دانلود کتاب تاریخی شامل تاریخ ایران و تاریخ جهان           

 

 در این صفحه ما به معرفی کتاب های تاریخی مشهور ایران و جهان می پردازیم و شما می توانید براحتی کتاب دلخواه خود را کاملا رایگان دانلود نمایید.مجموعه کتاب تاریخ از دو زیر مجموعه تاریخ ایران و تاریخ جهان تشکیل شده که برای ورود به هر کدام روی لینک زیر کلیک نمایید. ما در این بخش سعی کردیم نسخه های چاپ قدیم را عرضه کنیم که هم حق نشر نداشته و هم نسخه بدون سانسور باشند.

 

 

دانلود کتابهای تاریخ ایران

دانلود کتابهای تاریخ جهان

 

 کتاب های تاریخی

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب دریاچه شاهی و قدرتهای بزرگ: پژوهشی در کشتیرانی دریاچه ارومیه (عصر قاجاریه) اثر محمدعلی کاظم بیکی

دانلود کتاب دریاچه شاهی و قدرتهای بزرگ: پژوهشی در کشتیرانی دریاچه ارومیه (عصر قاجاریه) اثر محمدعلی کاظم بیکی

 

 

ایران کشوری پهناور است که عوارض طبیعی و ویژگیهای اقلیمی آن همواره موانعی عمده در ارتباط بخشهای مختلف کشور با یکدیگر و نیز با پایتخت بوده است. تقریباً تمام سفرنامه نویسهایی که در دوران قاجاریه به ایران آمدند بر کمبود راههای مواصلاتی مناسب که میتوانستند زمینه توسعه را هموار کنند، تأکید کرده اند اقدامات دولت مرکزی برای بهبود ارتباطات زمینی ـ خواه با سرمایه ملی و خواه از طریق واگذاری امتیازات به اتباع بیگانه ـ و موانع عمدتاً سیاسی و مدیریتی در دستیابی به این هدف نیز کم و بیش در همان سفرنامه ها، اسناد و به ویژه در تحقیقات جدید تشریح شده اند. با وجود این استفاده از راه های دریایی در دوره مزبور و موانع توسعه کشتیرانی ایرانیان که نه تنها می توانست وسیله ای ارزان و سریع برای ترابری باشد بلکه از جهات دفاعی نیز حائز اهمیت راهبردی بسیار بود کمتر مورد توجه قرار گرفته است. دفتر حاضر پژوهشی است در کشتیرانی در دریاچه ارومیه که برخلاف دریای مازندران، خلیج فارس و دریای عمان تا آغاز قرن بیستم از حضور فیزیکی قدرتهای بزرگ خالی بود. هدف آن بررسی تحولاتی است که کشتیرانی دریاچه ارومیه در عصر قاجاریه شاهد آن گردید.

گفتنی آنکه به رغم مطالعات رو به افزایش در تاریخ محلی جغرافیای تاریخی و جغرافیای آذربایجان شرقی و غربی که در آنها توصیف دریاچه ارومیه جایگاهی خاص دارد، کشتیرانی در آن مسکوت مانده است . از آنجا که درگیری ناخواسته ایران دوران قاجاریه در توسعه طلبی و رقابتهای قدرتهای بزرگ دریاچه ارومیه و کشترانی در آن را نیز در معرض سیاستهای آنها قرار داد پژوهش حاضر همچنین میکوشد که با تشریح سیاستها و اقدامات قدرتهای بزرگ در قبال کشتیرانی دریاچه ارومیه، پاسخ دولت ایران را به سیاستهای آنها بررسی نماید تا در پرتو این روشنگری نقش عوامل داخلی و خارجی در تحول کشتیرانی دریاچه آشکار گردد.

علاوه براین مطالعه انگیزه و چگونگی کوشش دولت ایران برای انحصار کشتیرانی و نتایج کوتاه مدت مداخله مستقیم آن در کشتیرانی دیگر هدف پژوهش حاضر می باشد. به شیوه معمول در تک نگاری های پژوهشی پرواضح است که در تحقیق حاضر رویدادها در عرصه سیاست داخلی و خارجی از نقطه نظر ارتباطشان با دریاچه ای در آذربایجان که امروز دریاچه ارومیه خوانده میشود در دوران قاجاریه دریاچه شاهی نام داشت این دریاچه با حدود ۹۰ مایل طول و ۳۵ مایل عرض در بخشی از کشور واقع است که به علت برخورداری از آب کافی و اراضی حاصلخیز از قطب های کشاورزی و پرجمعیت ترین ایالات ایران در دوره مزبور محسوب می گردید. در حالی که در جنوب و غرب دریاچه ایلات کرد و افشار و نیز اقلیت مسیحی آشوری ساکن بودند مناطق مهم کشاورزی ارومیه، ساوجبلاغ (مهاباد) و مراغه در سواحل آن قرار داشتند.

مهم ترین شهرهای آذربایجان – از جمله شهر ولیعهد نشین تبریز به فاصله کمی در پیرامون همین دریاچه واقع بودند راه تبریز طرابوزان نیز که از ۱۲۴۶ هـ ق / ۱۸۳۰ شاهراه تجارت با اروپا گردید از شمال آن عبور میکرد آنچه بر اهمیت دریاچه میافزود نزدیکی آن به مرزهای عثمانی و روسیه بود زیرا چنین پهنه آبی نمیتوانست در محاسبات نظامی و تجاری جایگاهی استراتژیک نداشته باشد. در مورد دریاچه ارومیه آنچه از دیرباز بیش از هرچیز توجه جغرافیا و سفرنامه نویسان را جلب کرده است، غلظت زیاد نمک و سایر املاح، و در نتیجه نبود ،ماهی در آب آنست.

در میان تعداد قابل توجه صخره ها و جزایر آن آب قابل شرب و علف تنها در دو جزیره قویون داغی در اسناد جزیره (شکار و ایشیک داغی وجود داشت که غیر مسکون بودند. به گفته ژ دو مرگان محقق فرانسوی که در سال ۱۸۸۹ در آذربایجان به سیاحت پرداخت در گذشته کوششی ناموفق برای اسکان گروهی در جزایر دریاچه به عمل آمده بود.

