دانلود کتاب تاریخی شامل تاریخ ایران و تاریخ جهان           

 

 در این صفحه ما به معرفی کتاب های تاریخی مشهور ایران و جهان می پردازیم و شما می توانید براحتی کتاب دلخواه خود را کاملا رایگان دانلود نمایید.مجموعه کتاب تاریخ از دو زیر مجموعه تاریخ ایران و تاریخ جهان تشکیل شده که برای ورود به هر کدام روی لینک زیر کلیک نمایید. ما در این بخش سعی کردیم نسخه های چاپ قدیم را عرضه کنیم که هم حق نشر نداشته و هم نسخه بدون سانسور باشند.

 

 

دانلود کتابهای تاریخ ایران

دانلود کتابهای تاریخ جهان

 

 کتاب های تاریخی

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب از سلاجقه تا صفویه اثر نصرت الله مشکوتی

دانلود کتاب از سلاجقه تا صفویه اثر نصرت الله مشکوتی

 

 

 

در زمان سلطان سنجر چهل هزار خانه وار که مشهور بخشم داران غز بودند در حدود ولات بلخ سکونت داشتند و قبل از آن در حدود ماوراءالنهر سکنی اختیار کرده بودند تا اینکه قراختائیان آنانرا وادار بهجرت کردند این طایفه حشمدار هر سال بیست هزار گوسفند برسم پیشکش تقدیم سلطان مینمودند.

تا اینکه در صدد برآمدند که از تقدیم گوسفند سالانه خودداری نمایند و چون این موضوع باطلاع سلطان سنجر رسید امیر قماج والی بلخ را مأمور نمود که پیشکش سالانه را از قزان بستاند امیر قماج و پسر او چون اهانت غزان را بفرستاده خود دیدند در صدد محاربه با آنان بر آمدند اتفاقاً در حین شکار بدست غزان گرفتار شدند بعد از این جریان سلطان سنجر ترکان نغز را به ترك حدود بلخ تهدید نمود قران از در عذر خواهی در آمده و حاضر شدند که علاوه بر پیشکشهای سالانه مبالغی خطیر بابت خون بهاء والی بلخ و پسر او تقدیم سلطان نمایند مشروط بر آنکه سلطان مانند گذشته با آنان بر افت و ملایمت رفتار نماید و با اینکه سلطان از گوشمالی آنان چشم پوشید لیکن بنابر مصلحت و اغراه درباریان تصمیم گرفت که بهر نحوی است آنان را تنبیه نماید سلطان با لشگری قریب صد هزار نفر بدفع آن طایفه همت گمارد ولی بعلت سمتی و نظاری که در بین سپاهیان آن روی داد بسختی دو چار شکست شد و همین شکست مقدمه واقعی خرابی و اضمحلال شهرهای خراسان شد بطوریکه جمع کثیری از امرای لشگر وی بقتل رسیدند و سلطان وزوجهاش بدست ترکان غز اسیر افتادند و این جماعات خونخوار بیابان نشین غارتگر شهر مرو را که در نهایت آبادی و ثروت بود.

در مدت سه شبانه روز چنان غارت و خراب نمودند که اثری از آبادی و آبادانی آن باقی نماند و در همین شهر است که عده بیشماری از فسلام و مسلمین را بشهادت رساندند بطوریکه در تمام شهرهای خراسان اثری از آبادی و قریشی نماند که از قتل وغارت و خرابی این قوم و حتی در امان باشد .

سلطان سنجر و همسرش مدت چهار سال در دست ایشان با سارت گذراندی و با اینکه گاهگاهی وسایل قرار مهیا میشد بعلت زندانی بودن ترکان خانون حاضر نمیشد که ترك اسپری نماید پس از فرت ترکان خاتون ٥٥١ سلطان سنجر با كومك امير احمد تیاج که حاکم ترمز بود بر طبق نقشه قبلی از شکارگاه قرار نمود.

و خود را از شر تركان غير مستخلص ساخت و بلافاصله با کشتی به قلعه ترمز پیاده و پس از چند روزی که در آن قلمه بود بجانب مرو بهمراهی باقیماندگان لشگریانش روانه شد . از امراه سلطان سنجی آنانی که در حین گرفتاری سلطان جانی بدر برده بودند یا تفاق و زیر سلمان خواجه ظاهر بن فخر الملك سليمان شاه پسرسلطان محمدرا بسلطنت برداشتند ولی چون این امان تاب زد و خورد باغز را نياورد وفخر الملك وزير اوهم مرد نتوانست در خراسان بماند و در سفر ٥٤٩ بمراق برگشت وفات سلطان سنجر در ۳۴ ربیع الاول ۵۵۲ هجری – اسارت سلطان سنجر وزوجه او در دست ترکان غزو تاثر او از این گرفتاری و ضعف پیری و ظهور سرکشان و خرابی شهرها و تفرقه سپاهیان و مرگ ترکان خاتون بتدریج سلطان منجر را از پای در آورد.

مخصوصاً هنگامیکه بشهر مرو پایتخت خود که شاهجهان نام گذاشته بود وارد شد و آن شهر مصور بی نظیر را تل خرابی یافت بی نهایت غمگین شد تا آنکه در سال بعد یعنی در ٢٤ ربیع الاول در مرو در سن هفتاد و دو سالگی پس از مدتی امارت و سلطنت قریب شمت و یکمال در گذشت و در همانجا مدفون گشت … سلطان سنجر یکی از بزرگترین سلاطین ایران است وی علاوه بر آنکه مردی شجاع وكريم ودعيت دوست بوده و در آبادی ورفاه حال مردم و بسط امنیت جد بلیغ داشته همواره تا آنجا که ممکن بوده است از جنگ و خونریزی پر حدد بوده و بهر کسی در فراخور حال و مقام منصبی | استاء مینمود .

سلطان سنجر بجز در دو واقعه از جمیع محارباتی که در مدت امارت و سلطنتش اتفاق افتاد پیروز در آمد و از کاشفر تا دریای مدیترانه و قیچای تا ساحل مرموز بنام او خدایه میخوانده اند و از حدود ۵۱۱ که سال جلوس اوست با هنگام مرگه سلاطین خوارزم و قرنین و عراق و تاجتك قطوان امرای کاشمر و ماوراءالنهر همه دست نشانده او بودند و پدربار او خراج میفرستادند – سرزمینهایی که این سلطان را در قزنه و ماوراء الشهر وغور و خوارزم نصیب گردید هیچیک از سلاطین ملحوقی را دست نداد. مخصوصاً در سمت مشرق و شمال شرقی با ضمیمه کردن بلاد امراه غزنوی و فوری و دره علیای سیحون حدممالک سلجوقی را توسعه داده است.

 

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری اثر فضیلت الشامی

دانلود کتاب تاریخ زیدیه در قرن دوم و سوم هجری اثر فضیلت الشامی

 

 ابو مسلم وقتی از خراسان بلند میشود شمار ملی ندارد. میگوید الرضا من آل رسول در حالی که مسلما در میان افسران ابو مسلم کسانی وجود داشتند که مسلمان نمودند اما این شمار را برای کوبیدن عرب قبول داشته و می گفتند که باید به مردم عرب و ایران گفت که علقا به دروغ خود را به اسلام چسبانده اند و در واقع ما مسلمانان حقیقی هستیم به همین دلیل مسلمان و غیر مسلمان اهم از عرب و عجم حاضر شدند که با خلیفه اسلام بجنگد و زیرا بہر حال این شوشت، خلیفه عرب را می گویید با اینکه در رکاب ابومسلم فرق و افشار متفاوتی همچون : شیعیان کیسانی ، خوارج سیستانی، زردشتیان خرمدینی، روستاییان و پیشه وران و حتی بردگان شرکت داشتند، اما اینان تنها نه بخاطر نجات از ظلم بنی امیه سلاح در دست گرفته بودند و آرمان خود را در تحقق حکومت آل محمد (ص) می دانستند؟

اما افسوس این آرزو برآورده نشد حتی خود ابوسلم ضمن توبه نامه ای به منصور که عموما ” آن را مهمترین عامل قتل وی شمرده اند، پای خود را از ایمان تایجان خویش چنین می نویسد: من رهبری از دودمان پیغمبر داشتم کام الهی را بین بیاموزد و من می پنداشتم که ” علم راستین ” را نزد نواهم یافت اما او حتی قرآن را وسیله فریب من ساخت ؟ آری ، ابو مسلم نیز آرمان اسلامی داشت و به دنبال تحقق آن در جستجوی رهبری با فضیلت بود و آن را در وجود ابراهیم امام میدید، اما در این تطبیق به خطا رفت و بعقول دکتر صاحب الزمانی: انگیزه ” مازیا رو ابومسلم را تا زمانی که همین مقدار اطلاعات پراکنده در باره آن در دست است با هیچ مینکی، با هیچ وارونه گوشی و مسیح مشقتی نمی توان همسان و یکی دانست، ابومسلم مسلمان بوده : مسلمانی واقعی و معتقد او نیز تحقق آرمان بی تعیلی اسلامی را در رهبری فردی برتر از خاندان پرهیزگار پیغمبر می جست.

