دانلود کتاب اسرار کا.گ.ب: خاطرات یک افسر دستگاه جاسوسی شوروی

 ساعت 12/30 بود.دیگر بیرون رفتن امکان نداشت زیرا گروه کا گ ب که در جستجوی من بودند محققا می بایست در همان نردیکیها باشند.
پیش خود به سهل انگاری پلیس ناسزا گفتم.
پیرمرد نگاه شفقت امیزی به من انداخت که از طریق پارک به شهر بروم و با تاکسی خودم را به امریکاییها برسانم.
در این حین صدای پایی از کریدور شنیدم.ایا این صدای پای مامور کا گ ب بود؟
سلاح کمری را کشیدم ضامن انرا ازاد کردم و بسرعت در را باز نمودم.
دو مرد را بالباس غیر نظامی روبروی خود دیدم که یکی از انان فریاد می زد پلیس وی کارت شناسایی خود را ارائه اد و از من خواست که سلاح خود را کنار بگذارم. اسوده شدم سلاح را جیب گذاشتم و به اتاق برگشتم

انچه که در چند جمله بالا مطالعه نموده اید بخشی از توشته های افسری روسیه است باسم الکساندر الکسیوویچ میاگوف که از خاطرات حضورش تا فراری شدنش از کاگ ب و نهاد جاسوسی و اطلاعات شوروی سخن می گوید.

 

 برای خرید کتاب اسرار کا.گ.ب نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید. و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 

 

دانلود کتاب اسرار کا.گ.ب