علاوه براین، شبه جزیره شاهی – در شرق دریاچه – نیز که به وقت افزایش آب به جزیره تبدیل میشد آب شیرین داشت و دارای سکنه بود بدین ترتیب دریاچه ارومیه با جزایری غیر مسکون و آبی فاقد ماهی ـ که صید آن نخستین انگیزه برای رویکرد به دریا و دانش کشتی سازی و دریانوردی است ـ مانعی طبیعی و عمده در ارتباط مستقیم زمینی بین مناطق شرق و غرب آذربایجان بود در حالی که اراضی حاصلخیز اطراف آن نه تنها می توانست ساحل نشینان را به جای دریانوردی جلب اقتصاد کشاورزی کند بلکه امکان حمل و نقل زمینی مسافر و کالا را نیز فراهم می آورد گرچه راه زمینی غیر مستقیم و به واسطه دورزدن دریاچه طولانی تر بود ولی این مزیت را داشت که در مسیر آن علوفه و مایحتاج کاروانیان فراهم بود. به گفته ا. فلاندن، به همین دلیل چاروادارهای این راه برای رسیدن به مقصد عجله نداشتند

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب از کورش تا پهلوی اثر فردریک تالبرگ

دانلود کتاب از کورش تا پهلوی اثر فردریک تالبرگ

 

 

 

پس از پیروزی مادها بر آشوریها صلح و رونق و نظم کشور ماد توسعه گرفت و هوخشتر پادشاه نیرومند ماد حدود کشور را گسترش داد و سرزمین پارس و قسمتی از ایالات شمالی و قسمتهائی شمال کشور کنونی عراق جزء کشور ماد گردید پایتخت ماد هگمتانه است که در کتاب تورات نامبرده شده و این همان شهر است که اکنون همدان » خوانده میشود.

از در بازه تولد کوروش افسانه ای کهن است و آن چنین است که: ایجنوویگو پادشاه ماد دختری بنام ماندانا داشت. شی پادشاه در خواب دید که بر روی شکم دخترانی درخت ناکی بزرگ روئیده که سراسر آسیا را فرا گرفته است. خوابگزاران دربار را احضار کرد خواب را پرسید. گفتند که ماندانا فرزندی واحد زائید که پادشاه بزرگی خواهد شد که او را سرنگون ر فرمان خود میآورد. اینوویگو هر استاک کمبوجیه پافشاه انشان در مغرب فارس داد که مقر حکومتش از هگمتانه داور بود. هنگامیکه دختر آبستن شد ایخوویگو از او خواست که مدتی در هگمتانه از بماند.

بمحض اینکه طفل (کوروش بزرگ) متولد گردید پدر بزرگ سنگدل بیکی از درباریان خویش امر داد که  نوزاد را بجنگلی نبود و او را در آنجا رها سازد تا طعمه درندگان گردد. مأمور دربار کوروش را به جنگلانی مبرد و دستور شام را به او ابلاغ کرد و قفل کودک نوزاد جنگلبان بتازگی مرده بود لذا پدر و مادر تصمیم گرفتند طفل مرده را کو جنگل بگذارند و کوروش را نزد خود پرورش دهند.

آنچه منجمین پیش بینی کرده بودند صورت گرفت کوروش بزرگ شد و جنگجو و نیرومند و دلیر برودی جانشین پدر خود هر انسان شد چندی نگاشت که کوروش از پرداخت خراج بدولت ماد خودداری کرد ندا ایشتوویگو رکش بزرگی برای تنبیه این سرکش فرستاد کوروش ارتش میاد را شکست داد و . بهگمتانه وارد نشته پدر بزرگ خود را از تخت بزیر بانشان تبعید کرد و او یا آخر عمر در آنجا پسر به آورد کوروش بزرگ بنیاد گذار شاهنشاهی بهاور ایران و سر سلسله هخامنشیان است. تشکیلات کشوری و لشگری ایران در زمان کوروش بی نظیر بود و سیاه ایران نیرومندترین سیاه آن روز بشمار میرفت ایرانیان در جنگها ارایه هائی بکار میبردند که ۱۶ گاو قوی هر یک را میکنید و در پیشرو تانکهای امروزی بود.

سپاه ایران برای نخستین بار واحدهای شتر بکار میبرد که بر روی هر شتر دو نفر عرب از جهات مختلف تیراندازی میکردند. پادشاهان بابل و لودبه و مصر که میخواستند پیشرفت سریع شاهنشاهی جوان ایران را متوقف سازند بر ضد کوروش با یکدیگر متحد شدند لیکن سپاه ایران به سرپرستی کوروش بر آنها پیروز شد. پس از تصرف لودیه در آسیای صغیر کوروش بسوی بزرگترین دشمن خود یعنی پادشاه بابل متوجه گردید و شهر بابل را که دارای برجهای مستحکم بود و در تسخیر ناپذیری بشمار میرفت و در کنار رود بزرگ فرات نزدیک بغداد کنونی قرار داشت محاصره کرد. مهندسان سپاه ایران بحفر نهری اقدام کردند تا آبهای فرات را منحرف سازند.

دیده بانهای بابل این عمل ایرانیان را با نگاه مسخره آمیز تماشا میکردند در یکی از شبها که اهالی بایل جشی مذهبی بر پا کرده و سرگرم شادی و مست از باده مشغول رقص و پایکوبی در کوچه ها بودند سپاهیان ایران رودخانه را بطرف شهر جدید منحرف کردند و سطح آب فرات پائین آمد و سپاهیان از کف گل آلود رودخانه گذشته داخل شهر بابل شدند و آنرا بتصرف آورده دولت بابل را برانداختند.

در تورات چین آمده که در همان شب بالتاسار پادشاه بابل با مهمانان خود سرگرم باده گساری بود و حتی در جامهای مقدس معبد اورشلیم شراب مینوشیدند بناگاه در روی دیوارهای تالار خطوطی مشتعل نمایان گردید. نوشته را ترجمه کردند. معلوم شد که سقوط دولت بابل و قتل پادشاه را بیان میکند چند ساعات بعد این پیشگونی انجام یافت

 

برای خرید کتاب از کورش تا پهلوی نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب گوشه هایی از تاریخ فراماسونری ایران اثر علاالدین روحانی

دانلود کتاب گوشه هایی از تاریخ فراماسونری ایران اثر علاالدین روحانی

 

 

از تاریخ تشکیل اولین لژ بزرگ رمزی فراماسونری به سال ۱۷۱۷ میلادی در انگلستان تاکنون بیش از دو قرن و نیم میگذرد در این مدت طولانی چندین کتاب در باره ی طریقت مذکور خوب و بد درست و نادرست نوشته شده است که تعداد آنها از چند صد هزار هم تجاوز می کند. در کشور ما ایران نیز از یکصدوپنجاه سال قبل تاکنون مطالب زیادی به صورت مقاله گزارش در جراید یا به صورت کتاب در باره ی فراماسونری چاپ شده است. نویسندگان تاریخ سیصد سال اخیر کشورمان که به تحقیق و تتبع پرداخته اند نیز به این طریقت اشاراتی کرده اند.