او می اندیشید اگر حکومت بنی امیه که مالامال از تبعیض و سلم است برکنار شود و زاهدی چون ابراهیم امام از خاندان پیامبر بر سر کار آید، خلافتی نظیر خلافت بی تبعیاتی و عادلانه علی ، زمام امور را در دست خواهد گرفت ؟ اما افسوس که همه آنها خیال خامی بود که در سر می پرورانید و چه جنایتها که در راه آن مرتکب نشد. شمارها . در هر نهضت و قیامی شهر در باروری آن نقش مهمی را بازی می کند .

شعار احساسات مردم و انقلاب کنندگان را تهیه کرده و راه نیروها را در تحقق آرمانهای انقلاب متمرکز می سازد . شمار بیانگر اهداف و آرمانهای یک ملت انقلابی است و از طریق آن میتوان به خواسته های یک ملت می برد. در انقلاب عظیم صدر اسلام پیامبر دستور داد که مسلمانان شعر بدهند و با احساسات پاک و انقلابی خود روحیه دشمن را تضعیف کرده و اهداف خود را پیش ببرند. شمار مسلمانها در جنگ تکبیر بود و به دنبال آن ندای با منصور است را دسته جمعی بانگ میزدند و به دشمن حمله می کردند و گهگاهی نیز در جنگها در برابر سرود دشمن رجز خوانده و مقابله به مثل میکردند. در جنگ احد ابوسفیان شمار داد : زنده یاد هیل اعل خیل اصل هیل ، پیامبر به علی فرمود که بگوید. خدا بزرگ و متعالی است . الله اعلى واجل دوباره ابوسفیان نعره زد که: بابت هزی داریم و شما بت ندارید .

ان لنا عزى و لا عزى لكم على فریاد کرد، خدا بزرگ ما است و شما مولی ندارید . الله مولا نا و لا مولی تکلم، و همین شمارها بود که باعث شد تا نیروی اندک با ایمانی قوی بر دشمن بیشمار و مسلح چیره شود و این چنین اسلام حماسه آفرید و پیروز گردید . خاطرات این شمارها و حماسه ها در ذهن مسلمانان باقی بوده و به همین جهت آنان از این حربه در نهضتها و نبردهای خود علیه حاکمان زور و ظاهرتهای زمان در تجدید اسلام ، حتى فرتها بعد از آن بهره می جستند. به اعتراف مورخان در تهشت علویان و حضرت زیدبن علی در کوفه به سال ۱۲۲ هجری، همان شعارهای اولیه تکرار شد. این اثیر می نویسد: در اول صفر سال ۱۲۲ هجری طرفداران زید در حدود ۱۵ هزار نفر بودند.

آنها قرار گذاشتند که علیه بنی امیه قیام گفتند و همان شب در مسجد کوفه جمع شدند اما متاسفانه قبل از اینکه کاری بکنند از طرف نیروهای یوسف بن عمر عامل بنی امیه در گونه محاصره شدند. در آن شب زیدین ملی در خانه حاوية بن اسحاق انصاری بود؛ زید از خانه بیرون آمد و همراه هواداران خود آتش روشن کرد. سپس همگی تکبیر گویان شعار با منصور است را بردادند و با بنی امید آماده نبرد لدند! صبحگاهان از نیروهای زید (۱۵ هزار نفر خبری نشد و تنها ۱۱۸ نفر به بسیاری تو آمدند و دیگران بی وفاقی کردند، جنگ شروع شد جنگی شرافتمندانه در راه دفاع از اسلام و سرانجام زید شهید شد ( دوم صفر ۱۲۲ هـ . ق) و چند سال بعد پسران یحیی بن زید در خراسان قیام کرد و به شهادت رسید، تا اینکه سیاه جامگان نهضت بزرگ خود را بر شد بنی امیه آغاز کردند در شیفت ابوسلم نیز همین شمارها تکرار میشدند و خاطرات جنگهای پ متن یار – تبدیل عکس به متن فارسی,  یامبر را تجدید میکردند.

 

در ۲۵ رمضان ۱۲۹ ابو مسلم همراه مبلقات بنی عباسی ، سلیمان بن کثیر و دیگر ایرانیان مرادار حکومت الرضا من آل محمد ام كه متشکل از مردم ۶۰ قربه بودند در قریه سفیدیج سروگرد آمدند. اگر اینان در واقع همان شیعیان و موالی ایرانی بودند که در قیام زیدین علی نیز شرکت داشتند آنان در حالیکه دو پرچم سحاب [ایر) و قل (سایه) را در پیش داشتند شبانگاه آتش روشن کردند و قیام خود را اعلام نمودند.

آنان شعار می دادند. با منصور است و ابومسلم آیه اذان الذین یقاتلون بأنهم ظلموا و ان الله على نصرهم لقدير را می خواند. فردای آن روز همه مردمان اطراف به او پیوستند و همه تکسیر می گفتند، روز عید فطر ابومسلم دستور داد که سلیمان بن کثیر نماز عید بگذارد. او نماز قطر را قبل از خطبه آن، بدون اذان و اقامه شروع کرد ( و این در حالی بود کند اپنی اسیه مکی آن می کردند و با شش تکبیر نماز گذارد (در حالیکه) بنی امیه با چهار تکبیر انجام می دادند؟ و بدین ترتیب نهضت بزرگ شروع شد و بعد از جنگها و پیکارهای زیاد سرانجام بساط علم و فساد و دستگاه استبداد امری ساقط گردید .

 

 

 

 

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب تاریخ زندیه: جانشینان کریم خان زند اثر ابن عبدالکریم علیرضا شیرازی

دانلود کتاب تاریخ زندیه: جانشینان کریم خان زند اثر ابن عبدالکریم علیرضا شیرازی

 

 

 

در تاریخ سلطنت کریم خان زند ایمانی بان برده است امر سلطنت بلاد ایران مغشوش و هر پنج روز نوبت حکمرانی بنام یکی بلندآوازه بوده تا در سنه ۱۱۶۳ مهر منیر دولت کریم خان زند از افق پرته ملایر عراق ظاهر و در سنه ۱۱۱۳ در شیراز وفات یافت و از هنگام فوت کریم خان که مبدای طلوع آفتاب عالمتاب : دولت قاجاریه است نیز بعضی از ارباب تواريخ بضبط وقايع اموران دولت روز افزون ارتکاب ورزیده و در ذکر وقایع انقراض دولت زندیه احدی متعرض نشده بود یکی از دوستان صمیم در جاده صداقت مستقیم خواهش نمود که این غبار قدوم را دروان طریق حکایت طراری و مرحله پیمایان وادی عبارت پرداری  ابن عبد الكريم علی رضای شیرازی بذكر مجملی از وقایع اموریکه بعد از فوت کریم خان تا انقراض دولت زندیه مقتضای حکمت اولى وقدرت لم يزلى بظهور رسیده است مبادرت نماید هرچند بنابر عدم استعداد و قابلیت ماده دامن از قبول آن برچیده تا مدتی گریبان این مطلب در کشاکش گفتکو واصرار او  از حد اعتدال تجاوز نمود آخر الامر اصرارش بر انکار این خاکسار غالب و است.

