کتاب ونوس خزپوش اثر لئوپولد فن زاخر مازخ ترجمه زهره اکسیری
خرید کتاب ونوس خزپوش اثر لئوپولد فن زاخر مازخ ترجمه زهره اکسیری چاپ اول
ارسال سریع
با پست پیشتاز
پشتیبانی ۲۴ ساعته
و ۷ روز هفته
تضمین کیفیت
و تضمین اصالت
رضایت مشتریان
افتخار ماست
قیمت محصول
2,000,000 تومان
کتاب ونوس خزپوش اثر لئوپولد فن زاخر مازخ ترجمه زهره اکسیری
ونوس خزپوش یکی از مهمترین، بحثبرانگیزترین و تأثیرگذارترین رمانهای اروپایی قرن نوزدهم است؛ اثری که نهتنها نام نویسندهاش، لئوپولد فن زاخر مازخ، بلکه مفهومی بنیادین در روانشناسی و ادبیات یعنی «مازوخیسم» را الهام بخشید. این رمان آمیزهای از عشق بیمارگونه، زیبایی افسونگر، سلطهجویانهبودن قدرت زن و میل به رنجکشیدن از سوی مرد است؛ ترکیبی که نه بهعنوان انحراف، بلکه بهعنوان شکافی در عمق روان انسان معرفی میشود. زاخر مازخ در این کتاب تلاشی میکند تا نشان دهد چگونه عشق میتواند از مسیر لطافت وارد دنیای تاریک خشونت، فرمانبرداری و میل به نابودیِ خویشتن شود. داستان با لحن شاعرانه آغاز میشود اما بهتدریج وارد لایههای فلسفی و روانشناختی میشود و خواننده را با حقیقتی تکاندهنده روبهرو میکند: میل، همیشه در تضاد با آزادی نیست، گاهی به اختیار انسان به بند تبدیل میشود.
ترجمهٔ زهره اکسیری، با نثر روان، تصویری و نسبتاً وفادار به زبان شاعرانهٔ نویسنده، به خوانندهٔ فارسیزبان این امکان را میدهد که فضای اتریش قرن نوزدهم را با تمام حالوهوای رمانتیک و تبآلودش تجربه کند. لحن ترجمه نزدیک به موسیقی متن اصلی است و بازتابی از ظرافتهای ادبی مازخ را حفظ کرده. این ترجمه یکی از نسخههایی است که خواندن آن برای آشنایی کاملاً جدی و دقیق با اثر میتواند مناسب باشد.
داستان از گفتوگویی میان راوی و مردی آغاز میشود که نگاه خاصی به عشق دارد. او بر این باور است که زن باید برای مرد نقش زنی سلطهگر، بیرحم و غیرقابل پیشبینی داشته باشد؛ زنی که زیباییاش مانند خنجری در قلب عاشق فرو میرود. در این مرحله کتاب نشان میدهد که چگونه برداشتهای رمانتیک از عشق میتوانند به سرعت به ایدهای افراطی تبدیل شوند. سپس راوی وارد داستان اصلی میشود؛ داستان رابطهٔ سورِن و واندا، زنی با زیبایی زمستانی، آرام، اما توفانی درون. سورن از همان ابتدا نهتنها شیفتهٔ وانداست، بلکه شیفتهٔ این است که از او زجر بکشد، تحقیر شود و تحت فرمان مطلق او قرار گیرد. او این وضعیت را نه یک شکست، بلکه اوج عشق میبیند. زاخر مازخ با قدرت ادبی نشان میدهد که چگونه عشق میتواند از مسیر عقلانی خارج شود و وارد دنیایی شود که در آن رنج به اوج لذت تبدیل میگردد.
واندا نماد «زن قدرتمند» است؛ زنی که برخلاف تصویر سنتی زنِ لطیف و مطیع، بهمرور نقش ونوسی بیرحم را میپذیرد. او ابتدا از خواستههای سورن شگفتزده میشود و نمیتواند بپذیرد که مردی بهطور آگاهانه خواهان تحقیر شدن است. اما پس از مدتی، این نقش را میپذیرد و حتی از آن لذت میبرد. اینجاست که کتاب نشان میدهد سلطه، همانقدر که برای یک طرف جذاب است، میتواند برای طرف دیگر نیز اغواگر باشد. واندا از زنی عاشق تبدیل به زنی استبدادی، خشن، سرد و عاری از شفقت میشود. این دگرگونی یکی از قویترین جنبههای روانشناختی اثر است.