کمتر دیده شده است که نویسندگان ما در نوشته های خود به حقیقت دسترسی پیدا کرده باشند. دانسته یا ندانسته از سر ناآگاهی یا از سرکینه و آز، و از روی تعصب درباره ی طریقت فراماسونری به داوری نشسته اند و حتی به داستان سرایی و افسانه پردازی نیز متوسل شده اند. اگر از آنها که ناآگاه بوده اند بگذریم آنها که دانسته به هر دلیل از نوشتن حقیقت خودداری کرده اند، گناهکارند.

اگر نگویم به قول برشته تبهکارند. همان گونه که در باره ی انگیزه ی خود یادآوری کردم بر آنم که دانسته های خود و آنچه دیده ام و شنیده ام و فهمیدم و تجربه کردم. برای اطلاع اهل تحقیق و تتبع و نویسندگان آینده عرضه کنم. امروز تاریخ نویسی و تحقیق درباره تاریخ جنبه علمی پیدا کرده است.

چنین نیست که هر کس که قلم به دست گرفت میتواند تاریخ بنوید به همین دلیل نگارنده هم چنین ادعایی ندارم به خصوص آنکه شغل و تحصیلات من در رشته ی مهندسی است نه رشته ی تاریخ ادعای نوشتن تاریخ را ندارم بلکه همچنان که توضیح داده ام در این کتاب اطلاعات و دانسته های خود را در اختیار هموطنان میگذارم تا در آینده کمکی باشد برای اهل تحقیق باید تکرار کنم که من ادعای دسترسی به تمامی حقیقت را ندارم زیرا حقیقت مطلق دست نیافتنی است ولی با کوشش و نبات شرافتمندانه می توان به حقیقت نزدیک شد. البته درباره ی طریقت فراماسونری و تاریخ آن در جهان مقالات متعدد و اطلاعات فراوانی موجود است و طبیعتا بخشی از این نوشته ها جنبه انتقادی دارد. اما در ایران انتقادات و حملات به طریقت فراماسونری و فراماسونها بسیار شدید بوده است.

مخالفان این طریقت هرچه خواسته اند گفته اند و نوشته اند اما از طرف فراماسونها کمتر دفاعی بعمل آمده است که این خود یعنی عدم دفاع علنی از طریقت فراماسونری» کمابیش یکی از سنت ها و مشخصات فراماسونها است. در نوشته مخالفین بیشترین سئوالات مطرح شده به شرح زیر است: ا قدمت طریقت فراماسونری از نظر تاریخی ۲- آیا فراماسونری یک مذهب است؟ اگر نه رابطه آن با مذهب چگونه است؟ رابطه فراماسونری و سیاست آیا چنانکه گفته میشود فراماسونری یک سازمان مخفی است؟ -۵- آیا فراماسونری سازمان جاسوسی است؟ -۶- سازمان فراماسونری چگونه است؟ آیا همه ی فراماسونها در تمام موارد مطیع رهبران خود هستند و از آنها دستور می گیرند؟ آیا لژهای فراماسونری در همه ی مسایل سیاسی و عمومی از لو بزرگ لندن یا اسکاتلند تبعیت می کنند؟

درباره فراماسونری به طور اهم و تاریخ فراماسونری ایران به طور اخص و همچنین رفتار و اعمال فراماسونهای ایرانی در طول یکصد و پنجاه سال اخیر علاوه بر مطالب جراید و مجلات کتابهای بسیاری هم نوشته شده اند از جمله سه کتاب شاخص که در سه دهه ی اخیر به چاپ رسیده اند به شرح زیر کتاب آقای اسماعیل رایین تحت عنوان «فراموشخانه و فراماسونری در ایران در سه جلد که در دی ماه ۱۳۴۸ در کشور ایتالیا چاپ شد و چاپهای بعدی آن در تهران افست شده است. -۲ کتابی تحت عنوان «جمعیتهای سری و فراماسونری» نوشته ی آقای امیر نجات که در سال ۱۳۶۲ در کالیفرنیای آمریکا چاپ شد.

کتابی تحت عنوان «تشکیلات فراماسونری ایران با اسامی و استاد منتشر نشده به قلم آقای حسین میر که در سال ۱۳۷۰ در تهران منتشر شد. کار آقای امیر نجات جنبه تحقیقی بیطرفانه دارد نوشته ی آقای حسین میرجنبه ی دوگانه ای دارد از یک طرف مطالبی بر علیه فراماسونری نوشته اند و نسبت های عجیب و غریبی به فراماسونری داده اند که میتوان احتمال داد دستوری بوده است. از طرف دیگر، مطالبی مثبت در باره فراماسونری گزارش داده اند که قابل توجه است. در باره آقای رایین نگارنده معتقد است که وی از طرف ساواک مأموریت داشت و بیشتر مطالبی که در باره ی فراماسونری ایران نوشت با موافقت و صلاحدید ساواک بود.

 

متأسفانه هر سه نویسنده دچار اشتباههایی شده اند با این تفاوت که در دو کتاب اول و سوم مطالبی دستوری و حکیم فرموده درج شده است در حالیکه کتاب آقای امیر نجات این مشکل را ندارد. اگر کسی بخواهد این کتابها و مطالبی نظیر آنها را به دقت نقد و بررسی کند. اول باید تاریخ سیصد سال اخیر ایران و زندگانی سیاسی رجال آن را مورد بررسی قرار دهد. دوم باید از طریقت فراماسونری و تعلیمات آن مطلع باشد و سوم باید با کل طریقت فراماسونری در جهان و تحولات آن در طول قریب به سه قرن آشنایی داشته و از وضع فعلی فراماسونری در جهان آگاه باشد.

مورد اول، یعنی احاطه بر تاریخ سیصد سال اخیر ایران و به ویژه زندگانی رجال سیاسی ایران در این مدت کاری است پس دشوار که در توان نگارنده نیست زیرا آنچه تاکنون در این باره نوشته شده است. آنچنان مغشوش و متناقض است که دسترسی به حقیقت را مشکل کرده است. یک نمونه آن زندگی سیدجمال الدین اسد آبادی است که در ابتدای کتاب به آن اشاره شد. اما در باره ی بخشهای دوم و سوم یعنی آشنایی با طریقت فراماسونری و سابقه سیصدساله ی آن و سرانجام وضع فعلی آن در جهان در این فصل به طور خلاصه اطلاعاتی در اختیار خواننده قرار میدهم تا از یک طرف بتوان به سوالات مطرح شده در پیشگفتار پاسخ داد و از طرف دیگر این اطلاعات بتواند به اهل تحقیق در تاریخ فراماسونری ایران کمک کند. در دوران باستان که هنوز تعلیم علم هندسه و شیمی و سایر علوم جنبه عمومی نداشت.