رضای خاطر او را طالب و از الطاف عیب پوش مستمعان مستظهر گردیده بذكر ان جسارت ورزید در بیان خانه کار خانان علیین اشيان وكيفيت أن كريم خان زند بعد از انتظام مهام اذربایجان و عراق و دارالمرز وکیلانات مراجعت بشيراز  و بعضی از عظما وسرخیلان و اشرار ولایات مزبور را باتقان خود آورده بدریخ سیزده شهر صفر سنہ ۱۱۷۹ وارد این باده مینو مثال وب بادی و معموری مملکت مزبور اشتغال ودر اصل شهر وخارج قلعه شیراز جنت دراز بیوتات دلکشا و عمارات وسيع ومسجد وحمامات وتكيا وخانات رفيع البنا وبركهاى كوترصف القضا و بازار ة وبروج وحصار کیوان رفعت و خاکریز وخندی قلعه آن شهر در کمال ضبط و استحکام بمهندسی طبع بلند ان خديو ارجمند صورت اتمام پذیرفته در سنوات توقف شیراز کلید فتح ولایت کرمان و محل سیستان که در تصرف جماعت سیستانی وافغان بود.

و بعضی از بلاد دیگر که در اوقات غیاب انسلطان دادگر از باز زده بودند بعلاوه ام البلاد بتمره باعتمام صادق  اطاعت سر خان ونظر على خان وعلى محمد خان زند و غیره از خوانین و سرداران بتصرف اونهای آن دولت در آمد للحق در عهد ان خدیو معدلت کستر که از فرط عدل وانصاف مصدوقة اذا أراد الله برعيه خَيْرًا جَعَلَ لَهُمْ سُلطان كَرِيمًا. سمت ظهور یافته واز  فر طلعت مهرکستر طالع در پرورش پرتو بیروزی بر ساحت احوال عموم ممالان محروسه بالتخصيص اهل شیراز تافته در بسیط آن بلده طیبه بحدى بساط عدل و داد گسترد شعر  که شد بیمن عدالت مداین اوله که شد میمنت امن کعبه ژنی بجایی رسید که از اکثر بقاع ربع مسكون معمورتر و از اغلب بلاد مشهورة عالم امکان مشهورتر خلقش در کمال آرام در بستر امن و امان اسایش کزین و مکرر اوقات با شاهدان ما رخسار زهره جبین بتجرع اقداح راح ريحاني اتش عشرت و شادمانی در کانون سینه میافروختند زمانه کرد مهیا بساط عیش و نشاط .

سپهر کرد معبد مهاد امن و امان . شعر و مدت سیزده سال در شیراز بستر استراحت گسترده در سال چهارده مفاد كُل نفس ذائقه انموت ساقی اجل پیمانه حیاتش را  از باده تلخکام دور دورتك ليالي و ایام مالامال واستیلای مرت موت بر مزاجش بسرحد کمال نشأ شراب ممات علامات اتمام دور حیاترا بر مقربان و پرستاران نشان میداد از جمله عظما  واکابر ولایات کہ ان خدیو عدالت ایات باخود بشیر از آورده ان محمد خان ولد محمد حسن خان قاجار بود که از سلسله جلیله سلاطین عظام ونتيجة رفيعة خواتین کرام آثار دولت وفر اقبال از ناصیه احوالش ظاهر و خورشید روز افروز دولتش در اوج سعادت هنگام فرصترا ناظر چون بمصداى إِذَا أَرَادَ اللَّهُ شَيْئًا  هياً أسبابه بایست اسباب ان دولت دوران عدت مجتمع ومهيا کردد .

 

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب جنگ چالدران اثر نصرالله فلسفی

دانلود کتاب جنگ چالدران اثر نصرالله فلسفی

 

 

با مداد روز جمعه سوم ماه رجب سلمدان سلیم خان سرداران و بزرگان لشکر را بار داد و یکسانی که در روز جنگ دلیری و مردانگی نشان داده بودند ، خلعت و پاداش عطا کرد. اسیران قراباش را نیز بفرمان وی گردن زدند و کشتگان دوسپاه را بخاک سپردند. سپس به ای دیدار بهروزه خانم زن شاه اسماعیل ، که اسیر گشته بود، بیاور مخصوص وی رفت و با مهربانی و احترام از و دلجوئی کرد.

روز دیگر نیز غنائمی را که از آن جنگی بدست آمده بود ، بسرداران و سربازان بخشید و جزیرقهای ایران چیزی برای خود بر نداشت. پس از آن از دشت چالدران راه تبریز پیش گرفت و از شهر خوی ، انحنام الی برای سلطان مصر و سلطان سلیمان پسر و ولیعهد خویش و خان انار «مريم» (شبه جزيرة کریمه) و عبیدخان از بک فرستاد .

هروز پنجشنبه نهم رجب این دو آن از سرداران عثمانی بنام پیری پاشا چلبی و احمد پاشا دونه کین اوغلی را با حکیم الدین ادریس بدلیسی کرد و با صدر، از پنی چاری تبریز وانه کرد ، تا مقدمات ورود وی را فراهم سازند و اگر از سران و سواران قرابش کمی در آنجا ماده باشد، بکشند و اء والدان را تصرف کنند. روز دهم رجب در راه تبریز یکی از امیران قزلباش بنام حاج رستم با پنجاه وار باردوی سلطان سلیم آمد و اظهار اطاعت کرد. ولی سه روز بعد معلوم شد که او و همراهاش بدستور شاه اسماعیل آمده اند تا هنگام فرصت سلطان را بکشند. پس فرمان وی همگی را گردن زدند، و سه روز بعد خالد ینگ نام از سران قزلباش راهم که باشد و پنجاه نفر بارد و آمده بود ، کشتند . نويسند: حقيقة التواريخ می نویسد که شاه اسماعیل چون در چالمتران شکست یافت بر آن شد که دشمن را بحبله از میان بردارد.

پس جمعی از سران و افراد جا نسپار قراباش دستور داد که دسته دسته باردوی سلطان سلیم پناهنده شود و از در اطاعت در آینده و همینکه جمعشان بدو سه هزار رسید ناگهان شعی بر اردوی عثمانی شبیخون زاند و سلطان را بکشند . ولی چون حاج رستم باردوی عثمانی رسید یکی از امیران ترکمان سلطان را نهایی از قصد وی و همراهاش آگاه کرد سلطان دستور داد که ایشان را شکنجه و استنطاق کردند و چون حقیقت امر آشکار شد، جملگی را کشتند . روز پنجشنبه شانزدهم رجب، سامان سلیم خان بمحله سرخاب رسید. ازین محل داشهر تبریز تمام راه را با قالبهای گرانبها مفروش کرده و چندتن از علما و اعیان شهر با جمعی از مردم باستقبال آمده بودند .

سپاهیان عثمانی در کنار شهر فرود آمدند و سلطان سلیم امر کرد که سربازان دست از کشتار و غارت و تصرف دارای مردم باردارند. همچنین دستور داد مسجد جهانشاه و مسجد حسن پادشاه را که بفرمان شاه اسماعیل ویران شده بود تعمیر کنند و اوقاف این دو مسجد در تصرف هر کس باشد بگیرند و تصرف کننده را بکشند. روز بعد که جمعه هفدهم ماه رجب بود، سلطان سليم بمسجد حسن پادشاه ( در میدان صاحب آباد ) رفت و نماز گزارد و خطیب بقاعدة اهل سنت و جماعت خطبه خواند. ولی چون خطبه بنام پادشاه رسید، بجای آنکه نام سلطان سلیم را بر زبان آرد ، گفت : السلطان بن السلطان ابو المظاهر اسماعیل بهادرخان … سرداران ترك شمشیرها کشیدند تا خطیب را بکشند، ولی سلطان سلیم نگذاشت و گفت که از بانش عادت کرده است و گناهی ندارد میں لطان سلیم دستور داد که تمام خزائن و اموال شاه اسماعیل و سران قزلباشا از شد و جنسی، صرف کنند و احمد بیگ قاپوچی باشی را مأمور اینکار کرد. پس از آن شهر تبریز را مرکز فرماندهی سپاه خود ساخت، زیرا مصمم بود که زمستان را در تبریز بگذراند و سراسر آذربایجان را مطیع سازد، و در آغاز بهار بعراق و اصفهان و فارس حمله برد.

