دانلود کتاب دین ایرانی بر پایه متنهای معتبر یونانی
بنا به قول پلوتارخ در میان این دو خدا مهر قرار گرفته و این پایگاه سبب شده است که او را میانجی بنامند چون درهیچ متن ایرانی برای مهر چنین لقبی ذکر نشده از این رو پرداختن به این مشکل را به بعد واگذار میکنیم اهر مزد و اهریمن هر یک مطابق سرشت و گوهر خود فدیه و قربانی دریافت می دارند.
اندیشه قربانی کردن برای اهریمن از نظر مزدیسنان بدعت و کفر محسوب میشود بدین ترتیب گزارش پلو تارخ از همان آغاز به قلمرویی خارج از مزدیسنا مربوط می گردد و این موضوع باید همواره در مد نظر باشد.
دلیلی بارز برای اثبات این ادعا این است که در آیین مزدایی قربانیهایی که در شب انجام شود به شدت محکوم شده و به صورت یکی از اعمال دیویسنان به فدیه هایی تشبیه شده است که از برای دیوان باز آرند. این گونه اعتراض و محکوم ساختن زمانی دارای معنی و مفهوم میگردد که مربوط به اعمال و مراسم کیش مشخص فرقه ای باشد که پرستش اصل شر را جایز می شمرد، به عبارت دیگر دینی که بوسیلۀ روایت پلوتارخ دربارۀ یکی از مراسم مهم آن آگاهی حاصل می کنیم یکی از کیشهایی است که مزدیسنا آنرا به صورت رفض و بدعت طرد و محکوم میکند بطور مثال در آیین مهری لوحه های اهدایی خطاب به «اهریمن ایزد ideo Arimanio بازمانده است مطابق روایت پلوتارخ نیایش اهریمن با عمل کوبیدن گیاهی بنام Omomi در هاون انجام میشد. اکثر مصححان متن پلو تارخ در این مورد، به پیروی از پ دلاگارد، به تصحیح و تغییر متن پرداخته اند.
ولی بر ماست که از این عمل بپرهیزیم. جایگزین کردن گیاه Moly به جای واژه مبهم Omomi از ابداعات مفسران درمانده است و نسبت به تغییر Omomi به هوم مزیتی ندارد، پندار اولی اختیاری و دلبخواه و نظر دوم یاوه و بیهوده است چنانکه بعد ثابت خواهیم کرد Omomi نام دیگر معجون Amomum است که در مراسم نیایش و پرستش اهریمن به کار می رفته همچنانکه هوم در مراسم قربانی مزدا زور مقدس شمرده می شد. چنانکه میبینیم اختلاف و تقابل در میان دوبن آغازین تا قلمرو جزئیات آیین و مراسم نیز توسعه یافته است و اما خیساندن ساییده این گیاه در خون گرگ از بهر چه بوده است؟ گرگ به علت ارتباط با نیروهای شوم زیر زمینی نماد آز و بی رحمی است و کافی است که نقش نمادی گرگ را در آیین مهری به یاد بیآوریم.
" بطور مسلم تصادفی نیست که در بعضی از مراسم که در آسیای صغیر برای تسکین و فرودشی خشم موجودات اهریمنی به جای میآوردند گرگ نماینده نیروی شر محسوب می شد. ۰۰۰ امکان تأثیر پردازی بعضی از سنتهای مردمان بومی نیز در این مورد بعید نمی نماید. جایگاه تاریک و بی خورشید که قربانی کنندگان برای پاشیدن این زور بدانجا میرفتند آشکارا حاکی از آن است که آنان برای شهریار تاریکی» یعنی اهریمن پزشن میکردند.
برای خرید کتاب دین ایرانی بر پایه متنهای معتبر یونانی نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
چون دو بن نیکی و بدی همه گیهان را میان خود تقسیم کرده اند از اینرو هر یک از آنان در قلمرو ویژۀ خود بر بخشی از جهان جانوران نیز سروری میکنند. تقسیم جانوران به دو گروه نیک و بد چنانکه هرودوت نیز نقل کرده یکی از اصول باورهای مغان است و در این باره در فرگردهای کتاب وندیداد به تفصیل سخن رفته است و اشارات پلو تارخ در این مورد نمیتواند بعنوان مطلبی بسیار ویژه تلقی گردد. سگ و پرندگان و خارپشت از جانوران جهان نیکند چنانکه در مزدیسنا نیز این دامها خجسته و سودمند انگاشته شدهاند تنها جانوری که در متن پلو تارخ بعنوان موجود بد و پتیاره یاد شده حیوانی است که معمولاً نامش را به موش آبی» ترجمه کرده اند بی آنکه معلوم شود که به تحقیق کدام جانور است به نظر من «موش آبی enudros mus متن پلوتارخ را میتوان با mus marinus موش دریایی مقایسه کرد که در کتاب پلینی یاد شده و این نویسنده به نوعی لاک پشت نیز اشاره کرده که «موش آبی» نامیده می شود و لاک پشت در واقع چنانکه در فرگرد ۱۳ بند ۶ وندیداد نیز آمده، از دیدگاه مزدیسنا جزء جانوران موذی و خرفستران به شمار آمده است.