یعنی دبیرستان و کالج و دانشگاه برای تدریس علوم بوجود نیامده بود افرادی که در نتیجه ی کار و کوشش شخصی خود در حرفه ای تجربه آموخته و به درجه ی استادی می رسیدند، رموز کار خود را به دیگران نمی آموختند مگر به فرزندان با فرزندان حرفه ای خود یعنی شاگردان مورد علاقه و با استعداد خود. در دوران قرون وسطی که ساختمان کلیساهای عظیم در کشورهای اروپایی رونق داشته معماران و استادان در حرفه ی بنایی و سنگتراشی نیز که با به کاربردن ابزار بنایی و سنگرانی می توانستند شاهکارهای هنری به وجود آورند، رموز و دانش حرفه ی خود را به همه کسی بروز نمی دادند مگر به شاگردان با استعدادی که سالها عملا زیر دست آنها مشغول خدمت بودند چون ساختمان کلیساها سالها به طول می انجامید در محل یا نزدیک محل کار، اطاقی را برای تعلیم اختصاص می دادند که آن را واژه می نامیدند. ولره هم محل زندگانی کارگران و هم محل تعلیم آنان بود. در زبان اروپایی، «مامون» به معنای «بناه است و به این جهت از های مذکور را از ماسونی» یا « ماسونری» نامگذاری کرده اند.

 

 

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران اثر مهدی ملک زاده

دانلود کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران اثر مهدی ملک زاده

 

متجاوز از یک قرن است که تاریخ از دایره افسانه سرایی و داستان نویسی قدم بیرون نهاده و در جایگاه منبع علوم عالیه مستقر گشته است. افسانه نویسان و داستان سرایان مقام خود را به علما و دانشمندان واگذار کردهاند تاریخ در کلیه علوم رخنه کرده و راه یافته و در هر علمی بخشی به خود اختصاص داده است.

امروز کسی میتواند قلم در دست گیرد و تاریخ بنویسد که در فلسفه و علم معرفت الروح و معرفت الاجتماع متبحر باشد و از تحولات سیاسی و اجتماعی ملل و انقلابات اسم و نهضتهای اجتماعی اقوام، اطلاع کامل داشته باشد. اهمیت تاریخ برای دانستن ترقی و تکامل و تجربه افراد بشر به اندازه ای روشن است که بحث در آن در حکم توضیح واضحات است.

یکی از فلاسفه مینویسد عمر حقیقی انسان مناسب با اطلاعات تاریخی اوست و هر قدر تاریخ بیشتر بداند بیشتر همر کرده است. میرزاید احمد بهبهانی که یکی از شاگردان مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه حکیم و دانشمند معروف بود، چنین نقل میکرد یکی از روزهایی که در حضور مرحوم جلوه بودم یکنفر تاجر اصفهانی براو وارد شد مرحوم جلوه پس از جواب سلام و احوالپرسی کتابی در دست گرفت و به مطالعه آن مشغول شد مرد اصفهانی برای اینکه صحبتی کرده باشد و با آنکه مقصودی داشت از مرحوم جلوه سؤال کرد: آقا من شما چقدر است؟

جلوه بدون آنکه سرش را از روی کتاب بلند کند آهسته گفت هزار سال مرد اصفهانی در حیرت شد و جواب جلوه را مطابق سؤال خود نیافت و خیال کرد مرحوم جلوه سؤال او را نفهمیده است دوباره پرسید آقا من پرسيدم من حضرتعالى چقدر است مرحوم جلوه سرش را از روی کتاب برداشت و گفت فهمیدم و گفتم هزارسال و شاید بیش از هزار سال. بعضی از فلاسفه مینویسند تاریخ قوة حافظه انسان است و بزرگترین کوشش هر مورخی این است که چون میخواهد تاریخ یک قوم با دوره ای را بنویسد کلیه اصلاحاتی که به آن قوم و آن دوره و زمان تعلق دارد اهم از سیاسی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی از روی مدارک صحیح و منابع مختبر جمع کند و آنها را مرتب نماید و سپس هر قسمت را به کارخانه تحقیق و تعمق برده و تجزیه و تحلیل نماید و علل و موجبات پیش آمدن آن وقایع را روشن کند و فلسفه آن را آشکار نماید و وقایع و حوادث تاریخی را چون طلای خالص بدون غل و غش در دسترس عموم گذارد و چون منظور اصلی در تاریخ احیای کلیه وقایع گذشته و استفاده از آن است هر قدر اطلاعات بیشتر فراهم آید و تنوع آنها زیادتر باشد راه وصول به منظور نزدیکتر است.

هرگاه مورخی بخواهد از اصل مقصود خود که روشن ساختن حقایق تاریخی است باز نماند باید در تشخیص حيثيات و خصوصیات بکوشد یعنی حوادث را همانطوری که در اعصار گذشته اتفاق افتاده و اشخاص را بهسان وضع که در محیط خویش می زیستند و با همان طرز فکر که در محیط خود داشته اند به ما بنمایاند و این کار را فریضه هست و وظیفه حتمی خود بداند. مورخ باید در نوشتن تاریخ خود را نبیند و از عقاید شخصی و احساسات خویش برکنار شود تا بتواند خوانندگان کتاب خود را مستقیماً با حوادت ایام گذشته روبرو کند به گفته یکی از محققین، تاریخ حقیقی و علمی بدست کسی نوشته می شود که یکلی از خویشتن مجرد شود و صاف و ساده روحیه مردم آن زمان را پیدا کند و اگر غیر از این راه دیگری مورخ در پیش گیرد تاریخ جنبۀ علمی خود را از دست می دهد. چنانکه در یک نمایش هنرپیشه وقتی میتواند رل خود را خوب بازی کند و تماشا کنندگان را تحت تأثیر حقیقی داستان قرار دهد که خود را فراموش نماید و شخصیت دیگری پیدا کند یعنی همان سرد داستان بشود. یکی از فلاسفه میگوید بهترین مورخ کسی است که بهیچ زمان و بهیچ ملتی تعلق نداشته باشد و تاریخ علمی صحیح تاریخی است که علل و فلسفه حوادث را روشن کند و روابط علتها و معلولها را نشان دهد. تاریخ مثل سایر

علوم کوشش میکند که حقایق را بوسیله شاهد و نظر بدست آورد تا بتوان به وسيله مطالعه و تحقیق علل تغییرات و تحولات و انقلاباتی که در زندگانی بشر روی داده روشن نماید. پس تاریخ علمی است که زندگانی گذشته بشر را آشکار می کنند و اگر بخواهیم تاریخ را روشنتر تعریف کنیم بهتر است بگوییم تاریخ مشعلی است که دانشمندان پست افراد بشر داده تا بدان وسیله تاریکی را که گذشته انسان را در ظلمت خود فرو برده روشن کند و اسرار زندگانی و شئون مختلفه پیچیده و در هم آمیخته حیات را برما مکشوف سازد. با اینکه دیر زمانیست جسم و جانم دستخوش خستگی و ناتوانی شده و پاس و حرمان در قلبم راه یافته نخواستم وظیفه ای که برعهده مردان معاصر انقلاب مشروطیت است مخصوصاً کسانی که شاهد و ناظر آن تحولات عظیم بوده و در آن جوادت شگفت شرکت داشته اند، ادا نشده باشد. زیرا محققین در علم تاریخ بر این عقیده اند که فقط به تاریخی میتوان اعتماد داشت که نویسندگان معاصر نگاشته اند فلسفه این نظر به هم روشن و محتاج به ذکر دلیل و اثبات نیست.