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب آشفتگی در فکر تاریخی اثر فریدون آدمیت

دانلود کتاب آشفتگی در فکر تاریخی اثر فریدون آدمیت

 

اساسا” تاریخ چیست؟ مفهوم تاریخ بیان وقایع تاریخی است بدانگونه که وقوع یافته اند یعنی نه کم و نه بیش شناخت وقایع و حوادث است به طریق تحلیل علل و عوامل آنها یعنی عللی که خصلت فاعلی دارند و عواملی که به درجات تاثیر داشته با تعیین کننده بودهاند و بالاخره تحلیل مجموع واقعیات و علل و عوامل است در تعقل تاریخی و همه اینها به راه یک مقصد است که گذشته قابل فهم و درک باشد.

همین معنی را در مقدمه یکی از آثارم نیز آورده ام و هر تعریف دیگری هم که از مفهوم جدید تاریخ بدهیم از آن دور نیست. اما آشفتگی در فکر تاریخی از چیست؟ از مثله کردن قضیههای تاریخی ، مخ کردن واقعیات تاریخی ، تحریف حقایق تاریخی وقایع را زیر منگنه ما نوسات ذهنی قرار دادن ، و در نهایت گذشته را در قالب تنک مفروضات و معادلاتی گنجاندن که مغایر روح تاریخ زمان وقوع حوادث باشد. این گزیها و کاستی ها سبب میگردند که از تاریخ چیزی بسازیم که به همه چیز شبیه است جز به تاریخ گفتار ما تحلیل تفصیلی از همه نوشته ها نیست .

تنها نمونه هایی را بدست میدهیم و منظور مطرح ساختن و شناختن مساله است . شروع کنیم با غریب ترین برداشتهایی که در مفهوم مشروطیت شنیده ایم: مشروطیت، دفع فاسد به اند است، نه افسد به فاسد در اثبات این تلفی تاریخی ، نویسنده چنین برهان می آورد به گفته استاد فردید “مشروطيت بالكل و بالتمام غربزده مضاعف است یعنی چه ؟ ” یعنی فراماسون زده و یهودی زده ، بطوری که صدر تاریخ ما ، مشروطیت، ذیل تاریخ غرب است و همین تاریخ رهوار در رفته و منسوخ غربی به توسط منورالفکران و مقلدان بیسواد به نام ترفیخواهی و تجدد طلبی به ایران می آید و پخش میشود.

لذا برخلاف گفته بعضی مشروطیت دفع فاسد به افتد است ، نه افسد به فاسد زیرا ماسونیست زدگی و از آنجا یهودیت زدگی بطور کلی از لوازم ذات مشروطه و انقلاب مشروطه بود که در حکومت قلدری پهلوی تکامل حاصل کرد . 

این خود نظرگاهی است و نویسنده در اندینهای آزاد همچنانکه هستند اقران فاشیست مشربی که آزادی را زهر مهلک اجتماع و دموکراسی را بدترین نظام های جهان می شمارند. ولی مشروطیت یعنی حکومت عقلانی با اصول یعنی حکومت مسئول در تقابل خودکامگی فردی و دولت نامسئول و تنها به همین ماخذ نظر نویسنده را طرد می کنیم . اما وجهه نظر او با آرای متشرعین معتقد به مشروطیت هم تعارض دارد: یکی از مجتهدان طراز اول در یادداشتی که بر رساله ” تنبیه الامت و تنزیه الملت” اثر نائینی نگاشته ” ماخوذ بودن اصول مشروطیت از شریعت را اعلام داشته و حال حرف غریبی میشنویم که مشروطیت دفع فاسد به افتد است برای اینکه ما بودیگری و یهودیگری از لوازم ذات مشروطه و انقلاب مشروطه بود، تخیر چنین نبود.

این مغالطه صرف تاریخی است. ماسونیگری و یهودیگری در نهاد فکر آزادی و حرکت مشروطگی سرشته نبود. به علاوه چگونه ممکن است که مشروطیت به معنای سیاست با اصول ، به حکومت قلدری تکامل یابد؟ این قضیه خود مهمل منطقی است. باید گفت که قلدری جای مشروطکی را گرفت، و نیز باید فهمید که این تبدیل فیفری و ارتجاعی را ” تکامل” نام نمی نهند.

نویسنده حکمت منش کویا پی نبرده که نه فقط ” صدر تاریخ ما، مشروطیت ذیل تاریخ غرب است بلکه سیر تحولات فکری و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی همه آسیا و آفریقا در یکصد و پنجاه سال اخیر حاشیه تاریخ مغرب زمین به شمار میرود . چه بپسندیم ، چه نپسندیم، این درس عینی برخورد جامعه های کهن با مدنیت فراگیر و جهان شمول جدید است. دلخوری و آزردگی و حتی بیزاری ما از واقعیات، نفی واقعیات نمی کند. اما در این برخورد ناگزیر و الزامی تاریخی جامعه هایی سرانجام سلامت جستند که هم ابزار اصلی و اساسی حفظ هستی خویش را فرا گرفتند و هم هویت تاریخی خود را محفوظ داشتند لاجرم، اگر عاقبت تعلیمات فلسفی آن “استاد” از تلامذه ” حکیم هایدگر lieideger” به اینجا می رسد که روش شناسی علمی” جدید را “خواب های بیوط ” بشماریم و “علومات انسانی آشفته و پریشان غربی را به هیچ بگیریم : و ” عقل غربی را سر بسر پلید و ویرانگر بدانیم و بالاخره نظام مشروطیت را در قیاس طاعون استبداد آسیابی دفع فاسد به افسد بشناسیم – پس به تعبیر سید جمال الدین اسدآبادی: “خاک بر سر اینگونه حکیم و خاک بر سر اینگونه حکمت حکیمی که مانند کورها راه برود.  و حکمتی که به قدر چراغ موشی ، روشنی نبخشد . *** همان وجهه نظر ضد مشروطکی ضد روشنگری و ضد روشنفکری را پیش از اینها در تصنیف ” غرب زدگی ” شناخته ایم، برویم سراغ چند نوشته از مصنف آن ” جنجال مشروطیت” را شرکت انگلیسی نفت به راه انداخت ، قانون اساسی ترجمه یک ” بند کهنه ” بی مصرفی بود در تخطئه نظام مشروطیت ایران رای یکی از مقاله نویسان را حجت میآورد اساسا” فلسفه سیاسی مغرب از پایه خراب است و همانطور که آدم غربی به هنر بدویت پری میتیف افریقا پناه می برد او کلید سعادت خود را الزاما” در روی آوردن به سیاست شرفی خواهد جست.

برای خرید کتاب آشفتگی در فکر تاریخی نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید . و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب ایران در زمان هخامنشیان اثر دکتر مرتضی احتشام

دانلود کتاب ایران در زمان هخامنشیان اثر دکتر مرتضی احتشام

 

 

نکته دیگری که در خور توجه است این است که شاهنشاهی هخامنشی با گرد آوردن اقوام مختلف زیر لوای يك قانون ،(داد) فرهنگهایی از مدارج مختلف تکاملی را در هم آمیخت و چنانچه این وضع تا پنجاه سال دیگر ادامد می یافت بزرگترین کنفدراسیون ملل زیر رهبری شاهنشاهی ایران محکم و مستقر می ماند و انقراض آن را مشکل بل غیر ممکن می ساخت.