به یاری مطالبی که در پایین معروض میافتد میتوان به جوهر و ماهیت دینی که پلو تارخ شرح داده، صرف نظر از مسأله دوری یا نزدیکی آن با آیین مزدیسنا، پی برد. همتوانی اهر مزد و اهریمن، حرمت یکسانی که هر دو از آن به یک اندازه برخوردارند، خلقت و آفرینشهای همانند و ستیزه ایکه هر دوی آنها با نیروهای برابر در آن درگیر می شوند تنها در نظامی قابل فهم و توجیه است که مطابق آن یکی از این دو بن مقدم بر آن یکی و برتر از دیگری نبوده بلکه هر دو بسان ایزدان همزاد و همنوان انگارده می شوند این نظام همان است که تحت عنوان آیین زروانی» مشهور است و مطابق اصول این آیین زمان اکران اوستایی Zrvan akarana) خدای برین است که اهر مزد و اهریمن را زاده است.
برای مدتی دراز آیین زروانی بعنوان یکی از کیشهای بدعتی تلقی می شد که عاری از اهمیت تاریخی بوده و در زمان ساسانیان در باختر ایران نشأت یافته بود ولیکن در سالهای اخیر و بویژه در اثر کشف متنهای مانوی از آسیای میانه آیین زروانی اهمیتی کسب کرده و مورد توجه خاص واقع شده است.
اینک می دانیم که به پیروی مستقیم از آیین زروانی است که در دیانت مانوی زروان را آفریدگار و سرور گیهان و پدر اهر مزد انگاشته اند نام زروان در متنهای بودایی به زبان سعدی و ترکی نیز آمده و در این متنها هموست که با برهما Brahma یکی شمرده شده است. *" قدمت آیین زروانی به نظر میرسد که پیش تر از آن باشد که گمان می رفت. ضمن عبارتی در گاهان از خویشی دو مینوی همزاد» و «زمان اکران سخن و همه است.
اشاره های نادر و پراکنده ای که در اوستای متأخر درباره زروان آمده نشاد می دهد که باور به ،زروان در عین بدعتی و غیر سنتی بودنش باز تا حدی در مرد.... پذیرفته شده است. در میان روایات یونانی متنهای فراوانی است که باستانی بودا این آیین را نشان میدهد. بروسوس Berosus در سده چهارم میلادی به پادشاهی افسانه ای به نام زروانوس Zerovanus اشاره میکند زروان با کرونوس " .honar اساطیر یونانی یکسان شمرده شده و در نگاره های آیین مهری لقب «زمان او با ۰۰۰۰ داده شده است. در کتیبه روی گور آنتیوخوس کمازنی نیز به زروان نیایش شد. است. هرگاه روایت پلو تارخ را در این مورد برگرفته از تئوپمپوس بینگاریم سابعه تاریخی آیین زروانی به سده چهارم پیش از میلاد میرسد و بدین ترتیب با اندکی احتیاط تاريخ نشأت مذهب زروانی را میتوان به دوران هخامنشی رسانید.
به ملت محدود بودن حوصله این رساله نمیتوان در این جا بیش از این به این مطلب پرداخت. بدو Ea گزارشهای مربوط به زروان بعدها در نوشته های مورخان مسیحی مانند تئودور مویسوستایی Theodorus of Mopsuesta هیپولیت قدیس Hippolytus ... اوسه بیوس Eusebius و باسیل قدیس ) St Basil. فزونی می گیرد. نوشته های اسی نویسندگان که با همۀ کیشهای کفر و الحاد به مبارزه برخاسته بودند، در بعضی موارد تنها مدرک تاریخی مربوط به باورهای زروانی است که به دست ما رسیده اسان 47 گروه هایی از پیروان مومن و وفادار آیین زروانی که گاه آنان را مجوسیه Maguseans نیز می خواندند، به آسیای صغیر روی آورده و در آنجا انبوه شده بود... آنان در آن سرزمین اسطوره زادن اهر مزد و اهریمن را بازگو می کردند که تئوده و مو پوستایی آن را به اختصار نقل کرده و به زردشت نسبت داده است. بنا به روایت او چون زروان اصل همه چیزها پزشنها کرد که اهر مزد برای او زاده شود .