زیرا چون واقعه با سرگذشتی را شخص از قول دیگری نقل کرد، اکثر به میل و سلیقه و مسلک خود تغییراتی در آنچه شنیده میدهد و برای دیگران نقل میکند یا می توند و هرگاه فاصله مابین وقوع حوادث و نگارش زیاد شد، آنقدر شاخ و برگهای زاید و تصورات بی اساس در آن راه مییابد که حقیقت موضوع از دست رفته و تاریخ صورت افسانه ای را پیدا می کند. از طرف دیگر، نگران بودم از اینکه چون بعضی از مورخین معاصر، افکارم دستخوش احساسات قلبی و حب و بغضهای شخصی قرار گیرد و بطور بیطرفی و از روی انصاف و وجدان نتوانم این راه را به پایان برسانم و این خدمت ملی را انجام دهم بهمین جهت بود که سالها در نگارش تاریخ مشروطیت تردید داشتم و از گام برداشتن در راهی که لازمه او حقیقت گوییست ولو بر خلاف تمایلات قلبی و ملک سیاسی نویسنده باشد خودداری می کردم.

زیرا نگارش تحولات مهمی که چون طوفانی دستگاه زندگانی اجتماعی و سیاسی چندین هزارساله یک ملتی را بهم در می نوردد و اوضاع نوینی روی کار می آورد برای کسانی که خود شریک و سهیم در آن تحول و انقلابات بوده اند و مصیبتها و رنجها در آن راه کشیده اند و علاقه و ایمان به کار خود دارند و نسبت به دستگاهی که بوجود آورده اند متعصب هستند، حوادث و وقایع را با بیطرفی و خونسردی، نوشتن و احساسات و عقاید و تمایلات روحی خود را در آن راه ندادن حقیقت گو و حقیقت جو بودن و دوست و دشمن را به یک نظر نگاه کردن بسیار مشکل است.

اینست که پیش از آنکه محقبین و علاقمندان به مطالعه تاریخی که از طرف مردان معاصر نوشته شده است بپردازند باید حالات روحی و اخلاق و سابقه زندگانی و قوت نفس و نیروی وجدان و پاکی روح و آداب و عادات نویسنده آن تاریخ را تحت دقت قرار دهند و از مکارم اخلاق و علو نفس و مسلک سیاسی مورخ اطمینان پیدا کنند و یقین کنند که نگارنده تاریخ روحش دستخوش احساسات شخصی و تمایلات خصوصی نشده و آنچه را که نوشته از روی راستی و صداقت و بیطرفی بوده است و جز حقیقت گویی و حقیقت جویی منظوری نداشته است.

با در نظر گرفتن نکات مهمی که متذکر شدم و مشکل اساسی که نویسندگان معاصر بطوری که بدان اشاره کردم در پیش دارند دور از انصاف دیدم که تاریخ انقلاب مشروطیت که یکی از مهمترین تحولاتیست که در دورۀ زندگانی چندین هزار ساله ایران پیش آمده از طرف کسانی که خود شریک و سهیم آن انقلاب بزرگ بوده اند و از جریانات مهم آن آگاهی کامل داشته اند نگاشته نشود و حوادث و وقایع مهم تاریخی دستخوش تصورات و تخیلات کسانی که در آن زمان نبوده و اطلاعاتشان بیشتر متکی به نقل قول است گردد. علت اساسی دیگری که مشوق من در نوشتن این تاریخ شد لغزش و خطاهایی بود که عده ای از مورخین معاصر مرتکب شده اند و حب بعض شخصی و یا عدم اطلاع از وقایع یا جامنی و خودنمایی در نگارش آنها راه یافته و آنان را از راه حقیقت گویی و راستی منحرف نموده، مطالبی دور از حقیقت نگاشته اند.

 

برای خرید کتاب تاریخ انقلاب مشروطیت ایران نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب پادشاهان سر بریده در تاریخ ایران اثر فواد فاروقی

دانلود کتاب پادشاهان سر بریده در تاریخ ایران اثر فواد فاروقی

 

 

و یحیی، در بند بود او را به سیاهچال انداخته بودند؛ به جرم ابراز واقعیت ها سخنان «یحیی زلزله در ارکان وجود هرود، و هر و دیاس شاه و ملکه فلسطین می انداخت، آتش به جانشان می زد و چنان گرفتار ترسی پایدارشان میکرد که هیچ چیز را یارای از بین بردنش نبود آنان در سخنان «یحیی» رگه های واقعیت را می یافتند راستی را ملاقات می کردند و همین هم برای در هم ریختن آسایش و آرامششان بس بود زیرا آنان روزگاری دراز مردم را فریفته بودند، دروغ ها تحویلشان داده و نیرنگ ها در کار کرده بودند تا بتوانند با خاطری آسوده همچنان بر اریکه قدرت تکیه بزنند و فساد خود را مقبول و پسندیده بنمایانند.

هرود دلبسته دختر خوانده خویش سالومه بود؛ دختری زیباتر از آنی که بشود تجسمش کرد دختری با اندامی به سپیدی گل پاس به همان طراوت و به همان لطافت، دختری با چشمانی اغواگر و دعوت کننده، دختری با تبسمی شیرین و حرکاتی دلنشین همه این ویژگی ها، دست در دست هم گذاشته بودند تا سالومه» را میدل به آشوبگری فتنه ساز کنند تا از او موجودی بسازند که هیچ مردی را تاب سرپیچی از خواسته هایش نباشد.

بسیاری مردها، مشتاقانه پا به میدان عشق او نهاده بودند؛ یدان امید که محبتی ببینند اما در نیمه راه متوجه شده بودند که آنچه در سینه این دختر خوب چهره و خوش اندام می تپد دل نیست، يك تکه سنگ است؛ به همان سختی و به همان سردی با يك تفاوت در این تکه سنگ خون جریان داشت در خیل مردهایی که دلهای خود را به دست داشتند تابیدریغانه تقدیم سالومه» دارند تنها يك مرد بر زیبایی های جسم او دیده بسته بود و به روح او توجه داشت به روح ناپاک او، به روح پلید او، به روحی که هر گونه عشقی را منکر می شد، به روحی که به روی همه مهر و محبت ها در بسته بود و با این راه بندان عاطفی، موجب شده بود تا در آن جسم ظریف کینه رشد کند. تناور شود.