امستد در مقدمه کتابی که در بارۀ شاهنشاهی هخامنشی نوشته چنین میگوید: «منظور و هدف اصلی این کتاب نمایاندن فرهنگ یا بهتر بگویم فرهنگهاست؛ زیرا تاریخ هخامنشی چهره ای پر افسون از تمدنهایی را به ما نشان می دهد که در مراحل مختلف تکاملی بودند و آمیزش آنان در حال تکوین بود.

چون تشکیلات اداری اشکانیان و پس از آنان ساسانیان برشالوده ای مستقر شده است که هخامنشیها پیریزی کرده بودند لذا برای درک حکومت اشکانی و ساسانی ناچار میبایستی در تشکیلات و سازمان حکومت هخامنشی غور کرد زیرا چه از نظر سازمان اداری و چه از لحاظ استخوان بندی اجتماعی شاهنشاهی هخامنشی نمونه واقعی دو سلسله امپراتوری مذکور است.

این تشابه را به منظور نشان دادن روش این سه شاهنشاهی ایران در خلال یکهزار سال فرمانروایی، هر موقع که مقتضی به نظر می آمد، خاطر نشان کرده ایم.

این سازمان در عهد ساسانیان به اعلی درجه کمال خود میرسد. به علاوه اصول سیاسی شاهنشاهی هخامنشی از سازمان اجتماعی این قوم سرچشمه گرفته و بر پایۀ آن بنیانگذاری شده است. زیرا سازمان اجتماعی ایران مربوط به روزگار دیرینه ای است که تمام قبایل آریایی با یکدیگر زیست می – کرده اند.

شناسایی این سازمان اجتماعی به ما می آموزد که چگونه این قوم با طرز زندگانی ،اجتماعی بنیان و اساس سازمان سیاسی خود را پی ریزی کرده است.

برای نیل به این هدف فهرست اسناد و مدارکی را که مورد استفاده و مطالعه قرار گرفته است، از نظر خوانندگان می گذرانیم. همان طور که در بالا اشاره شد. در کتبی که قبل از هجوم اعراب به ایران درباره تاریخ این کشور نوشته شده اند نامی از سلسله هخامنشی و اشکانی برده نشده است.

برای این که اولا هخامنشیها جز سنگنبشته هایی که بعداً به شرح آنها خواهیم پرداخت آثار دیگری که حاکی از چگونگی سازمان سیاسی و اجتماعی آنان باشد از خود باقی نگذاشته اند و با طول زمان و پیشامدهای گوناگون خطوط میخی برای ایرانیان نامفهوم و غیر قابل درک شده بود. ثانياً اشکانیان تا اندازه ای بیش از ،معمول گرایش به یونانیها، بویژه آداب و رسوم و زبان آنان نشان میدادند و این بر خلاف احساسات میهندوستی و تعصبات محافظه کارانه پیروان در دشت خصوصا معامات روحانی این دین بود: به خصوص که یونانیها ایران را مورد حمله نیز قرار داده بودند.

از این لحاظ هم سلاطین ،اشکانی که به خود لقب «دوستداران یونان میدادند و هم تاریخ این سلسله – که به مدت چهارصد سال مانند سدی آهنین در مقابل هجوم و تجاوزات رومیان استقامت نشان داده و مانع تعرض آنان به خاک ایران شده. بود به کلی نادیده گرفته شد و نام این سلسله که به قول کریستن سن از پارسها هم ایرانیتره اند از صفحات تاریخ ایران محو گردید.

بنابر آنچه گذشت ایران فاقد تاریخ مدونی مربوط به دو سلسله هخامنشی و اشکانی گردیده است ولی یونانیها چون مدت دویست سال یگانه رقیب ایران در صحنه سیاست دنیای آن روزگار بودند و بعد از آنها رومیان که امپراتوری آنان محدود به شاهنشاهی ایران بوده و مدت قریب یکهزار سال با ایران تماس نزديك داشته اند. اسنادی مربوط به تاریخ ایران از خود باقی گذاشته اند که فوق العاده ناقص است.

اگرچه این دو قوم بیشتر در جنگ و جدال با ایران بوده اند تا در صلح ،وصفا و نوشته های آنان خالی از تعصب وعاری از جانبداری نیست با اینهمه اسناد و نوشته های آنان را برای تدوین این کتاب مورد استفاده قرار دادیم. ایرانیان پیش از اینکه از قبایل و تیره های آریایی مجزا شوند و دیر زمانی قبل از تأسیس و پیدایش شاهنشاهی هخامنشی، دارای نوعی سازمان خانوادگی برده اند که با مقایسه با سازمان خانوادگی اروپایی می توان آن را به نظام اجتماعی ژانتی لیس Gentlice تشبیه کرد که بعزبان لاتینی به معنای نژاد است. نظایر چنین سازمانی را نیز نزد یونانیان و رومیان قدیم می بایم که به . ترتیب گتوس Vivos و ژنس Gens نامیده می شدند.

همانند سازمان خانواده ای ایرانی را در درجه اول نزد اقوام هندی می. توان آشکارا مشاهده کرد؟ زیرا این دو سازمان ایرانی و هندی از يك منبع مشترك سرچشمه میگیرند ولی در نتیجه رویدادهای تاریخی و عوامل مختلف دیگر از قبیل مذهب و آب و هوا و غیره هر يك از آن دو قوم از طریق خاصی که با روحیه آداب و رسوم بویژه معتقدات دینی آنها مطابقت داشت. پیروی کرده و به بط و توسعه خود ادامه داده است.

گروه اجتماعی ایران که بدوا از عشیره Clan شروع گردیده در طول زمانی در از توانست از قیودی که بر آن حکمفرما بود، رهایی یابد. این نشو و ارتقا ادامه پیدا کرد تا اینکه در عهد شاهنشاهی ساسانی (قرن ششم میلادی) منجر به تشکیل سازمانی شد. این سازمان جدید از نقطه نظر اصول و قوانینی که سرنوشت آن را رهری می کرد با سازمان گذشته تفاوت کلی داشت و تحت شرایط خاصی به بسط خود ادامه داد. ظاهراً عاملی که بیش از هر چیز تحولات سازمانی خانواده ایرانی را زیر سلطه و نفوذ خود قرار داده بود. عامل مذهب بود که پیش از پیش وظایف و تکالیفی را که به رئیس خانواده محول شده بود از حیطه اختیارات او خارج ساخته و رأسا بر عهده گرفته است.

برای خرید کتاب ایران در زمان هخامنشیان نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید . و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب تاریخ و تمدن ایلام اثر یوسف مجیدزاده

دانلود کتاب تاریخ و تمدن ایلام اثر یوسف مجیدزاده

 

 

فهرست شاهان ایلامی شوش پس از دوازده بادشاه آوان به همین شمار از پادشاهان سیماش نام می برد ۳۵ که به احتمال متعلق به سلسله جدیدی در کوهستانهای لرستان در شمال جلگه شوش بوده اند. رقم دقیق دوازده که با رقم دوازده پادشاه أوان مطابقت میکند غیر واقعی می نماید و باید به آن با شک و تردید نگریست.

ما صرفاً أن شمار شاهان سیماش را که با همسایگان غربی خود در تماس بوده اند و نام آنها در مدارك مربوط تاریخی برده شده مورد توجه و قبول قرار می دهیم. به ندرت این پادشاهان از خود مدرکی بر جای گذاشته اند. شاید به این علت که آنها در سیماش (خرم آباد) می زیسته اند و نه در شوش در تمام دوران گوتیها که حدود سال ۲۱۱۹ قم به پایان آمد و مدتی حدود يك قرن به درازا کشید، نام ایلام تنها در کتبیه های گرداً حاکم لاگاش برده شده است. وی در نوشته روی یکی از پیکره هایش اظهار می دارد که با نیروهای خود برانشان در ایلام فایق آمده است.

