکادیها و آشوریها به اینها دادهاند و معنایش مشخص نیست اینکه نام اصلی اینها چه بوده نیز اطلاعی باز نمانده است. نام آنها در گزارشهای کشورگشایان میانرودان تا سده ششم بم و تا زمانی که پادشاه ماد تشکیل شد به طور ناپیوسته در میان است.
گاه نیز در اسناد آشوری به سرزمین ماد «سرزمین گوتیها» گفته شده و به جای قبایل ماد از قبایل گوتی نام برده شده است. یعنی نام مادها و گوتیها را به جای هم به کار بردهاند که معلوم میدارد گوتیها و مادها همریشه بودهاند علت اینکه نام اینها وارد اسناد بابلی و آشوری شده آن است که شاهان میانرودان از دیرباز درصدد دستاندازی بر سرزمینهای اینها بودهاند.
اسناد برجامانده در میانرودان نشان میدهد که در سدههای آخر هزاره دوم پیش از میلاد میان آنها و نیروهای آگادی جنگهایی در گرفته، آنها در یکی از جنگها در حوالی ۲۲۱۵ پیش از میلاد نارامسین آگادی (نوادهی سارگون اول) که به منطقهشان لشکرکشی کرده بود را به قتل رسانده و به دنبال آن بخش جنوبی میانرودان را گرفته و «نیپور» (پایتخت مقدس سومر) را به تصرف درآوردهاند و شاهشان کتیبهای به زبان اکدی به مناسبت این پیروزی در نیپور از خود برجای نهاده است. این امر به مهاجرت جماعتهایی از گوتیها به درون میانرودان انجامید. آنها از آن پس به عنوان قوم فاتح، برای حدود صد سال در سومر حکم راندند و نسلهای بعدیشان اندک اندک در مردم منطقه حل شدند.
در کتیبهای که یک شاه سومری در سدهی بعدی برجای نهاده خبر از آن داده شده که گوتیها مردم سومر را بر ضد یکدیگر شوراندند و احکام شرعی را خوار داشتند و برای... فرمانهای خدایان حرمتی باقی نگذاشتند معنای دیگر این نوشته آن است که آنها نظامی را برقرار کردند که نظام بهرهکشی سابق را که بر احکام دینی سومریان استوار بود از میان بردند و بردگان را برضد اربابان شوراندند. این اصلاحات به نابهسامانی اوضاع در سومر انجامید، و اثر این نابهسامانی در کتیبه دیگری آمده که خبر از آن میدهد که معلوم نیست چه کسی شاه است و چه کسی فرمانبر است. یعنی گوتیها با آمدنشان نظام ارباب و بردگی را برهم زدهاند و به بردگان آزادی دادهاند و تفاوت طبقاتی مبتنی بر احکام شرعی که پیش از آنها بر جامعه حکمفرما بود را از میان برداشتهاند. تحولی که پس از دوران حاکمیت اینها در سومر ایجاد شد را نیز باید ناشی از تأثیر فرهنگ عدالتگرایانه اینها بر سومریان دانست.
چنانکه میدانیم «عشتار» یکی از خدایان مردم شمال میانرودان بوده است. این نام ریشه سامی ندارد و میتواند تلفظ واژۀ «استار» و «استر» باشد که یک لفظ خالصاً آریایی است. شاید بیجا نباشد اگر گمان کنیم که پرستش آناهیته در هزاره سوم پم توسط گوتیها به میانرودان راه یافته و سامیهای میانرودان همان نام آریایی بر این ایزدبانو اطلاق کرده او را به لفظ خودشان عشتار نامیدند زیرا اکنون که رازهای زبانهای کهن اقوام سامی کشف شده ما تقریباً مطمئنایم که واژهٔ عشتار در زبانهای سامی ریشه ندارد و اصل آن میبایست که واژه آریایی استار بوده باشد نخستین قومی که بعدها در اتحادیه ماد از آنها نام برده شده است همین قوم گوتی بودند که در اسناد آشوری در عبارتی خشمگینانه از آنها با نام گوتیهای بی خرده نام برده شده است. در اسناد بابلی نیز به طعنه اشاره شده که گوتیها به زیر پای شاهان ماد افتادند (یعنی به اطاعت شاه ماد در آمدند).