به سان درختی سایه گستر و بلند، با برگهای افشان مردی که زیبایی ها را نادیده انگاشته بود، چه کسی می توانست باشد به جزء یحیی، پیامبر زندانی؟ او در بند بود.

اما صدایش با برای مردم، بشارتهایی در خود داشت ولی برای حکمروایان اعصاب شکن بود و جگر سوز او فرارسیدن دوره یی را به مردم وعده می داد که فساد به دست پیامبری ،دیگر از رونق خواهد افتاد و بازارش را از دست خواهد داد. چنین بشارت هایی به مذاق کسانی خوش نمی آمد که حکومتشان را با ستم و نامردمی چهار میخه و بیمه کرده بودند.

بیش از همه، «هرودیاس از سخنان تند و گرنده «یحیی» عذاب می کشید؛ پیامبر زندانی، بی آن که نامی از کسی بر زبان آورد، فسادهایی را يك به يك برملا می ساخت که مجموعه اش در وجود هر ودیاس، بود. او در سخنانش اززنی یاد می کرد که از هیچ کاری ابا نداشت و هرننگی را به جان میخرید تا مقام و منزلتش را دوامی باشد و به همین جهت جسمی آلوده داشت و روانی آلوده تر هرودیاس چند بار به شوهرش و هرود، پیشنهاد کرد : پیش از آن که کار از کار بگذرد و «یحیی» زندگی مان را به آتش کشد، باید چاره یی اندیشید.

حال که او در زندان است، بهتر است صدایش را هم زندانی کنیم صدایش را برای ابد زندانی کنیم تا این چنین اعتبارمان را لکه دار نسازد. اما هرود از ریختن خون «یحیی» بیم داشت، می ترسید با کشتن پیامبری که مردم به او اعتقاد داشتند، زمین و زمان در هم بریزد و در این میانه، بزرگترین خسارتها به او و حکومتش وارد آید هرود همه توجهش را به «سالومه معطوف داشته بود آرزو میکرد دختر زیبا مهری به او نشان دهد و با تبسمی شیرین و وعده بی امیدبخش رضایتش را جلب کند ولی سالومه در این باره، خست به خرج می داد.

 

برای خرید کتاب پادشاهان سر بریده در تاریخ ایران نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

کتاب تاریخ جهان
منتشر شده در

دانلود کتاب خواجه های تاریخ اثر فواد فاروقی

دانلود کتاب خواجه های تاریخ اثر فواد فاروقی

 

 

تاکنون درباره ایرانزمین و آنچه که بر مردمش در طول تاریخ رفته است بسیار نوشته اند، پاره یی از تاریخنگاران راه تفصیل را پیموده اند، جزئیات را شکافته اند و حوادث تاریخی را از آغاز تا انجام، لحظه به لحظه دنبال کرده اند و کوشیده اند ماجراها را مو به مو به روی کاغذ انعکاس دهند و برخی از تاریخ نویسان از زیاده نویسی پرهیز کرده اند، راه اختصار در پیش گرفته اند و با اشاره بی گذرا از دوره یی به دوره یی دیگر رفته اند.

درمیان نوشته هایی که از این دو گروه تاریخنگاران برای ما مانده است تعدادی هر چند اندك ـ معتبرند و در – خور توجه و تعدادی هم به قول «بیهقی» حتى به يك بار خواندن نیرزند.

با این وجود، کسانی که مطالعه یی در تاریخ ایران دارند، مسلماً بخوبی دریافته اند که هنوز بسی کتابها می توان نوشت و بسی مطالب و مسایلی را عنوان کرد که از نظرگاه تاریخ دور مانده است . هدف راقم این سطور از نوشتن کتاب حاضر ، پرداختن به همان مسایل و مطالبی است که در تاریخ ایران چندان به آنها توجه نشده است، منتها با بهره گیری از شیوه یی که حلاوت داستان را در خود داشته باشد و ظرافت طنز را و در عین حال هم حرمت قلم حفظ گردد و هم استفاده از بیان داستانگونه و ریزه کاریهای طنز، راه را بر واقعیات موجود در تاریخ نبندد.

آنانی که سروکاری با قلم دارند و میدانند به کار بردن این شیوه نگارشی و رعایت شرایطی که در بالا آمد تاچه اندازه دشوار است بکرات اتفاق می افند چنین قیدوبندهای خود خواسته نویسندگان گره در کارشان می اندازد و موجب می گرددبارها و بارها قلمشان بر روی کاغذ سکنه کند از نفس بیفتد و قدرت انتقال فکر نویسنده را از دست بدهد. در چنین مواقعی ، معمولا نویسندگان را چاره یی نمی ماند جز عجز خود را گردن نهادن و از ادامه دادن آن نوشته منصرف شدن.

اما گه گاه اتفاق می افتد که نویسندگان می توانند آنچه را که در نظر دارند به روی کاغذ بیاورند بدون آنکه کمترین عارضه یی قلم شان را از کار بیاندازد ، این گونه نوشته ها ـ حداقل – خود نویسنده ها را راضی می کند و در عين حال توجه جماعت کتابخوان را نیز بر می انگیزد. در میان توده نوشته های نیمه کاره ام چند داستان تاریخی یافتم که کامل بودند.

تعدادی از این داستانها را در این مجموعه کنار هم قرار داده ام و تعدادی را نیز برای مجموعه های دیگر ذخیره کرده ام بدان امید که با جلب پسند شما، اجر زحماتم را برده باشم بگذارید این نکته را هم بگویم ، نوشتن این داستانها به آسانی برایم میسر نشده است نخواسته ام با جمله پردازی مطلبی را بیش از اندازه به درازا بکشانم ، تلاشم بر این بوده است که برای هر مطلبی دلیلی داشته باشم و سندی، از این رو در پاینویسها منابع خود را ذکر کرده ام تا مبادا خوانندگان فهیم ،تاریخ مرا بعنوان داستان نویس حرفه یی بر کرسی اتهام بنشانند.