و در نوشته ای روی یک مهر ادعا میکند که شوشیها از شوش و ایلامیها از ایلام به نزد او آمدند تا معد نین گیرسو خدای حامی شهر لاگاش را بسازند. بنابراین چنین مشهود است که به هنگام سلطة گوتیها بر شمال بابل ایلام چیزی بیش از دست نشانده ای برای لاگاش نبوده است در طول دومین قرن از فرمانروایی پادشاهان سیماش ایلام بار دیگر چهره ضعیفی به تاریخ ارائه کرد. در این زمان سلسله سوم اور پر ایلام فرمان می راند که در سال ۲۱۱۲ قم اور نمو آن را تأسیس کرده بود.

در حالی که سرزمینهای یست جلگه خوزستان به دست سومریها افتاده بود. سرزمینهای مرتفع آن در شرق (انشان) به صورت نیمه مستقل بودند و سیماش در شمال آزاد و بدون تاریخ باقی ماند. مهمترین فرمانروای سلسله اور شولگی حکومتش فلمر و فرمانروایی خود را به لحاظ سیاسی و نظامی گسترش زیادی داد در ایلام آثار متعددی از خود برجای گذاشته است.

او در هجدهمین سال سلطنت خویش یکی از دختران خود را به همسری به فرماندار و رهشه داد و در سی و دومین سال پادشاهیش دختر دیگرش را به ازدواج فرماندار انشان درآورد. با این پیوندهای سیاسی در سرزمینهای تقریباً خراجگزار کوهستانی مرزهای شرقی و غربی جلگه ،شوش امنیت به وجود آمد؛ اما در مورد انشان پیوند یاد شده چندان مؤثر نیفتاد و شولگی یك بار به آنجا لشکر کنید شولگی همچنین دست کم نه بار به سرزمینهای شمالیتر شوش در کوههای زاگرس یعنی به سر زمین لولوبیها لشکر کشی کرد. از سوی دیگر، پس از فتح شوش در بیست و هشتمین سال سلطنت شولگی ((۲۰۶۶ ق.م) به نظر می رسد که شوشیها فرمانروایی بین النهرینیها را بدون خونریزی پذیرفته باشند.

چرا که اندکی پس از اشغال شوش در می یابیم که یک فرماندار از جانب شولگی به حکومت شوش گمارده می شود. فرمانداری که شاید حتی ایلامی نیز نبوده است. با اطمینان می توان گفت که در زمان جانشین شولگی شخصی به نام زریقوم که ایلامی نبود به فرمانداری خوش گمارده میشود (۲۰۲۳ ق م) این شخص را بیشتر شولگی به فرمانداری أشور گمارده بود و تا شش سال قبل از انتساب وی به سمت فرمانداری شوش، تا سال ۲۶۰۲ قم، در آن مقام باقی مانده بود. بنابراین ظواهر نشان میدهد که در شوش با اقتدار کامل ،حکومت، آرامش و صلح برقرار گردیده بود.

این صلح و آرامش شاید ناشی از آن بوده است که شرنگی به اهمیت کنار آمدن با کاهنان پی برده بود. حفریات شوش مدارکی را آشکار ساخته که نشان می دهد شولگی کارهای ساختمانی گسترده ای را برای معبد این شوشينك خدای حامی شهر شوش، به انجام رسانیده است. در يك كتیبه سنگی شولگی بیان می دارد که او «پادشاه نیرومند اور سومر و اکده معبدی را برای «سلطان خود. خداوند این شو شینده بر پا ساخت افزوده بر آن، هدایای وقفی شونگی برای معبد جدید این شرشينك بسیار متعدد بوده است. تعدادی از این هدایای برجای مانده است. پادشاهان بعدی ایلامی آنها را به عنوان هدایای وقفی در زیر بی معابد گذاشتند. ۲۵ شولگی همچنین مکان مقدسی را برای يك الهه يك گرز را که استادانه ساخته شده بود، به نام فرمانروای خود به این «بانوی شهره هدیه کرده اند.

همچنین یک مهره عقیق از شوش پیدا شده که شولگی آن را برای سلامت همسر خویش… به مادر خود الهه نین – گاله (بانوی بزرگه همسر خدای سومری ماه هدیه کرده است. ۳۷ امکان دارد که این مهره به هنگام غارت اور به دست ایلامیها به شوش آورده شده باشد. شرنگی در اواخر حکومت چهل و هشت ساله خویش طرح دفاعی جدیدی را برای مرزهای پادشاهی اور پایه ریزی کرد که برای سه نسل پس از وی با برجا ماند. تا آنجا که مدارك کتبی در ارتباط با اقتصاد سومریها نشان میدهد. در این طرح شولگي يك «لژیون خارجی، ایلامی تشکیل داد و با پرداخت حقوق سیاه مزدوری از کوه نشینان اطراف جلگه شوش به وجود آورد و بدین طریق کسانی را که می توانستند برای حکومت وی خطرناک باشند به پاسداران مرزهای خود مبدل ساخت مزدوران این لژیون از شوش، انشان، سیماش و دیگر مناطق ایلامی گرد آمده بودند و بخشی از آنان را اسرای جنگی تشکیل می دادند. این ایلامیها در گروههای پنج تا بیست و پنج نفری گردهم می آمدند و جیره روزانه آنها عبارت از نان جو و آبجو بود.

فرماندهی آنان را یکی از کارگزاران بلند پایه پادشاه اور به عهده داشت که «نماینده بزرگ پادشاه نامیده می شد و می توان او را فرمانده نگهبانان مرزی در برابر ایلام و کوه نشینان شرقی به شمار آورد. در زمان استقرار این «لژیون خارجی، ایلام مدت زمانی طولانی آرام بود. در سال ۲۰۲۰ قم أمرين (۲۰۴۶-۲۰۳۸ قم) جانشین شولگی، علیه هر هنور به انشان لشکر کشید و آن را تصرف کرد و با این پیروزی تمامی منطقه شرق را به زیر سیطره خود درآورد.

سه سال پیش از این لشکر کشی زریقوم به عنوان فرماندار از آشور به شوش منتقل شده بود وی بیش از هشت سال در آن مقام باقی ماند آفرین خود هیچ گونه فعالیت ساختمانی را در شوش به عهده نگرفت اما چندین لوح گلی از زمان جانشین وی شرسسین (۲۹-۲-۲۰۳۷ (قم) در شوش به دست آمده است. بر خلاف فروتنی شولگی در برابر این شوشین او خود را مغرورانه دسر – سین خدای گونه محبوب اقلیل خدا. سلطان نیرومند بادشاه اور و چهارگونه جهانه می خواند و در ششمین سال پادشاهی شوسین، برای نخستین بار از زمان سقوط پادشاهی اوان در دویست سال پیش یکی از پادشاهان سیماش چهره خویش را از تاریکیهای تاریخ آشکار ساخت. نام این پادشاه گیرنم است.

فهرست شاهان شوش وی را نخستین پادشاه از شاهان دوازده گانه سیماش به حساب می آورد اما این ادعا با حقیقت وقف نمی کند. اوج با ارزشی از شوش به دست آمده که همزمانی این سلطان را با شوسین به اثبات می رساند. در این لوح آمده است که نماینده گیرنم در دربار اور تعدادی گوسفند را از شوسسین دریافت می دارد. شرین نیز همچون پدر خویش شولگی یکی از دختران خود را به زنی به فرماندار انشان داد.

 

برای خرید کتاب تاریخ و تمدن ایلام نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب تمدن ایرانی اثر چند تن از خاورشناسان ترجمه دکتر عیسی بهنام

دانلود کتاب تمدن ایرانی اثر چند تن از خاورشناسان ترجمه دکتر عیسی بهنام

 

 

اگر به دوران آغاز تاریخ فلات ایران توجه کنیم (دورانی که بر اثر کاوشهای شوش بخوبی روشن شده و فلات خرد در نتیجه آن کاوشها بصورت منشأ ومبدأ تمدن شوش به ما معرفی گردیده خواهیم دید که تمدن ایران بصورتهای متوالی خود ماقبل آریائی، مادی هخامنشی پارتی ساسانی و اسلامی) در مدت پنجاه قرن بدون انقطاع بحيات خویش ادامه داده است.

