دانلود کتاب نمایشنامه های آنتوان چخوف

 

 

سخن از چخوف و نمایشنامه های او مبحثی نیست که در صلاحیت و در تران چون منی باشد که در قلمروی چنین گسترده خود را حتی یک مبتدی هم به شمار نمی آورد. اهل فن و صاحب نظران صلاحی باره طی یک قرن گذشته به قدری در این باب گفته اند و نوشته اند که برای من جایی برای اظهار وجود باقی نمیماند. با این همه در زیر سعی خواننده را با ازندگی نامه نمایشنامه های مجموعه تحریر آنها، به اختصار آشنا کنم.

کرد با زبانی فارما ترتیب تاریخ تولد تئاتر چخونه در شرایط تاریخی زمان او امری اجتناب ناپذیر می نمود. خلاقیت هنری او بیشتر با درام نویسی آغاز می شود و با درام نویسی خاتمه می یابد؛ نثر او مشحون از موضوع های بکر نمایشی است. چخوف به تاثر زمان خود با نگرنی انتقادی می نگریست و از عنفوان جوانی در مقاله های طنزآمیز و نیز در نامه های خود آن را شدیداً مورد انتقاد قرار می داد. تر گرچه نیک و اقف بود که برای کشیدن بار سنگین درام نویسی در روسیه نویسنده باید از قدرت پایداری و ظرفیت عصبی فراوان برخوردار باشد با این همه به گونه ای چار ناپذیر، به سوی آن کشیده می شد. او بارها و بارها سعی کرده بود با تئاتر وداع کند اما باز به آغوشی آن بازگشته بود و این حقیقتی برد که نویسنده خود به تن خویش آن را به تکرار تجربه کرده و به زبان آورده است.

دوران فعالیت ادبی چخوف را سالهای آخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تشکیل می دهد. معاصران او این دوران را قرن درام نویسی و درام نویسی او را «درام نوین» می نامیدند. درام نوین در حدود سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۸۰ در اروپا نفح گرفت و به سرعت از فرانسه تا روسیه و از نروژ تا ایتالیا به شیر گستردهای گسترش یافت. زولا، ایین و تولستوی، مانویتمان و سترین برگ، مسترلینگ و شار - این مؤلفان جریانهای مختلف هنری - نمایندگان این مکتب شمرده می شوند. گرچه بسط و توسعه درام نوین در هر کشوری در انطباق با سنت های فرهنگی و شرایط اجتماعی و تاریخی آن کشور به شکل خاص خود نمود می یافت مع ذالک خط مشترکی وجود دارد که امکان میدهد این پدیدهای ناهمگون و ناهمزمان با مفهوم عام درام نویسی پیوند داده شود.

درام ترین در اکثر کشورها پس از بروز یک دوران رکود در درام نویسی و به دنبال عقب ماندن آن از ادبیات داستانی و از ضرورتهای زمانه، پدیدار شد و با نرژی و گونه گونی شکوفایی خود و با فروپاشاندن جسورانه معیارهای درام نویسی، ایجاد شگفتی ها کرد درام نوین در راه کسب حقوق مساوی در میان هنرهای دیگر مبارزه میکرد و در این حال از دیگر پدیدهای نوظهور هنری مانند ادبیات حماسی شعر، نقاشی و موسیقی سود می جست. در روند دست بایی به شکلهای پخته و کامل درام نوین در خلاقیت هنری چخوف به مثابه یک فراگرد ظاهر میشود. سبک درام نویسی چخوف بین سالهای ۸۰ تا ۹۰ قرن نوزدهم، یمنی در سالهایی شکل می گرفت که نهضت های دانشجوئی بیست سال گذشته تاریخ روسیه جای خود را به سکون و آرامش داده بود؛ شرایطی که طبیعتاً موقعیت مناسبی برای شکوفایی تئاتر محسوب نمی شود.

اما از سوی دیگر همین کیفیت، حرکت اندیشه و تفکره و مالاً « جریان زیرآبی عصر و دراماتیم مخصوص و نامشهود آن را به وجود آورد و تئاتر را نه به عنوان وسیله ای جهت تصویرگری دوره ای که پایان یافته بود بلکه به مثابه فراگردی برای احیای روحی اجتماع روسیه در مقیاسی وسیع ر همگانی قرار داد.

انجام چنین کاری البته می توانست در حد توانایی های داستان و حماسه آن هم در ظرفیت آثار تولستوی و داستایوسکی و سپس خود چخوف باشد و نه در حيطة قلمرو درام آن هم در فرم های کلاسیک متداول آن از دوره رسانی بدین سو در این دوران بین داستان و درام و بین درام و زندگی رافعی شکاف عمیقی ایجاد شده بود که البته از لحاظ عمق و طول مدت به پای شکاف موجود در اروپای غربی نمی رسد چخوب جوان جزو معاصران آینده اش را بازی کردند.

