دانلود کتاب هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی اثر رمان گیرشمن ترجمه بهرام فره وشیچ

 

پیروزی اسکندر در تحول هنر ایرانی که مدتی در حدود هفت قرن دوام داشت دوران فترت و سکونی را پیش می آورد . کمال مطلوب اسکندر که میخواست تمدنی آمیخته از تمدن یونان و ایران بوجود آورد بسیار زود از میان رفت. پس از مرگ اسکندر (۳۲۳) جنگهای خونینی در مدت چهل سال جانشینان وی را از یکدیگر جدا ساخت . پس از جنگ ایپسوس (۳۰۱) با روی کار آمدن سه دولت، تشکیلات سیاسی دنیا استقرار و ثبات یافت . یکی از آنها حکومت سلطنتی مقدونیه در اروپا بود، دیگری يك حكومت یونانی در مصر و سومی حکومت سلوکیها در آسیا بود. سلوکوس که وارث قسمت بزرگی از امپراتوری هخامنشی بود با ازدواجی که با دختر یکی از نجیب زادگان ایرانی کرد سلسله ای را بنیان نهاد که در آن خون ایرانی بتساوی با خون مقدونی در آمیخت.

وی دو قسمت امپراتوری خود را در اطراف دو پایتخت گرد آورد که یکی سلوکیه بر ساحل دجله بود و دیگری آنتیوش بر ساحل اورونت و این دو بوسيله يك شاهراه بیکدیگر می پیوستند. کوشش اولیه نخستین فرمانروایان سلوکی این بود که در قلمرو سرزمین های خود وحدتی بوجود آورند تا همچون قلمرو هخامنشیان ترکیب واحدی داشته باشد. آنان در قلمرو خود افراد یونانی و مقدونی را مستقر ساختند و برای شهرسازی طرحی وسیع تهیه دیدند تا مهاجرانی را که از موطن اصلی کوچیده بودند مستقر سازند و خلاصه زمینه ای مهیا کردند که میبایستی دنباله اقدامات مربوط به یونانی کردن مردم بر روی آن پیوند خورده اما حقیقت خلاف این بود.

از آخر قرن سوم پیش از میلاد مردم یونانی به ناچیز بودن نفوذ خود اشعار یافتند زیرا مجبور بودند مسائل قومی و ملی اقوام تحت تسلط خود را بحساب آورند. از اینرو سرانجام تن به فضا در دادند و علائق معنوی یا حرفه ای آنها اندك اندك كانت گشت و تسلیم جاذبه آئینها و مراسم مذهبی شرقی ها شدند که در آنها روش تألیفی یونانی جهش آزادانه ای در پیش میگرفت . بدین ترتیب بموازات یونانی گرداندن ایرانیها ایرانی شدن فاتحان یونانی حاصل گشت. از سوی دیگر مردم کوهستانها، شهرها و دهان از یونانی شدن دور ماندند. تناقض موجود بین اجتماع شهرنشین و اجتماع روستایی حفره ای پدید آورد و از هما نوقت منشأ تضاد آینده پی ریزی گشت. سرانجام از نظر جغرافیائی نیز تاثیر یونانی در تمام سرزمین ایران بطور یکنواخت معمول نگشت. درست است که در ماد عده قابل ملاحظه ای مهاجرنشین وجود داشت ولی بعکس بنظر نمیرسد که در نواحی دور از مرکز .

جمعیتهای یونانی راه یافته باشند. این موضوع مخصوصاً در مورد ناحیه فارس صادق بود و آن سرزمین همچون جزیره ای برکنار ماند و رسوم اجدادی بهتر از جاهای دیگر در آن حفظ شد. میدانیم که اسکندر وقتی بسرزمین ایران شرقی رسید روش جنگی کوروش بزرگ را در پیش گرفت و در پی آن شد که بسرحدات دنیای شهر نشین و غیر متحرک برسد تا در آنجا خطی دفاعی و استحکامی بریا کند که بتواند فشارهای دنیای سیال ایران خارجی را که دائماً در حال کمون بود تحمل کند. سلوکیها برای دفاع از کمر بندی که دره و یا کسارت با سیر دریای کنونی را دربر میگرفت خود را ناتوان نشان دادند و قبایل استیهای مجاور که مخزن وسیعی از افراد انسانی بود از ضعف متزاید قدرت آنان استفاده کردند . در حدود اواسط قرن سوم پیش از میلاد سه موج از قبایل ایرانی که متعلق بگروه واحدی بودند (ماساژت های هرودوت ) و از دریای خزر تا ترکستان چین چادر نشینی میکردند شروع به بسط قلمرو خود کردند.

