تجارب الامم یا به پارسی: آزمونهای مردان، اثر ابوعلی مسکویه رازی مورخ نامی و شهیر ایرانی که در سده های چهار و پنج هجری تالیف شده است. مسکویه از هم نشینان و نزدیکان سران آل بویه بوده است و به کتابخانه های بزرگ آنها دسترسی داشته. همین خود دلیلی بر دسترسی زیاد مسکویه به منابع متعدد تاریخی می باشد.
کایتانی در مقدمه ی فتوگراف نسخه ی ایاصوفیا، ابوعلی مسکویه رازی را به عنوان مورخ چنین می بیند:

 

تجارب الامم


 

 

"وی که از ریشه ای ایرانی بر آمده است، یکی از پیشروان تاریخنگاری به زبان تازی است. افزون بر این، اثری که از مسکویه بر جای مانده است بر شالوده ای استوار است که از نگاه روش شناختی با اصولی که در نزد تاریخنویسان باختر زمین و مورخان پسین تر به کار بسته می شود، خویشاوندی نزدیک دارد. مسکویه برخلاف سلف شهیر خود طبری که هدف عمده اش گردآوری مایه های تاریخی و ارائه همگی آنها بر سامانی شایسته بود، بر آن شد تا تاریخش همچون ساختی اندام وار تصنیف گردد و از این رهگذر، اندیشه های بنیادین چنان که سراسر تصنیف را به هم می پیوندد، عنصری آفریننده در سراسر اثر شود.

در صفحات این اثر عنصری شخصی به چشم می خورد که جای آن در سایر تصنیف های تاریخی این مرحله خالی است. تجارب الامم آشکارا کاری است برآمده از ذهنی استدلالی که در پرتو برداشتی والا از هدف و وظیفه مورخ عمل می کند. از این رو، مسکویه نسبت به مورخان پیشین و معاصران خویش که به تازی نوشته اند، برتری بزرگی نشان می دهد. وی بدان خشنود نیست که به گردآوری مایه های تاریخی و ارائه آن در یک نظم گاه شناختی بسنده کند. چه وی بر این باور است که رویدادهای گذشته با شبکه ای از شئون و مصالح بشری به هم پیوند داشته است، و در حقیقت، تاریخ نیز، چنان که وی می بیند، همین است و در گزارش راستین آن خردمند چیزی خواهد یافت که کانی از دانش ارجمند است."

نکته ی دیگری که در کار مسکویه چشمگیر است این است که وی تاریخ خود را در کمال بی طرفی نوشته است و چنان که مارگلیوث نیز اشاره می کند، وی در خدمت امیران و وزیران آل بویه می زیسته و از نزدیکان ایشان بوده است. از این رو انتظار می رفت که در تاریخش، ایشان را بی دریغ ستایش کند. ولی می بینیم که نه تنها از ایشان جانب نگاه نداشته، بل بی طرفی شگرفی نشان داده و بد و نیک خوی و کردارشان را باز نموده است.

مسکویه در آغاز مقدمه اش گوید که وی تاریخ مردمان و زندگینامه ها و اخبار شهرها و نامه های تاریخ را خوانده است. این خود نشانه ی تعدد منابعی است که وی در نوشتن تاریخش از آن سود جسته است. مسکویه در درجه ی نخست، بر طبری، و سپس بر منابع دیگری که از برکت کتابخانه های بزرگ آل بویه در اختیار داشته، بر هر کدام بر حسب دوره های تاریخی تکیه کرده است. شناختن دقیق این منابع مستلزم آن است که منابع همه ی گزارشهای مسند و مرسل او را باز شناسیم.

مسکویه یک قرن یعنی از حدود سال 320 تا نهم صفر سال 421 هجری زیسته و به هنگام مرگ پیری فرتوت بوده است. مارگیلوث بسا نخستین کسی است از خاورشناسان که درباره ی سال تولد مسکویه سخن گفته است. وی در پیشگفتار ترجمه ی انگلیسی دو بخش پایانی و ذیل تجارب الامم (آکسفورد 1921 - 1920 م ) سال تولد مسکویه را موقتا سال 330 یا اندکی پیش تر دانسته است. دکتر عزت می کوشد تا این تاریخ را از سال 330 به 325 هجری برساند. سرانجام دکتر عبدالرحمن بدوی از این نیز پیش تر دانسته سال تولد او را 320 حتی پیش از این احتمال می دهد.

نویسندگانی که از مسکویه نوشته اند، چه پیشینیان و چه پسینیان، وی را حکیم، متکلم، فیلسوف اخلاق، مورخ، ریاضی دان، مهندس، زبان شناس، ادیب، شاعر، نویسنده، باهوش، نقاد، تیزفهم، بسیار آگاه برنامه های کهن و زبان های باستان خوانده اند. خواجه نصیر طوسی در اخلاق ناصری، از او به عنوان استاد فاضل و حکیم کامل یاد می کند. افزون بر لقب مسکویه، عنوان هایی همچون خازن (رییس کتابخانه ) ندیم (همنشین سران آل بویه )، داشته است. عنوان معلم سوم را به وی نیز بخشیده اند. با آنکه معاصرش پورسینا نیز نامزد این لقب بوده است. گویند: مسکویه را معلم سوم بدان گفته اند که در بازسازی شاخه ی عملی فلسفه ی یونان یعنی فلسفه ی اخلاق و استوار کردن پایه های آن نقشی بی همتا داشته است. چنان که هیچ مصنفی که حتی تا امروز در فلسفه ی اخلاق کتابی نوشته، بر آنچه او آورده است چیزی نیفزوده. تهذیب الاخلاقش اوج سخن در فسلفه ی اخلاق یونانی - اسلامی است که به خامه ی یک ایرانی به زبان تازی نوشته آمده است. شگفتی در این است که برجسته ترین کتابی که در زبان فارسی، هم در فلسفه ی اخلاق، در دست است، باز در اصل خود از آن مسکویه است. مقصود کتاب اخلاق ناصری است که خواجه نصیر طوسی آن را بر پایه ی تهذیب الاخلاق مسکویه به فارسی نوشته است.

بخشی از نوشتار دکتر ابوالقاسم امامی، مصحح و مترجم تجارب الامم