او ضمن تغییر و اصلاح و حذف اضافات غير چخوفي آنها، با سرسختی و شهامت یک کاشف، به سوی شناخت خود راه می گشود؛ اما رابطه اش با تئاتر فارغ از ناهمواریها و دغدغه خاطر نبود، آن چنان که در سالهای آخر حیات خود نوشت: «چه کنم که با نمایشنامه هایم همیشه یک اتفاقی می افتد و نمیدانم سبب چیست که هر نمایشنامه ام همراه با جنجال چشم به جهان میگشاید و همیشه هم به جای آن که مانند هر مؤلفی از خلق اثر خود لذت ببرم دچار احساس عجیبی میشوم به نقل از جلد دوازدهم «مجموعه نامه ها در این میان میتوان، ولیت این امر را به حساب در دو سوی قضیه گذاشت هم به حساب مؤلفی که خود از عجیب و غریب بودن نمایشنامه های خویش حیرت میکرد و هم به حساب تئاتری که هنوز آمادگی پذیرش این عجایب و نوآوری ها را نداشت
در دفترچه یادداشتهای چخوف عبارت زیر به چشم می خورد: «فقط در زمان آینده است که صحنه مبدل به هنر خواهد شد. حال آنکه اکنون صحنه فقط مبارزه در راه آینده است و این آینده ای نزدیک بود که در زمان حیات خود چخوف و به یمن وجود او تحقق یافت. از مجموعه نوشته ها و تجربه های چخوف تنها بخشی از آن به دست ما رسیده است؛ وجود بسیاری از آنها را میتوان فقط از مکاتبات خانوادگی و از خاطرات افراد خانواده اش دریافت. اما در این که خطوط اصلی خلاقیت هنری او زود شکل نهایی به خود گرفت و با پشتکار و پیگیری کم نظیر او تا به آخر مثمر ثمر واقع شد نمی توان تردید کرد. یکی از این خطوط در شبوة مينياتوري درام نویسی - که چخوف آن را در نامه های خود و دوبله نامیده است .

ارائه شده است اما او به خود نمایشنامه ها عناوین موضوعی دیگری از قبیل شوخیها»، «اتودهای در امانیک»، «صحنه ها میداد. در آن زمان و دریل - این سبک شاد کهنه تئاتری - رقص و آواز خود را از دست داده و با حفظ نشانه هایی نتی به کمدی کوچکی مبدل شده بود و همین امر به چخوف امکان داده بود که از گزیدن عنوان و دویل خودداری نکند.
آنتون پاولویچ به قواعد و دویل نویسی احاطه کامل داشت و آنها را به راحتی مراعات می کرد:
تورگنیف و استروسکی بود و در زمینه درام نویسی از وارثان آنها به شمار می رفت اما ضرورت زمان در طلب چیز دیگری بود. تئاتر که نتوانسته بود با به پای زمان گام بردارد هنوز سبکها و اشکال حاکم و متعارف را ترجیح می داد و در نوآوری ها، با نهان شدن در پس فرمول کهنه الزامات صحنه ای می گریخت.

از این رو «نویسنده» و «درام نویس کوئی دو قوم و خویش دور از همدیگر بودند و نه یک شخص واحد شاخه درام نویسی از تنه اصلی ادبیات جدا مانده بود و در رابطه با آن رفته رفته به یک چیز درجه دوم مبدل می شد، تلاش های عظیم و پیگیری مستمری لازم بود تا بتوان این دو خویشاوند از هم جدا افتاده را از نو به هم نزدیک کرد و انجام این مهم به گردن چخوف افتاده بود. در آن سالهایی که چخوف هنوز در تا گانروگ می زیست و در دبیرستان تحصیل می کرد نخستین تجربه نویسندگی او اگر چه با درام نویسی به دست آمد اما به عنوان یک داستان نویس بود که وارد جهان ادبیات شد و بعدها با نثر خاص داستانهای خود با به دنیای تئاتر گذاشت.

تمایل شدید او برای دستیابی به یک سیک بزرگ ،ادبی، در درام نویسی تحقق پیدا کرد و در هویت نویسندگی او، نمایشنامه مشخصاً جای داستان و رمان را گرفت. در نمایشنامه هایی که او در سالهای آخر دهه هشتاد نوشت خود بیش از هر چیزی بر اهمیت ادبی» آنها ارزش فایل می شد اما در همان زمان هم خاطر نشان می کرد. .... من نمایشنامه ای را که روی صحنه و در جریان تمرین بازیگرها حک و اصلاح نشده باشد، نمایشنامه ای نمیدانم که آماده چاپ باشد. این اعتماد کم سابقة نویسنده به صحنه، به یمن احساس طبيعي تناثر و درک این حقیقت ساده و مهم آن که نمایشنامه برای صحته نوشته می شود و فقط آنجاست که زندگی حقیقی خود را باز می یابده در وجود چخوف زاده می شد.