در جانب غربی سرعتها بسوی شهرهای ثروتمند یونانی که در طول ساحل شمالی دریای سیاه بی در بی واقع شده بودند پیش رفتند و سیتها را برانداختند و تا دانوب راندند و بآرامی موفق شدند که یونانیان را در پشت حصارهای خود سرعتی گردانند. در جانب شرقی ، بوجود آمدن شاهنشاهی خون ها ، پونهچه ها را که کوشانیان آینده هستند بحرکت میآورد و اینان با همدستی سکاها باکتریان را از یونانیان میگیرند ( قرن دوم یش از میلاد ) تا در اوایل تاریخ میلادی در آنی | امپراطوری نیرومندی بوجود آورند که از ایران شرقی تا دره گنگ و از ترکستان روس تا اقیانوس هند گسترده میشد . 

در مرکز، پارن ها که از سیتهای قبایل داهه بودند و در دشتهای واقع در شمال کوههای خراسان چادرنشینی میکردند از سال ۲۵۰ پیش از میلاد سرزمین بارت را متصرف شدند و بر تمام قسمتی که امروز سرحد ما وراء خزری ایران و روس را تشکیل میدهد دست یافتند و چندی نگذشت که هیرکانی را نیز بدان پیوستند.

بدین ترتیب هسته مرکزی شاهنشاهی آینده پارت بوجود آمد که امپراتوری سلوکیها را یکباره از سرزمین یونان و باکتریانی بر می اندازد. آیا این عمل بمنزله پاسخ تندی است که آسیا به پیشرفت بسیار سریع اروپا میدهد؟ ولی نه ، ما نباید تغییراتی را که در نقشه سیاسی آسیای مقدم و مرکزی بوجود آمده است همچون انتقام دنیای ایرانی بر دنیای و یونان و مقدونی ، تعبیر کنیم . در این دگرگونی ها و پریشانی ها بنظر میرسد که دو عامل نقش برتری داشته اند. از طرفی گروه ملتهای ایرانی و ترک و مغولی به پشت این چادر نشینانی که در حال حرکت اند فشار میآورد. از سوی دیگر ضعف متزايد سلوکیان و یونان و باکتریانی ها که قادر نیستند در برابر محاصره کنندگان جبهه واحدی تشکیل دهند و دائماً مشغول نزاع های داخلی و اضمحلال خود هستند موجب میشود که چادر نشینان به مردم ثروتمند شهرنشین هجوم آورند . دنیای ایرانی پس از آن هرگز گسترشی چنان وسیع و عمیق بوسیله ملتهایی که با وی خویشاوندی دارند بدست نخواهد آورد . هخامنشیان که فاتحان واحد سازی بودند، محصولی را که تمدنهای کهن شرقی در جریان موجودیت طويل خود حاصل کرده بودند. گردآوری کردند. از نقطه نظر فرهنگی و هنری تمدن آنها همچون نیروئی تمرکز دهنده نمایان میگردد. مدت پنج قرن و نیم ابتدای سلسله ساسانی را از پایان امپراتوری هخامنشی جدا میسازد.

 

برای خرید کتاب هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

 

در طول این سالیان در از قبایل ایرانی استپ ها به هر سوی پراکنده گشتند: سرمتی ها سواحل شمالی دریای سیاه را فرا گرفتند. سکاها تا مسب سند پیش رفتند، پارتیها تا فرات پیش راندند و کوشانیان داخل هند شرقی گفتند. همه آنها که از مرکزی واحد حرکت کرده بودند توانستند با وجود اختلاف اقوام ، کشورها . آب و هوا و مناظر در این قلمر و عظیم تمدن مرکبی بوجود آورند. این جنبش را میتوان يك جنبش قرار از مرکز نامید که هسته مرکزی آن را رنه گروسه ایران خارجی » مینامید . این جنبش در تظاهرات خود از مرزهایی که بنابر مخالفت و مقاومت همسایگان برای او تعیین شده بود فراتر رفت - همسایگان او در غرب یونان و روم و در شرق هند و حتی چین بود.