وقتی نشانه های بازمانده از این قبایل را بررسی میکنیم متوجه می شویم که گوتی ها مردمی آریایی بوده اند که از زمانهای بسیار دوری در غرب فلات ایران جاگیر بوده اند، و بعد هم وارد اتحادیه ماد شده اند که هم نژاد و هم زبانشان بوده اند. از این رو گوتی ها را باید نخستین قبایل شناخته شدۀ ایرانی در غرب فلات ایران دانست که در هزاره سوم پم در این منطقه دارای تمدنی بودهاند؛ و خدایشان نیز آناهیته (ناهید) بوده که یکی از خدایان بسیار دیرینه ایرانیان است. انتشار پرستش عشتار (استار) در میان رودان نشانه ای از نفوذ فرهنگ این قبایل آریایی در میان اقوام میان رودان است.
سرزمین اصلی گوتیها کردستان کنونی بوده است. سرزمین وسیعی در غرب فلات. گردوخ» بوده است. کردها قومی خالصاً آریایی اند. اگر کاوشهای باستانشناسی در این منطقه صورت بگیرد شاید بتوان به پیوند تاریخی میان مردمی که شاهان میانرودان به آنها نام گوتی دادهاند و کردها دست یافت و چه بسا که بتوان نام اصلی این قبایل را در میان یافتههای باستانشناسی به دست آورد؛ مردمی که نیاکان بخشی از کردهای امروزی بودهاند. یکی دیگر از جماعات ساکن در غرب فلات ایران قبایل «لولوبی» بوده که در همسایگی گوتیها در منطقه کرمانشاه کنونی به سوی جنوب تا مرزهای کشور عیلام میزیستند و دارای تمدن نه چندان پیشرفته و نوعی دولت بودهاند. لولوبوم نامی بوده که آگادیها به این مردم داده بودهاند، و شاید معنایش کوهنشینان باشد ما از نام اصلی این مردم اطلاعی نداریم. نشانههای بازمانده بر دل کوهها خبر از وابستگی این مردم در پایان هزاره سوم بم به دولت اکادمی میدهد؛ یعنی سرزمینشان بخشی از کشور آگاد را تشکیل میداده است. به عبارت دیگر، اکادیها سرزمین اینها را اشغال کرده و شاه آنها را دستنشانده خویش کرده بودهاند. کتیبهای از نارام سین آگادی که پیش از کشته شدنش به دست گوتیها نوشته شده، خبر از تسخیر سرزمینهای لولوبیهای کوهنشین و باجگذار کردن مردمش داده است. یکی از شاهان لولوبی که «آنوبانینی» نام داشته، حوالی ۲۲۰۰ پم سلطنت میکرده است.
برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
دانلود کتاب تاریخ خاندان مرعشی مازندران اثر میرتیمور مرعشی تصحیح دکتر منوچهر ستوده
کتاب حاضر را ابوتراب فرزند میرتیمور مولف کتاب از روی نسخه ای که پدرش تنظیم کرده بود رونویسی کرده و بالای خطبه و بسمله تاریخ میرتیمور علیه الرحمه را افزوده است.
در ازای صفحه رونویس شده بیست و هفت سانتیمتر و پهنای آن هیجده سانتیمتر و در ازای نوشته آن نوزده سانتیمتر و پهنای آن دوازده سانتیمتر است.
انتهای ص 364 صفحات کتاب با این جمله ناقص سر در پیش انداخته و به در بردند تمام می شود و نسخه ناقص می ماند.
از ابتدای صفحه 365 تاریخ طبرستان و رویان و مازندران میرظهیرالدین مرعشی است که با اینم جملخ شروع می شود. روایت است از طوس تو در که سپه سالار کیخسرو بود در پنجاخ هزار که اکنون کوسان می نامند.
این عبارت مقدمه فصل در ابتدای عمارت ساری و کیفیت آن است که دو سطر اخر صفحه 28 از چاپ پطرزبورگ است و چون صفحات نسخه موجود و تاریخ طبرستان و رویان چاپی با یکی دو سطر اختلاف با یکدیگر می خوانند باید در حدود بیست و هشت صفحه از اول نسخه تاریخ طبرستان میرظهیرالدین افتاده باشد.
ظاهرا کاتب دو نسخه از این دو کتاب را به دست آورده و از انها رونویس کرده.
و در یک مجلد جای داده است. خط تاریخ میرتیمور درشتر از خط تاریخ طبرستان میرظهیرالدین است ولی ظاهر هردو کتاب با قلم یک نویسنده نوشته شده است.خط این دو کتاب به شوه نستعلیق قرن دهم و یازدهم هجری است
برای خرید کتاب تاریخ خاندان مرعشی مازندران نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.