کتاب های آین راند
این راند در دوم فوریه سال ۱۹۰۵ در سنت پترزبورگ روسیه متولد شد. در شش سالگی خواندن را به طور خود آموز فراگرفت و دو سال بعد اولین قهرمان افسانه ای خود را در قصه ای به نام دره اسرار آمیز کشف کرد و به این ترتیب با بینش قهرمان پرستی ای آشنا شد که تمامی عمر در جانبداری مصرانه از آن وفادار ماند. در سال ۱۹۱۴ همراه با خانواده اش به وین و سپس به سویس و پاریس رفت و در آغاز جنگ جهانی اول به لندن رفت تا از آن طریق به روسیه بازگردد.
در سال ۱۹۲۱ از دبیرستان فارغ التحصیل شد و در پاییز همان سال به دانشگاه پتروگراد وارد شد. چون میخواست نویسنده شود تصمیم گرفت رشته تاریخ را بخواند تا با درک حقایق تاریخی بتواند بهتر بنویسد. روزی در کلاس تاریخ فلسفه و در جواب استادش که در امتحان شفاهی از او پرسید: به نظر می آید با عقاید افلاطون موافق نیستی گفت: "خیر استاد پرسید: میتوانی بگویی چرا؟ و او جواب داد : بینش های فلسفی من هنوز جزئی از تاریخ فلسفه نیستند، ولی روزی خواهند شد. راند در سال ۱۹۲۵ مجوز خروج از روسیه را گرفت و سال بعد به نیویورک رفت در سال ۱۹۳۵ نوشتن کتاب سرچشمه را آغاز کرد.
این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۹۴۳ به چاپ رسید. زمان بعدی او Atlas Shrugged در سال ۱۹۵۷ انتشار یافت. پس از آن فقط به نگارش مقاله ها و کتابهای فلسفی پرداخت که بیش از ده ها عنوان کتاب در این زمینه از او باقی مانده است. امروزه این راند در آمریکا و اروپا به عنوان نویسنده ای صاحب سبک و یکی از بنیانگذاران مکتب فلسفی موسوم به عینیت گرایی objectivism" شناخته شده است.
راند در سال ۱۹۸۲ در نیویورک در گذشت در حالیکه آثارش بارها تجدید چاپ شده و همه ساله صدها هزار نسخه از آنها به فروش می رسد. تا کنون بیش از بیست میلیون نسخه از آثار او به فروش رفته است. اصول عینیت گرایی objectivism از نظر آین راند این راند خود میگوید در اصل فلسفه من تصور بشر به عنوان یک قهرمان است؛ قهرمانی که سعادت شعف و شادمانی هدف اخلاقی و ذاتی زندگی او به شمار میرود قهرمانی که هدف نهایی او سعادت و شادمانی خودش است و بالاترین عملکردش دستآوردهای بارآور و سازنده شخصی است و تنها امر مطلق مورد پذیرش وی استدلال و تعقل است.
او فلسفه خود را عینیت گرایی objectivism" نامید و آن را فلسفه ای برای زندگی بر روی کره خاکی عنوان نمود. عینیت گرایی objectivism یک روش فکری به هم پیوسته است و بیانگر اصولی که انسان برای زیستن - آن گونه که در شأن بشر است - به آن نیاز دارد. وی این طرز تلقی و تفکر را در زمانهایش تشریح نمود. او خود در مورد فلسفه عینیت گرایی objectivism چنین میگوید: عینیت گرایی objectivism از نظر من بر این پایه ها استوار است : ه متافیریک واقعیت و دنیا خارج از آگاهی بشر و بدون وابستگی به او وجود دارد.
این واقعیت به دانش ها اعتقادات احساسات علائق و یا ترسهای هیچ یک از مشاهده کنندگانش بستگی ندارد. این بدان معناست که الف الف است. امر مسلم، امر مسلم است و تنها عمل هشیارانه بشر این است که واقعیت را مشاهده کرده و دریابد نه اینکه آن را اختراع کند. نتیجتا فلسفه عینیت گرایی objectivism" هر نوع اعتقاد ماوراء الطبیعه و این که افراد یا گروه ها میتوانند واقعیت را از نقطه نظر خود خلق کنند رد میکند.
منطق منطق بشر میبایست استدلالی و تعقلی باشد. استدلال تنها ابزار بیان کننده آن مفاهیمی است که از طریق احساسات بشری تدارک دیده می شوند و در نتیجه راه را بر هر نوع تردید و رمز و راز پردازی میبندند. . طبیعت انسانی بشر یک موجود منطقی است. استدلال تنها راه کسب معرفت و راز ماندگاری اوست.
اما انتخاب این راه به خود او بستگی دارد. روح و جان همان وجدان آگاه بشر و اراده آزاد همان آزاد گذاشتن مغز او برای اندیشیدن یا نیندیشیدن است. این تنها انتخاب آزادانه یک انسان است. که تمامی انتخابهای دیگر او را تحت اختیار میگیرد و زندگی و شخصیت اش را پی می ریزد.
در نتیجه عینیت گرایی objectivism این موضوع را که بشر قربانی عواملی خارج از توان و کنترل خودش است رد می کند. . اخلاقیات اصل اخلاقی مورد پذیرش این راند بقای بشر صرفا به خاطر خود اوست یعنی آن چیزی که انسان طبیعتا و ذاتا به عنوان یک موجود عقلانی بدان نیازمند است.
در واقع اخلاقیات انسان است که زیستن را به آن مرتبه ای که در شان اوست می رساند و به آن بقای فیزیکی آنی که موجود بی مغز اوقاتش را در روزمرگی و تکرار آن سپری می نماید. فضیلت اسانی بشر همانا استدلال اوست و منطق هدفمندی و منزلت شخصی سه ارزش بنیادین او به شمار می آیند هر فردی خود مقصود نهایی خودش است نه اینکه قصدی باشد برای اهداف دیگری او باید به خاطر خودش زندگی کند نه باید خود را فدای دیگری کند به دیگری را فدای خود سازد. در نتیجه عینیت گرایی objectivism" هر نوع دیگر خواهی نوع پرستی را رد می کند.
سیاست اصل بنیادین اجتماعی عینیت گرایی objectivism این است که هیچ فردی حق ندارد با زور از دیگران کسب ارزش نماید و استفاده از زور تنها آن موقع جایز است که بشر در معرض زورگویی دیگران قرار داشته باشد و یا بخواهد از خودش دفاع نماید.
انسان ها در مقام تعامل اجتماعی میبایست ارزشهای مورد قبول خود را در کمال رضایت و آزادانه و با در نظر گرفتن منفعت متقابل با یکدیگر مبادله نمایند. . اصل زیبا شناختی هنر هنر، خلق دوباره و انتخابی حقیقت بر اساس داوری ارزشی و اعتقادی هنرمند است. هدف هنر تحکیم نظریه بنیادین هنرمند در مورد زیستن است. این راند روش هنری خود را رالیسم رمانتیک می خواند. من یک رمانتیک هستم به آن معنا که بشر را آن چنان نشان میدهم که باید باشد و یک رالیست هستم به آن معنا که جایگاه بشر را در همین جا