در ضمن خود معترفم که در پاره یی از صفحات این کتاب بیانم داستان گونه نبوده است . من می توانستم آن صفحات را با آرایه و پیرایه داستان، دلنشین تر کنم ، ولی چنین نکردم چرا که نمیخواستم واقعیت به دست زیبا نویسی» به شهادت برسد. به هر حال شیوه یی که در نگارش این کتاب به کار برده ام، خود تجربه یی است در راه شیرین تر عنوان کردن مسائل و مطالب ،تاریخی و آرزویم این است که از عهده این کار برآمده باشم. شاید این پرسش برایتان بوجود آید که من چرا در میان شیوه های گونه گون داستان نویسی به داستانهای تاریخی دل بسته ام و در بارۀ ماجراها و دوره هایی می نویسم که نه در کورانشان بوده ام و نه در زمانشان

پاسخم این است تاریخ دانش همه زمانها است تاریخ به اقیانوس میماند ؛ و هر که در امواج این اقیانوس گرفتار شود مشکل بتوان او را از تاریخ جدا کرد.

 

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب تاریخ عضدی اثر شاهزاده عضدالدوله سلطان احمد میرزا

دانلود کتاب تاریخ عضدی اثر شاهزاده عضدالدوله سلطان احمد میرزا با توضیحات و اضافات عبدالحسین نوایی

 

سراسر این وقایع به تفصیل در کتب مربوط به تاریخ قاجاریه مثل تناسخ التواريخ وروضة الصفای ناصری و منظم ناصری و حطابق الأخبار محمد جعفر خورموجی و کتاب های دیگر آمده و از آن گذشته کتابهای فراوانی از طرف اروپائیان در مطالب مربوط به این روزگار نوشته شده که محققین آنها را می شناختند و این جا نیازی به ذکر نام آنها نیست، اما در این میان کتاب تاریخ عضدی به نظر من از همه این کتاب ها برای شناخت اندیشه و رفتار و گفتار پادشاهان نخستین قاجاریه بهتر است. زیرا هیچ یک از این کتابها به تنهایی حکایت از تمام حقیقت نمی کنند و چه بسا که بعضی مطالب آنها دور از حقیقت است.

بدین معنی خارجیان تا آن جا که توانسته اند از فتحعلی شاه بد گفته اند و از حرمسرای عظیم و زنان بی حساب و فرزندان و دختران بی شمار وی از خست و امساک او در خرج برای صلاح و مصلحت کشور و از ریش دور و دراز وی به شوخی و مسخره یاد کرده اند و در مقابل، مورخین ایرانی وسعت حرمسرای وی را دلیل مردانگی و تعداد فرزندانش را برهانی بر نعمت الهی نوشته اند و ریا و شکل و شمایلش را خسروانه شمرده و شکست هایش را کشورستانی خوانده و خلاصه در مدیحش داد معنی داده اند.

اما کتاب حاضر، یعنی تاریخ عضدی، کتابی است که با ضرس قاطع می توان بدان اعتماد کرد به چند دلیل ا مؤلف کتاب سلطان احمد میرزای عضد الدوله پسر فتحعلی شاه است و هنگامی که پدرش در گذشت وی ده ساله بوده و بنابراین آنچه در کتاب خود آورده مشهودات عینی اوست به مسموعات و اگر تصادفاً مسموعاتی را نیز نقل کرده گوینده را نیز معرفی نموده و تصریح کرده است که بلا واسطه از شهره مستقیم وقایع پرسیده با شنیده است.

از این روی مطالب کتاب وی مسلماً از مندرجات دیگر مورخین ایرانی و مسافرین خارجی به حقیقت نزدیک تر است که گفته اند بری الحاضر مالابرى الغالي ۲ بر خلاف آن چه در یادی نظریه ذهن می رسد در تحریر مطالب کتاب رعایت بی طرفی کامل و بی نظری و بی عرضی در بیان حقیقت شده است. تا جایی که خواننده گاه بی اختیار از خود می پرسد که چرا شاهزاده عضدالدوله چین مطالبی را در کتاب خود آورده است و چه یسا که خواننده پیش خود انصاف میدهد که اگر وی به جای مؤلف کتاب بود این مطالب را در کتاب خود نمی آورد که پدرش در چشم قرام مضحکه و در نظر خواص محکوم و مردود گردد.

ولی سلطان احمد میرزای عضدالدوله هر چه را که لازم دانسته نوشته است؛ بدون هیچ گونه پرده پوشی مثلا در هنگام ذکر نام سکینه خاتم اصفهانی، مینویسد که وی قبلاً رن کی بوده که پس از آن که شوهر ولی به دستور فتحعلی شاه کشته می شود شاه زن او را می گیرد و حتی از ذکر این جمله خودداری نمی کند که بعضی از نکته سنجان گفتند کشتن شوهر برای بردن زن برده.

(ص (۱۰۲) با وقتی که از روابط فتحعلی شاه با سردارانش من جمله ذوالفقارخان سردار دامغانی یاد می کنند، از ذکر این مطلب ابا نداره که شاه قاجار، پس از وقوف بر تنها شراب خوردن سردار و فرمود چهار نفر از زنانی که جزو عمله طرب هستند الآن مطلقه کردم. این چهار زن مطربه به تو بخشیده شد که السباب و لوازم عیشت مهیا باشده ام (۱۵۹) و وقتی که موضوع منصوب شدن همین سردار پیش می آید.

باز حصد الدوله می نویسد که فتحعلی شاه، در حالی که به دستور وی سردار را به درخت بسته بودند تا با درخت بره کنند، خطاهای خود و خطایای سردار را شرح داده و ضمن بیان و خطایای سردار دامغانی در تنگ نظرانه بدو می گفته است: «چرا از بندره های شال عظیم خانی گران بها که هر طاقه زیاده بر سیصد تومان خریداری می شود، از غنایم جنگی فتمحلی خان به دست افتاده یک طافه آن را به حضور من نیاوردی، شاهزاده مفید الدوله نه تنها این پرسشی دخالت آمیز را ذکر کرده حتی جواب تلخ و سند و گزنده، ولی راست و درست ذوالفقار خان را به پادشاه قاجار نیز آورده است که افتیحی خان را از من خواستی شال عظیم عالی نخواستی اگر شال عظیم خانی می خواستی در نهایت سهولت از دکان یک بازرگانی می خریدم و می دادم، (ص ۱۲۰) از این بیشتر هم نوشته است.

مثلا نوشته است که در مراجعت از جنگ با روس، با آن پریشانی وضع و خیالات اولیهای حضرت و غمگینی خاطر همایون به سلیمان میرزا دست خط شد که تا خمسه به استقبال بیاو آن شکر خنده که پرتوش دهانی دارد با خود بیاور، مقصود نوش آفرین خانم دختر بدرخان زند است….