در نقاط دیگری مانند افریقای شمالی مصر، پاکستان و ترکستان چین اسلام این پیوستگی تاریخ را قطع کرده است ، ولی در ایران پس از مدت کوتاهی که برای تغییر مسیر تاریخ لازم بود ، حیات تاریخی پایدار مانده یا از نو ملتحم گردیده است.

شاهنامه در عین قدرت اسلام بصورت حماسه ای از عهد ساسانی باقی مانده، همچنانكه يك قسمت از بشقابهای نقره زمان اسلامی نیز که روی آنها مجلس شکار پادشاه نقش شده و یا دلاوریهای امثال شاپور و خسرو را در شکار ابدی ساخته است ، در حقیقت نماینده تمدن ساسانی بعد از زوال آن خاندانست که همچنان باقی مانده و تا بحبوبه قدرت خلفا نیز کشیده شده است مزیت عمده دیگر ایران اینست که در میان تمدنهای مدیترانه ای و تمدنهای آسیای شرقی، دولتی است که واقعاً جنبه حدوسط را دارد.

سرزمین قدیم ماد بتوسط معابر زاگرس ببابل یا بغداد راه مییابد. کافی است که از خانقین تا کرمانشاه این مسیر قدیمی را طی کنیم ناملاحظه نمائیم چگونه فلات ایران در ایام قدیم تحت نفوذ تمدن بين النهرين قرار گرفته ، و نیز چگونه گاهی دولت ایران مجبور شده شهری مانند تیسفون را که در جلگه بین النهرین واقع است ، بعنوان پایتخت انتخاب کند. ولی در سمت دیگر فلات بین افغانستان و پاکستان ، معابر دیگری که جنبه تاریخی شان کمتر نیست و با معبر خیبر شروع میشوند راه عبور بطرف جلگه های «سندو گنگ را باز مینمایند از این راه حدود ایران برای مدت مدیدی تا حوضه سند امتداد یافته بود. بوجود آمدن دولت پاکستان در سالهای اخیر نشانه زنده ای از این مطلب است.

حتی گاهی ایران تا حوضۀ گنگ (تاج محل به شعری میماند که در اصفهان بوجود آمده و بصورت بنائی از مرمر سفید در هندوستان متظاهر گردیده است و تا دورترین نقاط مانند گولکوند ۱ و جنوبی ترین نواحی نظیر حیدر آباد نیز گسترش یافته است .

از جانب شمال شرقی ، در آنطرف خراسان فلات ایران مشرف بر سرزمین مراتع است و در آنجا فرهنگ و تمدن خود را در بین صحراگردانی که مدتها با مردم فلات همنژاد بودند پخش کرده است. وقتی هم که گله چرانان ترکمن جای چوپانان (سکائی » و «سامی» را که زبانشان با زبان ایرانی قرابت داشت ، گرفتند ایران بانتشار فرهنگ خود در میان آنان ادامه داد . سرکش ترین فاتحان ترکمن یعنی امیر تیمور نیز خود به شعر فارسی ذوق و علاقه داشت و آرامگاه او، «گورامیر» در سمرقند تقلیدی از ساختمانهای اصفهان و شیراز است .

بنابراین تمدن و فرهنگ ایران از مرزهایش لبریز شده و از حدود سیاسی و سرحدات تاریخی خود تجاوز کرده است. در خود فلات ایران دو دولت متمایز تشکیل شده که هر دو فرهنگ ایرانی دارند ، ولی هر کدام دارای اوصاف مشخص و عليحده وسنن مخصوص بخود، ومأموریت تاریخی متمایزاند.

این دو کشور عبارتند از ایران اصلی که بزبانهای خارجی آنرا پرس مینامند و در مغرب فلات واقع است و افغانستان که در مشرق آن قرار گرفته، ولی در آنسوی رود جیحون (آمودریا ) ناحية ما وراء النهر قرار دارد که همان سعد قدیم، یعنی سرزمین سمرقند و بخارا ،است و در زمان هخامنشی جزو ایران بود ولی بعد از آن مدتها بصورت یکی از ایالات ایران خارجی در آمد. ولی ایران خارجی را خیلی دورتر از اینهم، در طرف شمال شرق در قلب صحرای «گوبی» در منطقه نفوذ چین میتوان یافت، زیرا میبینیم که از قرن چهارم تا قرن نهم میلادی، نقاشیهای دیواری بودائی در قزل نزديك «کوچا ۲ ) و در «تورفان» ۳ وجود يك مكتب بودائی از نقاشی خالص ایرانی را نمایان میسازد.

 

برای خرید کتاب تمدن ایرانی نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب ایران کهن اثر جان کرتیس

دانلود کتاب ایران کهن اثر جان کرتیس

 

 

بررسی ما از تمدن ایران از دوره ی نوسنگی، یعنی به تقریب شش هزار سال پیش از میلاد آغاز میشود که انسان برای بقاء خود از اتکاء صرف به شکار حیوانات وحشی و چیدن گیاهان و میوه ها به اهلی کردن حیوانات و کشت غلات روی آورد. در این دوره شمار اقوامی که در ایران به خصوص در شرق کوه های زاگرس مأوا گزیدند رو به فزونی گذارد.

سفالینه های دست ساز منقوش آنان در مکان هایی چون تبه ی گوران در لرستان و علی گش، در خوزستان به دست آمده است؛ گرچه سفالینههای نیم پخته ای که در گنج درهی کرمانشاهان یافت شده احتمالاً به زمانی حدود هزاره ی هشتم پیش از میلاد تعلق دارد. مشخصه ی بسیاری از مکانهای باستانی ایران در دوران پیش از تاریخ از هزاره ی ششم تا هزاره ی سوم پیش از میلاد همین سفالینه های منقوش .است شکل و تزیین آنها در بخشهای مختلف کشور متفاوت است اما اغلب سبكي واحد در ساخت آنها مشاهده میشود که در برخی موارد با سفال های تمدن بین النهرین در غرب بی شباهت نیست؛ ولی در کل این ظروف سفالی حاصل خلاقیت سازندگان محلی به شمار میرود.

تزیینها اغلب چشم گیر و از دست آوردهای با ارزش هنری محسوب می.شود تاریخ تحول این سفالینه ها چندان پیچیده نیست که مانع یک بررسی کلی شود. در بخشهای اولیه ی این دورهی ،طولانی که دوره ی مس نامیده می شود سفالها عمدتاً قرمز یا نخودی مزین به اشکال هندسی و هاشور گونههای سیاه رنگ است. اما نقطه ی اوج تكوين سفالینه های منقوش پیش از تاریخ ایران در هزاره ی چهارم پیش از میلاد و با ظهور بیش تر نقش حیوانات در ترکیب با انواع گوناگون طرحهای هندسی فرا می رسد شکل  این سفالها که دیگر به کمک چرخ ساخته می شد.

و در تپه ی سیلک کاشان تپه حصار دامغان و تل باکون در نزدیکی تخت جمشید شکل) ،(۳) و تپه ی بزرگ شوش در خوزستان یافت شده و شامل قدح کوزه و جام های ساده و پایه دار در رنگ های کرم و نخودی با تزییناتی به رنگ سیاه یا قهوه ای تیره است نقشهای تزیینی حیوانات با اندامی در اعتداد عمودی یا افقی ،کشیده بز با شاخ های مدور بزرگ و تنه ی کشیده، پرندگانی درنا مانند با گردن و پاهای بلند پلنگ سگ با بدنی کشیده و شاید پیشینیان سگهای شکاری امروزی را شامل میشود که گاهگاه شمایی از انسان نیز در میان آنها ظهور کرده است.