 

 

برای خرید کتاب نمایشنامه های آنتوان چخوف نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید.و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

 انتون پاولویچ از بسیاری جهات مدیون صحنه بود روی صحنه بود که خویشتن را به عنوان یک درام نویس باور میکرد. بارها اتفاق افتاده بود که جریان تمرین یک نمایشنامه یا حتی در فردای اولین شب نمایش آن، دست به اصلاح و مرمت و گاهی اوقات تغییر بنیادی نمایشنامه میزد. نمایشنامه های نخستین او - ایوانف و یا طول جنگلی - به . نقش چرکنویس نمایشنامه های

 

...۱) در هم بر همی محض (۲) هر قیافه ای باید خصوصیات خود و زبان مخصوص به خود را داشته باشد اجتناب از هر گونه پرگویی و روده درازی،  حرکت مداوم...» به نقل از جلد دوم مجموعه نامه های «شوخی هاه و اصحههای او گویای تسلط ماهرانه اش به زبان محاوره ای و مالامال از تحرک و ایجاز در کلام است و واحد خصوصیت درخشان و شخصیت پردازی و چرخش ناگهانی موضوع هاست در نمایشنامه تک پرده ای خرس دعوای آقای طلبکار با خانم بدهکار، نخست به پرخاش و دو شل و سرانجام به بوسه ای پرشوره بود؛ اما این گونه پایانهای خوش نادرند به عنوان یک قاعده و دویل های قدیمی همیشه دارای فرجامی خوش بودند اما بعد از نمایشنامه «خرس»، چخوف این قاعده را به کلی زیر پا می نهد.

زندگی، تشریفات خواستگاری یا جشن عروسی یا مراسم سالگرد را به جنجال مبدل می کند و بدین گونه گویی به ریش قهرمانهای خود بیرحمانه می خندد؛ اینها حوادتی است که در تماشاگر خنده و در اجرا کنندگانش غم بر می انگیزد، این روشنگری دو جانبه، به طور کلی از مختصات چخوف است. در و دویل های قدیمی قهرمان ابله با ساده لوح با دسیسه کار، شخصیتی سرگرم کننده و تا اندازه ای قراردادی بود اما چخوف بیم ندارد از این که شخصیتی فاقد نظافت شاعرانه و دل مشغول به بیماری ها و گرفتاری های روزمره را روی صحنه ببرد؛ حال میخواهد این شخصیت، شوهر بیلاق نشین مصیبت کشیده ای از بازیگر تراژدی علی رغم خوده باشد و با «لومف تق نقو و عصبی مزاج از نمایشنامه خواستگاری لمتن نیشدار و آمیخته به تمسخر او به مرور زمان برنده تر و بیرحم تر میشود و عناصری چون مرچو نکینا را در سالگرد، یا تصویر مردمان عامی در عروسی را استادانه به باد استهزا می گیرد. با وجود این در همان نمایشنامه عروسی صدای دیگری هم طنین انداز است صدایی حاکی از احساس ترحمی انسانی نسبت به انانی کوچک معیوب و تحقیر شده تا خدای پیر بازنشسته ای که ژنرال جلوه اش می دهند و تصادفا به جشن عروسی دعوت میشود؛ در آنجا دستش رو می شود و او سراسیمه بانگ میزند: «در خروجی کجاست؟ از کدام در باید بیرون رفت؟ پیش خدمت، بیا مرا از اینجا بیرون بیراه احدی به بانگ او پاسخ نمی دهد و خروج پیر مرد از صحنه دردی عمیق را به تماشاگر منتقل می کند.

و دریل های چخوف سرنوشت تئاتری موفقیت آمیزی داشتند و روی صحنه تئاترهای مسکو و پتروگراد و شهرهای دیگر با اقبال بسیار روبرو شدند. اما چخوف یا از عدم اعتماد به چنین توفیقی و یا از بی اعتقادی به آن به برادر خود، میخاییل پاولویچ نوشته بود. من به و دویل نویس سرشناسی میدل شوم؟ اختیار دارید؟ اگر در سرتاسر عمرم بتوانم زور بزنم و ده تا مطلب صحنه ای به درد نخور خط خطی کنم، باید از خودم ممنون شوم... آخر مگر اسم و دویل نویسی را می شود «کار» گذاشت...» به نقل از جلد سوم مجموعة نامه هام مع ذلک به زودی در این زمینه سرشناس شده حدود ده فقره نمایشنامه تک پرده ای نوشت و تا آخرین سالهای عمرش نتوانست دامان و دویل را رها کند. تاریخ تجدید چاپ نمایشنامه در صفار ،توتون پاییز سال ۱۹۰۲ است؛ چخوف چندی بعد از تجدید چاپ آن به یکی از دوستان خود نوشت: ... به طور مقاومت ناپذیری دلم میخواهد و دویل بنویسم...» (به نقل از جلد یازدهم (مجموعه نامه ها اما به جای نگاشتن و دویل آخرین نمایشنامه خود یعنی باغ آلبالو را نوشت که در آن اثری از عناصر و دویل دیده نمی شود. خوب است این بحث را کوتاه کنم و به زندگی نامه نمایشنامه ها، به ترتیب تاریخ تحریر آنها بپردازم.

 

 

 

دانلود کتاب نمایشنامه های آنتوان چخوف