زاخر مازخ شکست و فروریختگی درونی سورن را نه با زبان تراژدی، بلکه با نثر شاعرانه توصیف میکند. او سعی میکند نشان دهد میل به رنج، بخشی از روان انسان است، نه چیزی که از بیرون تحمیل شود. سورن با شوق خودخواسته بهسمت نابودی میرود و در این مسیر، هویت خود را از دست میدهد. او قراردادی با واندا مینویسد؛ قراردادی که در آن خود را رسماً بهعنوان بردهٔ او معرفی میکند. این لحظه، نقطهٔ اوج تمایلات مازوخیستی اوست. او لباس میپوشد، کار میکند، میایستد و مینشیند دقیقاً همانطور که واندا دستور میدهد. واندا نیز با پوشیدن خز و نمادهای سلطه، به شکلی اسطورهای از «ونوس خزپوش» تبدیل میشود. در اینجا عنوان کتاب مانند افسون روی فضای داستان مینشیند.
هرچه رابطه ادامه پیدا میکند، سورن بیشتر در تاریکی فرومیرود. او که فکر میکرد درد باعث میشود عشق عمیقتر شود، در نهایت درمییابد که رنج، اگر از حد بگذرد، عشق را به نابودی میکشاند. واندا، با وجود اینکه در ابتدا از بازی سلطه لذت میبرد، بهمرور احساس میکند که قدرت بیش از حد او را تهی کرده و دیگر نمیتواند رابطهای سالم و انسانی داشته باشد. او به شخص دیگری دل میبندد و سورن را در نهایت درهمشکسته و بیهویت رها میکند. اینجاست که مازخ بهجای توصیف زنی شیطانی، تصویری انسانی از او ارائه میدهد: واندا فقط بخشی از بازی را ادامه داد، اما مسئولیت کامل فروپاشی سورن بر عهدهٔ خود اوست.
از نگاه نقد ادبی، رمان نه یک اثر پورنوگرافیک است و نه یک اثر صرفاً روانپریشانه؛ بلکه بررسی فلسفیِ آزادی، میل، وابستگی، و قدرت است. نویسنده تلاش میکند نشان دهد که روابط انسانی وقتی از تعادل خارج شوند، بهجای عشق، به سلطه و نابودی منجر میشوند. او تصویری پیچیده از زن ارائه میدهد؛ زنی که نه مقصر مطلق ولا محروم، بلکه نمادی از نیرویی است که مرد در درون خود میسازد و به آن قدرت میدهد.
از نظر ساختار روایی، کتاب همزمان هم اعترافنامه است و هم داستان عاشقانه و هم تحلیل روانشناسی. فضاسازیهای شاعرانه، توصیفهای طولانی و دیالوگهای فلسفی باعث میشود که رمان در مرز میان ادبیات کلاسیک و ادبیات مدرن حرکت کند. تصاویر پرقدرت مثل خز، تازیانه، چکمهها، سرمای اتریش، و طبیعت وحشی، دائماً در کنار میل و عشق قرار میگیرند و نمادهایی میسازند که تا پایان کتاب بر ذهن خواننده باقی میمانند.
ونوس خزپوش گاهی انتقادی تند از آرمانگرایی عاشقانه نیز هست. سورن بر این باور است که عشق باید کامل، مطلق و فداکارانه باشد و این نگاه افراطی، او را از واقعیت دور میکند. مازخ هشدار میدهد که عشق اگر با عقل همراه نباشد، تبدیل به اسارت میشود. این اسارت گاهی در ظاهر زیباست، مثل خزی که واندا به تن میکند، اما زیر آن پوستِ نرمی که لمس میشود، تیغی پنهان شده.
در نهایت، کتاب پیام مهمی را منتقل میکند: انسان اگر خودش خواهان زنجیر باشد، حتی عشق هم نمیتواند او را نجات دهد. رهایی زمانی ممکن است که فرد میل به رنج را بشناسد و آن را نه بهعنوان لذت، بلکه بهعنوان آسیب درونی بشناسد. سورن در پایان به این آگاهی میرسد، هرچند بسیار دیر.
ترجمهٔ زهره اکسیری با رعایت لحن شاعرانه، جملهبندی کشیده، و حفظ ظرافتهای اروتیکِ هنری (نه مبتذل) به خواننده تجربهٔ کاملی از جهان مازخ میدهد. نثر ترجمه نهتنها وفادار است، بلکه قابل فهم و روان نیز هست. خواننده درک میکند که این کتاب، داستانی صرفاً دربارهٔ میل جسمانی نیست؛ بلکه اثری دربارهٔ روان انسان، ضعفها، توهمها و رویارویی با سایهٔ درون است.
ونوس خزپوش یکی از آن رمانهایی است که پس از پایان یافتن، همچنان در ذهن باقی میماند. تصویری از زنی با خزهای بلند، ایستاده در سرمای زمستان، با چشمانی بیرحم اما زیبا، در ذهن نقش میبندد؛ تصویری که نماد میل و رنج و عشق بیمارگونه است.
کتاب خواننده را دعوت میکند تا مرز میان عشق و اسارت را دوباره تعریف کند.

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.