بسیاری از قطعات سفالینههای منقوش موجود در مجموعه ی موزه ی بریتانیا به کار پژوهشگران و دانش جویان ایران باستان میآید. این مجموعه توسط سر اورل اشتین (۱۹۴۳) – (۱۸۶۲) گرد آوری شده است که او را شگفت انگیزترین تلفیق یک محقق جست و جوگر و باستان شناس نسل خویش دانسته اند. اشتین طی چهار سفر به ایران بین سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۶ مکانهای باستانی متعددی در کرمان بلوچستان فارس و غرب کشور را از نظر گذراند. وی در برخی از مکانهای فوق به گمانه زنی و حفاری های محدود پرداخت و از این راه خدمات با ارزشی در جهت شناسایی ایران باستان – چه در دوره ی تاریخی و چه پیش از تاریخ – انجام داد.

این سفرها تحت نظارت دانشگاه هاروارد و موزه ی بریتانیا انجام میشد که مسئول اقامت وی در ایران بوده اشیای مکشوفه مطابق قانون بین دو مؤسسه تقسیم میشد. تحقیقات پیشگامانه ی سر اورل اشتین در جنوب شرقی ایران راه گشای پژوهشهای دانشگاه هاروارد در سال ۱۹۶۷ شد که به کشف تپه یحیی در استان کرمان انجامید. این محل | مأوای یکی از چند جامعه ی متمدنی است که در اواخر هزاره ی چهارم پیش از میلاد به آن حد از اعتلای مدنی نایل آمد که ثبت کتبی وقایع را اجتناب ناپذیر میکرد این کار بر لوحه های رسی و با گونه ای خط تصویری انجام میشد که به عنوان شکل اولیه ی خط عیلامی شناخته شده است.

نمونه هایی از این لوحه ها در تپه ی سیلک شهر سوخته گودین تپه (شکل ۵) و مهم تر از همه در شوش یافت شده است. بدون شک جالب ترین لایه در تپه یحیی به رغم جدیدتر بودن لایه ی IVB از اواسط هزاره ی سوم پیش از میلاد است. در این لایه هیچ گونه ساختار دایمی وجود نداشته اما قطعات زیادی از کنده کاری بر کلریت سنگی نرم به رنگ سبز تیره در آن یافت شده است.

 

برای خرید کتاب ایران کهن نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب غزنه و غزنویان اثر غلام جیلانی جلالی

دانلود کتاب غزنه و غزنویان اثر غلام جیلانی جلالی

 

 

منظره اول این مختصر : عبارت از مطالعه تاریخ مختصر غزنویان است که براساس شیوه نگارش عصری یعنی انتقادی نبشته آمده است : امپراطوری وسیعی که بالاخر نفوذ آن بشرق وغرب و شمال و جنوب خاکهای آریانای کهن (افغانستان) پخش شد. اساس آن در حدود سالهای ۳۵۱) – (۳۵۲ هجری در غزنه بدست الپتگین سپهسالار جنگجوی خراسان گذاشته شد .

این مرد دلیر در حدود (۲۶۷) بدنیا آمد و بعد از رسیدن بسن رشد در زمره گارد احمد بن اسمعیل سامانی منسلک گردید نوح بن نصر او را بقوماندانی دسته ای از قشون افسر ساخت. الپتگین در اثر هوش و ذکاء در دستگاه عبد الملك قدر و منزلتی دریافته متدرجاً بمقام حاجب الحجابی ترقی کرد. پس از چندی که بکر بن ملك سپهسالار خراسان عاصی شده و بر بخارا پایتخت سامانیان تاخت آورد ، الپتگین بمقابل اوقد علم نموده در اثنای بك محاربه سخت سالار عاصی را بقتل رساند.

اما مع الاسف بر لیاقت و کفایت نظامی او دیگر امراه سامانی چند بردند تا اینکه در خفا شاه سامانی را بر وی ظنین ساختند و الپنگین را بولایت بلخ والی مقرر فرمود. چون حکومت بلخ در نظر حاجب الحجاب كوچك آمد و موافق طبع بلند خود ندید، از قبول آن عهد معافی خواست.

عبدالملك از این وضعیت سبکتگین قوای عظیم جیپال را در چندین میدان شکست داده در حدود سال ٣٧٦ گندارا و تمام اراضی بین بناور و لغمان را از تصرف جیهال منتزع نموده ضمیمه کشور افغانستان و غزنویان گردانید. شاه غزنین در جنگ با جهال هزاران سوار از افغانان این دیار را در فوج خود داخل کرده بهمت بهادران پښتون بردشمن فیروز گردید والقاب همایون سبکتگین را طراز خطبه وسکه ایسامان نمود سبکتگین چون بسوی خانواده ساسانیان در حال اقتدار خویش وضعف آنان بنظر احترام می نگریست در هنگام طغیان ابو علی سیمجوری و فایق علیه امیر نوح سامانی از امیر نوح حمایت نمود و مخالفین اور ادر جنگهای میدان شکستهای فاحشی داده رفت تا اینکه امیر نوح بسبکتگین لقب ناصر الدوله و به امیر محمود پسرش که درآن جنگها هنرهای نمایان از خود نشان داده بود لقب سیف الدوله و سالاری سپاه خراسان عنابت کرد – بعد از انجام این حوادث، ايلك خان بسرحدات بخارا پیشقد می نمود.

این دفعه باز امیر نوح از ناصر الدین سبکتگین استعداد نمود. وی بالشکر گران و امیر محمود پسر خود بداد امیر نوح رسيدند و با ابلك خان صلح ابرومندانه نموده شد . سپس به بلخ مراجعت کرد. ناصر الدین سبکتگین بعد از فوت امیر نوح که بتاريخ ۱۳ رجب سال ۳۸۷ ه روی داد در بلخ مریض شد و بهوای غزنین مشتاق گردیده از بلخ جانب غزنین عزیمت نمود . ولی درارض راه بموضع رباط ( مادر موی) که بین بامیان وبلغ واقع واكنون هم بنام ) مدر مولی ) شهرت دارد وفات کرد.

با شعبان سال ۳۸۷ هجری از آنجا جنازه اش را بغزنین نقل داده در میدان افغان محال بخاک سپردند افغان حال که بحيث یادگار باشعار افغان است درهمین موضع وقوع داشت که اکنون سبکتگین در آنجا است و بیهقی آنرا نوشته است الپتگین باعث خشم امیر منصور سامانی گردید و بتعداده بیست هزار سپه به سالاری ابوجعفر بغرض خلع الپتگین بغزنه فرستاد. اما چون این لشکر گران نیز از مقابل امیر الپتگین بهزیمت رفت امیر منصور بغرض حفظ شئون خود و دفع حوادث ناگواریکه آینده از آن مامول بود مصلحت چنین دید که با الپتگین صلح نموده حکمرانی قلمرو مفتوحه اش را بدو مسلم داشت. امير البتكين بتاريخ ۲۰ شعبان سنه ۳۵۲ هجری از حیات چشم پوشید و بجایش ابواسحق ابراهیم پسرش امیر غزنین گردید .

ولی چون این شخص عياش وضعيف النفس بود عساکر بر وی بشوریدند. بنابران ابوعلی لاويك و پسر او ابوبكر لاويك از فرصت استفاده کرد و بر ابراهیم تاخت آورد نه ابراهیم تاب مقاومت نیاورده به بخا را نزد سامانیان گریخت و مدد خواست امیر منصور سامانی سال بعد با ابراهیم اردوی گرانی جهت سرکوبی ابو علی لاويك به غزنین فرستاد و غزنین بدست ابراهیم فتح و دوباره بر تخت کشور جلوس نمود. پسرلاويك فرار کرد اما کمی بعد بتاریخ ۲۵ ذیقعده سال ۳۵۵ ه ابراهيم بن الپتگین فوت کرد . بلکا نگین : بمرگ ابراهیم سلسله شاهی خانواده الپتگین منقطع گردید زیراوی دیگر وارثی نداشت. لذا اشراف مملکت پر بلکاتگین بیعت نموده او را به پادشاهی برداشتند بلکاتگین که قوماندان گارد محافظ الپتگین بود مرد دلیر و جنگجو و دربین قشون شهرت بسزا داشت.

 

برای خرید کتاب غزنه و غزنویان نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.