کتاب شبح سرگردان که توسط رومن گاری نوشته شده است.که انتشارات آن نیلوفر می باشد.و با ترجمه ابراهیم مشعری انجام گرفته است. چنگیز کوهن کمدین یهودی می باشد که به دست نازی ها به قتل می رسد و هم اکنون پیش از تیرباران شدنش خودش با دستای خودش قبرش را کنده است. ولی حالا روحش آمده به دنبال افسری که مسئول تیرباران کردنش بوده و با هم زندگی می کنند.افسری که همچنان از این که با او زندگی میکند در حال دیوانه شدن است. تا یک جاهایی موضوع اثر این می باشد ولی آن افسر در حال حاضر رئیس پلیس می باشد و با یک پرونده قتل استعاری هم گرفتار زنی می باشد که سمبل فرهنگ و زیباییست و مردها را واسه ی هوس خویش می کشد. اثر متوسطی بود .من بخش نخست آن و شیوه ای که انتخاب نموده بود را بسیار دوست داشتم و خوب رابطه برقرار کردم ولی بخش دوم را نه چندان خوب. کنایه های زیبایی زده و استعاره های وسیعی را در نظر داشته و حملات رک و شدیدی دارد.بسیار آن حالت نخست داستان وار یک مرتبه سمبولیک شده است .
برگرفته از بست بوکز
کتاب شبح شاه روایت یک داستان تخیلی است که با حضور شاهزادهای جوان به نام تیورو در اتاقی تاریک و سیاه آغاز میشود. این شاهزاده جوان در اتاق بالای برج که تنها یک تک پنجره مانند یک چشم دارد منتظر و نگران پدرش است. او ردای پوست خرس پدرش را دور شانههای لاغرش کشیده و روی تخت نشسته است.