دانلود کتاب زوهر اثر گرشوم گرهارد شولم ترجمه هما شهرامبخت
زوهر، که در زبان عبری به معنای «روشنایی»، «درخشندگی» یا «پرتو» است، اثری است که در گستره سنت عرفانی یهود نقشی بنیادین دارد و بدون شناخت آن، فهم سیر تطور اندیشه باطنی در جهان غرب ناقص خواهد ماند. این کتاب نه صرفاً یک متن تفسیری است و نه تنها رسالهای معنوی؛ بلکه شبکهای پیچیده از گفتوگوهای نمادین، تأملات کیهانی، اشارات اسطورهای و مکاشفههای عارفانه است که هم به زبان انسان سخن میگوید و هم از ورای واژهها، به زبان نور.
این اثر، بر خلاف متون رایج فقهی و تفسیری، ساختاری روایی و چندلایه دارد. در آن، شخصیتهایی همچون حکیمان عهد باستان در راهی معنوی سفر میکنند، با یکدیگر به پرسش و پاسخ مینشینند، و هر گفتوگو ناگهان به دریچهای از معنا بدل میشود. ظاهر جملات گاه ساده است، اما هر سطر حامل چند سطح از معناست؛ سطحی برای عقل، سطحی برای خیال، و سطحی برای شهود. واژهها نهتنها معنای لغوی دارند، بلکه همچون موجوداتی زندهاند که هر بار به رنگی تازه جلوه میکنند.
هسته مرکزی اندیشه در این کتاب، مفهوم نور الهی و تجلی آن در مراتب گوناگون هستی است. خداوند نه موجودی دوردست و محصور در عرش، بلکه نوری است که در همه چیز جاری است و جهان بهمنزله بستری برای تجلّی او تصور میشود. انسان در این میان جایگاهی ویژه دارد؛ نه صرفاً مخلوقی فرمانبردار، بلکه شریکی در جریان خلقت. هر حرکت او انعکاسی در عوالم بالاتر دارد. دعا، توبه، شوق، و حتی اندوه انسان در این دستگاه، صرفاً احساساتی زمینی نیستند، بلکه نیروهاییاند که ساختار هستی را میجنبانند.
از اینرو، زوهر نه تنها به تفسیر تورات میپردازد، بلکه به بازآفرینی آن در ساحت باطن همت میگمارد. داستانهای آفرینش، زندگی پیامبران، احکام و روایتهای کهن، در این کتاب چنان بازخوانی میشوند که گویی هر یک آیینهای برای نفس آدمی است. آدم نخستین، استعارهای از روح آغازین انسان است؛ بهشت باغی بیرونی نیست، بلکه مرتبهای درونی از آگاهی است؛ هبوط، جدایی از نور نیست، بلکه آغاز سفر در تاریکی با امید بازگشت است. چنین خوانشی، متن مقدس را از حوزه تاریخی بیرون میآورد و آن را به تجربهای همیشهزنده بدل میکند.
یکی از ویژگیهای متمایز زوهر، حضور پررنگ رمز و تمثیل است. درختی که ریشه در عوالم غیب دارد و شاخه در زمین، نه تنها استعارهای شاعرانه، بلکه نقشهای هستیشناختی است که نشان میدهد چگونه از وحدت، کثرت پدید آمده و چگونه سالک میتواند از کثرت باز به وحدت بازگردد. حروف الفبا، صرفاً نشانههای نوشتاری نیستند؛ هر حرف پرتوی از نور نخستین است. هر عدد، نه وسیله شمارش بلکه ظرفی برای معانی مینوی است. حتی سکوت میان واژهها نیز حامل پیام است.
از نظر تاریخی، این اثر در دورهای پدیدار شد که جهان دینی در حال گذار از عقلگرایی خشک به سوی معنویت درونی بود. در نتیجه، نهتنها در میان پیروان آیین یهود نفوذ یافت، بلکه راه خود را به سنتهای فکری دیگر نیز گشود. طالبان حقیقت در مشربهای مختلف، چه در دیرهای مسیحی، چه در حلقههای فیلسوفان رنسانس، چه در محفلی از عارفان مسلمان اندلس، رد پای این کتاب را یافته و از آن بهره گرفتهاند. بیآنکه نامش را بدانند، از اندیشهاش متأثر شدهاند.
با وجود آنکه واژههای آن به زبان انسان نوشته شده، روح آن فراتر از زبان است. بسیاری گفتهاند که این کتاب را نمیتوان «خواند»، بلکه باید «زیست». صفحات آن آینهای است که خواننده را ناچار میکند به درون خود بنگرد. اگر با نیتِ دانستن به آن نزدیک شوی، خاموش میماند؛ اما اگر با اشتیاقِ دگرگونشدن قدم نهی، با تو سخن خواهد گفت. گویی کتاب آگاه است و در هر دست، چهرهای متفاوت مینماید.
دشواری اصلی در مواجهه با زوهر این است که ذهن منطقی و عادتکرده به استدلال خطی را سرگردان میکند. از سالک میخواهد نه تنها بفهمد، بلکه حس کند؛ نه تنها بخواند، بلکه مشارکت کند. گاه در میانه پاراگراف ناگهان قافیه میگیرد و مانند شعری رازناک ادامه مییابد؛ گاه مدتی طولانی بر سر یک مفهوم درنگ میکند و سپس ناگهان آن را در استعارهای یکباره کنار میزند. این سبک آگاهانه انتخاب شده است؛ زیرا حقیقت از نگاه نویسندگان آن، حقیقتی خطی نیست، بلکه همچون شعله، در حرکت است.
از اینرو، شاید بتوان گفت که زوهر بیش از آنکه «کتاب» باشد، «حضور» است؛ حضوری که باید بارها و بارها در کنار آن نشست تا رمزش گشوده شود. در هر دوره، خوانندگان تازهای خواهد یافت و هر کس به اندازه ظرفیت خویش از آن بهره خواهد برد. همانگونه که نوری واحد بر هزاران سطح بتابد و در هر سطح رنگی دیگر پدید آید، این کتاب نیز در دل هر خواننده به شکلی متفاوت متجلی میشود.
اگر بخواهیم آن را در یک جمله وصف کنیم، میتوان گفت: کتابی است که هم در آسمان نوشته شده و هم بر زمین؛ هم برای اندیشیدن است و هم برای بیدار شدن. نه تنها شرحی بر جهان، بلکه کل جهان در هیئت کلمات.