در اینجا عنصر پارتی نقش برتر و مقدم را بازی کرد . فتح مجدد ایران توسط پارتیهای اشکانی بیش از یک قرن طول کشید ( حدود ۱۴۰ تا ۲۵۰ پیش از میلاد ) . بنابر این تا قبل از جلوس میتریدات دوم ( حدود ۱۲۳ پیش از میلاد) که امپراتوری خود را بصورت يك قدرت حقیقی جهانی در آورد نمیتوان در روی فلات ایران از یک هنر ویژه پارتی سخن گفت .

 

در نتیجه وقتی اساس کار خود را بر معلومات سیاسی قرار دهیم در مطالعه هنرهای این دوران دو دوره تشخیص خواهیم داد : میکند. دوره ای که مقدم بر قرن اول پیش از میلاد است . ۲ - دوره ای که با سلطنت میتریدات دوم شروع میشود و پیوستگی بین هخامنشیان و ساسانیان را تأمین هنر یک ملت هیچگاه نمیتواند در برابر انحطاط سیاسی و فقری که در نتیجه آن حاصل میشود مقاومت کند. وضع هنر ایرانی در دوران سلوکیان همینطور است. در این دوره بنظر میرسد که ما دو اجتماع را می بینیم که یکی از غرب آمده و مشتریان دنیای هلنیستی را تشکیل میدهد و دیگری اجتماع ایرانی است که بفرهنگ یونانی آمیخته شده و هنرمندان بومی را که بشدت تحت تأثیر جریانهای غربی قرار گرفته اند بکار وامیدارد در میان این دو وضع آن اندک مایه ای هم که از تمدن هخامنشی باقی میماند عقب افتادگی مهمی را نشان میدهد . وضع چنین بود و در آن دوران نه فقط يك هنر بلکه چندین نوع هنر وجود داشت که از اقتباس یا از امتزاج هنرها بوجود آمده بودند و مجموع آنها را میتوان به سه گروه تقسیم کرد.

الفت هنر هلنیستی ب هنر یونان و ایرانی ج - هنر خاص ایرانی اثبات این موضوع مشکل است که آیا آثار هنری دسته اول در خود کشور ساخته یا از خارج آورده شده اند. با کشف اتفاقی سنگ یادگاری که فرمان آنتیوکوس سوم بر آن نوشته شده و تاریخ آن سال ۱۹۳ پیش از میلاد است هویت شهر اللوديه (نهاوند) که در ۱۰۰ کیلومتری جنوب اکباتان ( همدان) واقع شده مشخص گردیده است.

این شهر بنام هر آنتیوکوس سوم که در شمار خدایان قرار گرفته بود نامیده گفته بود و گویا چندین معبد داشته است. از طرح این معاید چیزی در محل مشهود نیست و در آنجا جز يك قربانگاه گرد که با نوار برجسته ای تزئین شده چیزی نیافته ایم ... معهذا از یکی از این معابد مجسمه های کوچک برتری قرون دوم و سوم پیش از میلاد بدست آمده که حفريات اتفاقی آنها را در همان محل کشف ستون یادبود ظاهر ساخته اند.

در میان این مجسمه های کوچک زئوس ، آتنا ، آپولو و دختر را میتوان بازشناخت و اینها شاید از سوریه با مصر آورده شده بودند . سربازان اسکندر دشت بزرگ کرمانشاه را به نیا که محلی اساطیری است شبیه یافتند. بنابر روایات اساطیری در آنجا بود که دیونیزوس پس از اخراج از المپ بوسیله ، سیلن» ها و «موزه ها پرورش یافته است. این ناحیه که در آن آب بفاصله کمی از سطح زمین قرار گرفته و در دوران کهن بخاطر اسبها و تاکستانهایش شهرت داشت بطور شگفت انگیزی خاطره افسانه اساطیری را زنده میکرده است.

 

 

 

 

 

دانلود کتاب هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی