در این مطلب به اختصار به زندگی و آثار سید ابولقاسم انجوی شیرازی می پردازیم که ایشان در سال هزار و سیصد در شهر شعر و ادب یعتی شیراز بدنیا آمد و ئر سال هزار و سیصد و هفتاد دو چشم از جهان فرو بست ایشان ملقب به نجوا از پژوهشگران ادبی ایران می باشد
و درباره انجوی شیرازی باید نوشت ایشان در سال هزار و سیصد خورشیدی در شیراز به دنیا آمد. پدرش سید خلیل مشهور به «صدرالعلما» که نسب وی به سیدالاسود طباطبایی می رسد، و مادرش خدیجه کجوری نوه آیت الله حاج شیخ مهدی کجوری مازندرانی بود. انجوی تحصیلات مقدماتی خود را شهر شیراز آغاز کرد، سپس به تهران رفت و در دبیرستان دارایی تحصیلات خود را پی گرفت. او تا مقطع لیسانس ادامه تحصیل داد، سپس در سال ۱۳۲۹ به سوئیس رفت و تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی و اجتماعی در ژنو تکمیل نمود. بعد از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاشاه، انجوی به فعالیتهای سیاسی روی آورد و از حدود سال ۱۳۲۲ نیز فعالیتهای مطبوعاتی خود را آغاز کرد
کتاب های انجوی شیرازی
انجوی در جوانی فعال سیاسی بود و مجلهای انتقادی و سیاسی با نام «آتشبار» انتشار میداد. در جریان کودتای سال ۱۳۳۲ دستگیر و به خارک تبعید شد. ثمره آن دوران کتابی است با عنوان «تبعیدگاه خارک» مشتمل بر خاطرات وی.وی از ناحیه اجرای این برنامه منابع زیادی از فرهنگ مردم ایران را گردآوری کرد. انجوی در حیاتش توانست یازده جلد کتاب در زمینه فرهنگ مردم ایران شامل مثلها، قصهها و آداب و رسوم با کمک انتشارات امیرکبیر انتشار دهد. از جمله دستیاران وی در زمان گردآوری و تدوین این کتابها میتوان از نصرالله یگانه، محمود ظریفیان، احمد وکیلیان، علی اکبر عبدالرشیدی، علی اکبر جباری (بیدل) و حسن پناهیان یاد کرد. وی علاوه بر این در زمینه حافظشناسی و موضوعات دیگر هم مقالاتی دارد.مقالات انجوی در حوزه فرهنگ بسیار متنوع است.دیوان حافظ شیرازی با تصحیح انجوی شیرازی به زعم برخی حافظ شناسان کاملترین دیوان است زیرا وی گونهها و روایات مربوط به اشعار حافظ را گردآوری و ارائه کردهاست. از کتابهای دیگر وی سفینه غرل است که مجموعهای از غزلهای منتخب در ادبیان فارسی است. سید ابوالقاسم انجوی شیرازی در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در شهر شیراز زاده شد و در ۲۵ شهریور سال ۱۳۷۲ خورشیدی در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد. خانه وی در نیاوران جمال آباد پس از مرگش به موزه فرهنگ مردم تبدیل شده است. انجوی هرگز ازدواج نکرد اما دوستان زیادی داشت. وی از آخرین دوستان صادق هدایت بود و گفته شدهاست که هدایت آخرین کتاب خود با نام توپ مروارید را برای نگهداری به او سپرده بود.