رمان های حادثه ای

کتاب های جواد فاضل

 

 قبل از توضیح درباره رمان های حماسی دلم می خواست مطلبی درباره جواد فاضل رمان نویس و کتاب های این نویسنده توانا بنویسم اما شرمندم که مطلب کامل و شناختنامه ای نبود. و متاسفم کارا کتاب کتاب های جواد فاضل را در آرشیو موجود دارد و نمی تواند معرفی خوبی داشته باشد از شما بزرگان اگر درباره جواد فاضل و کتاب های ایشان اطلاع داشتید برای ما در نظرات ارسال نمایید تا دیگران حتی در ویکپیدیا کمبودش احساس می شود

جواد فاضل نویسنده و مترجم ایرانی سال 1295 در آمل بدنیا آمد و در سال 1340 در تهران بر اثر بیماری قلبی درگذشت.

از کتاب های جواد فاضل می توان رمان دختر همسایه,کتاب فرزند عشق,کتاب عشق و اشک,کتاب مهتاب را نام برد

رمان يکي از گونه­ هاي ادبيات است که انواع گوناگوني را شامل مي­شود و محدوده و انواع آن تا حدي مشخص و تعريف شده است و قابليت­هاي بسياري در انواع ادبي و ارتباط آنان با يکديگر وجود دارد که يکي از توانايي­ها ترکيب انواع با يکديگر و آفرينش نوعي مستقل از اين ترکيب است. که در رمان حادثه­ای شاهد این امر هستیم.
رمان حادثه­ای رمانی است که در آن تکیه­ی اصلی بر حوادثی است که در رمان اتفاق می­افتد، در واقع حوادث متعدد و گوناگون، چهارچوب داستان را تشکیل می‌دهد. رمان حادثه‌ای فی‌الواقع چیزی نیست جز مجموعه‌ای از اتفاقات و ماجراهای پی در پی و مختلف که در طول زمان، به صورت مکرّر حادث می‌شوند. در این نوع رمان، پیرنگ و شخصیّت یا شخصیت‌های داستان تابع حوادث داستان است. و هدف نویسنده از تکرار حوادث، جذب و سرگرمی خواننده است.

{tortags,276,5}

 


رمان، "سه تفنگدار" رمانی است اثر نویسنده­ي فرانسوی الکساندر دوما. این رمان قهرمانی‌ها و دلاوری‌های سه تن از تفنگداران لویی سیزدهم به نام­های آتوس، پورتوس، آرامیس و همچنین جوانی دلیر و باهوش به نام دارتن‌یان که جزء تفنگداران سلطنتی می‌شود را روایت می‌کند. این چهار با هم پیمان دوستی بستند و در همه­ي مهالک و مخاطرات با یکدیگر بودند. الکسندر دوما در این رمان اشخاص، زندگی و تاریخ قسمتی کوچک از تاریخ فرانسه را با مهارتی خاص به خوانندگان نشان می‌دهد. سه تفنگدار در سال ۱۸۴۴ میلادی به­صورت دنباله­دار در یکی از مجلات فرانسوی منتشر شد. اولین بار این کتاب توسط محمدطاهر میرزا قاجار (محمدطاهر میرزا اسکندری طاب ثراه) در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به فارسی ترجمه شد و به­صورت چاپ سنگی منتشر شد. در سال‌های بعد ترجمه­ي جدیدی از کتاب توسط ذبیح‌الله منصوری صورت گرفته است که مکررا به طبع رسیده است. ترجمه­ي اخیر در ده مجلد منتشر شده است؛ این رمان از جمله رمان‌های حادثه‌ای است که در آن تا حدودی پیرنگ داستان گسترش یافته است یا رمان "رابینسون کروزوئه" اثر دانیل دفو که مجموعه‌ای از حوادث گوناگونی است که برای قهرمانان داستان اتفاق می‌افتد. همچنین، داستان "سندباد بحری" در صورتی که آن­را رمان بدانیم، مثال خوبی برای توضیح رمان حادثه‌ای است. حوادثی که در این رمان اتفاق می‌افتد، بر حسب توالی زمانی پشت سر هم چیده شده است ولی ارتباط زیادی با هم ندارند.
رمان‌های حادثه‌ای تا حد زیادی شبیه رمان‌های پلیسی و کارآگاهی هستند. چون رمان پلیسی نیز، داستانی، حاکی از حوادث مربوط به دزدی، جنایت و کشف آن‌ها توسط کارآگاهان می‌باشد.
رمان حادثه‌ای در ایران، دستمایه­ي بسیاری از پاورقی­نویسان شده است. بسیاری از داستان­نویسان ایران نظیر: حسین­قلی مستعان، جواد فاضل، کوروش بابایی، ر. اعتمادی، حمزه سردادور، منوچهر مطیع و غیره با بهره­گیری از ویژگی‌های رمان‌های حادثه‌ای، پاورقی‌هایی پدید آوردند. برخی از آن‌ها نیز با در آمیختن ویژگی رمان‌های حادثه‌ای با رمان‌های احساساتی، داستان‌هایی خلق کردند که از این شمارند: رمان "آفت" از حسین­قلی مستعان، "شیرازه" از جواد فاضل.
 
ویژگی‌های رمان‌های حادثه‌ای
در این­گونه رمان‌ها طرح و شخصیت­پردازی در درجه­ي دوم اهمیت قرار دارد. علاوه­بر این، ساختمان آن به­جای آن­که متوجّه شخصیت­پردازی و شک و انتظار مداوم و پیوسته باشد، بیشتر متوجه ارائه­ي حوادث مهیج، دلچسب و اشتیاق‌برانگیز است.
در این مورد باز رمان رابینسون کروزوئه را مثال می‌زنیم، حوادثی که در این رمان اتفاق می‌افتد، یعنی کشتی شکستگی، مواجهه­ي کروزوئه با فرایدی، درگیری او با بومی‌ها و غیره بر حسب توالی زمانی پشت سر هم چیده شده است خواننده همواره در پی آن است که "سرانجام چه خواهد شد" این حادثه‌ها ارتباط زیادی با هم ندارند و هر حادثه با شک و انتظار قوی به حادثه­ي بعدی گره نمی‌خورد.
به عبارت دیگر در چنین رمانی، ساختمان پیرنگ سست و لق است و بیشتر بر حوادث هیجان­انگیز و جالب توجه تاکید می‌شود تا بر شخصیت‌ها و هول و ولای معقول و حساب­شده‌، یعنی حادثه پشت حادثه‌اي می آید و هول و ولای کاذبی ایجاد می‌کند تا کنجکاوی خواننده جلب شود و داستان تا آخر خوانده شود، به اصطلاح کشش یا انتریک داستان قوی است