برای خرید کتاب تاریخ عضدی نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان اثر احمد کسروی

دانلود کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان اثر احمد کسروی

 

 

افغانان در دوره چیرگی خود که شش سال و چند ماه کشید کرمان و فارس و عراق را در دست داشتند و عثمانیان هم به بخش سترگی از شهرهای غرب دست یافتند و در سال ۱۱۴۰ میانه ایشان با اشرف افغان پیمانی بسته گردید که ایران را میانه خود دو بخش کردند. از روی این پیمان خوزستان در بخش عثمانیان افتاده بود ولی هرگز کسی از ایشان به خوزستان نیامده این سرزمین از افغان و عثمانی هر دو آسوده ماند.

در این سالها از حوادث هویزه و آن پیرامون ها و از کارهای والی تازه که محمود افغان فرستاده بود هیچگونه آگاهی در دست نیست. ولی حوادث شوشتر و بخش شرقی خوزستان را مؤلف تذکره که خود او در آن زمان می زیسته به شرح نگاشته است.

در سال ۱۱۳۵ که اصفهان به دست افغانان افتاده از آن سوی در قزوین شاه طهماسب دوم به تخت پادشاهی نشست بین خان خانواده فتحعلی خان بنیاد گزار پل شوشتر از جانب شاه طهماسب حاکم کهکیلویه و پسرش ابوالفتح خان حاکم شوشتر برگزیده شده و تا سال ۱۱۳۷ کسی ناشناخته و گمنام در کوهستان بختیاری پیدا شده خود را پسر شاه سلطان حسین خوانده می گفت که از اصفهان از کشتار افغانان گریخته است. باید دانست که این زمان که در ایران شورش و آشوب بریا بوده یکی از دوره هایی است که یک رشته شاهزادگان دروغی در این گوشه و آن گوشه پیدا شده اند.

یکی از آنان همین کسی است که داستان او را في سراييم. میرزا مهدی خان مینویسند که او از مردم گرایی بود ولی دعوی شاهزادگی کرده می گفت نام من نخبت ابو المعصوم میرزا بوده سپس خود را صفی میرزا نامیده ام. می گوید مزنی را از شواهد اصفهان شاهد مدعا کرده به دعای خواهری در یکی از بلوکات اصفهان گذاشته بود.

مردم بختیاری از ساده دلی با از راه تدبیر و کاردانی گرد شاهزاده دروغی را گرفته شادیها نمودند و او بساط شاهزادگی بلکه دستگاه پادشاهی و فرمانروایی در چیده خواجه سرایان برای آوردن خواهر خوانده خود فرستاده او را با شکوه و جاه پیش خود آورد و در مسجدها و منبرها نام خود را شاه طهماسب دوم گردانیده حکمرانان به شهرها و به میان عشایر بفرستاد حاكم بختیاری که پیشکار صفوی میرزا شده بود ابوالفتح خان حاکم شوشتر و سرشناسان آن شهر را نیز به خلیل آباد که نشیمن صفی میرزا بود خواند و ایشان فرمانبرداری نموده بدانجا شتافتند و بندگی و پیروی به شاهزاده دروغی آشکار ساختند.

لیکن در این میان از شاه طهماسب که در آذربایجان بود فرمانی رسید که دعوی صفی میرزا را بهم زده بختیاران او را گرفته بند نمودند ابوالفتح خان و شوشتریان هم به شهر خود بازگشته ولی دیری نگذشت که بختیاریان دوباره شاهزاده دروغی را آزاد ساخته دستگاه فرمانروایی برای او در چیدند و او با گروهی از پیروان روانه شوشتر گردید.

ابوالفتح خان ناگزیر شده با سپاه خود و با بزرگان شوشتر به پیشواز او شناخته او را با شکوه و دید به به شهر درآورد و در در سلاسل جای داد تا پس از چند روزی فرصت بدست آورده او را گیرانید، دربند انداخت و دستگاه او را بهم زد.

ولی مردم شوشتر و در فول هواخواه صفی میرزا بودند و از این کار ابوالفتح خان بر آشفته به شورش برخاستند و شیخ فارس شیخ آل کثیر را به شهر خوانده اختیار کارها را بدست او سپردند. آل کثیر از اعرابی است که در زمان مشعشعیان از عراق به خوزستان آمده نخست در بخش غربی آنجا نشیمن داشتند و در فتنههایی که در آن بخش میانه والیان مشعشعی و دشمنان ایشان بر می خاست شرکت می نمودند.

برای خرید کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب شاه طهماسب صفوی اثر عبدالحسین نوایی

دانلود کتاب شاه طهماسب صفوی اثر عبدالحسین نوایی

 

 

خواجه اميربيك مهردار پسر امیر ابراهیم بن امپر زکریا از رجال عهد شاه طهماسب است. نیایش امیر زکریا سالیان دراز در دوران سلاطین آق قویونلو سمت وزارت داشت و مردی بود سخت متنفذ و صاحب عنوان به طوری که چون در سال ۹۰۶ به خدمت شاه اسماعیل در آمد، شاه صفوی مقدم او را سخت گرامی داشت و قدوم وی را کلید فتح آذربایجان خواند و منصب وزارت دیوان خویش به او سپرد. امیر شمس الدین زکریا از خاندان شیخ غیاث الدین محمد کججی است و کجج یا کجوجان از قرای معروف محال مهران رود است در دو فرسخی تبریز . أما جمال الدين امير بيك در نطنز چشم به جهان گشوده و نظر به استعدادی که از خود در تحصیل مقدمات علوم خاصه در فنون حساب و سیاق نشان داده مورد توجه «شاه دین پناه قرار گرفته است به خصوص که در زبان آوری و مجلس آرائی بی نظیر بوده.

در کتاب مجمع الخواص تأليف صادق بيك افشار در ضمن سخن از شاه طهماسب وحدت ذهنش در بدیهه کوئی چند بیتی ذکر شده است که شاه طهماسب آن ابیات را در مدح امير بيك مهر بداهة سروده است و برای من شکی نیست که این اشعار مربوط به همین امير بيك مهردار است. چه گذشته از آن که تشابه اسمی بارز این مطلب را تأیید می کند در تواریخ شاه طهماسب وزیری به نام امير بيك مهر کسی که شاه برایش شعر بگوید نیست و مسلماً كلمه مهردار در نسخه ناقصا به صورت مهر ضبط شده و مترجم محترم جناب آقای دکتر عبدالرسول خیام بود برای حفظ امانت به مین نحو كلمه را ضبط کرده اند.

برای روشن شدن بیشتر این مطلب به نقل اشعار مذکور می پردازد جمال الدین امير بيك به مناسبت تسلطش بر حساب و سیاق و فن دفتر نویسی متصدی دفتر اوارجه بود . دفتر اوار یا به اصطلاح زمان صفویه «اوارجه چنان که از کتب لغت بر می آید دفتری بود که حسابهای پراکنده دیوانی را در آن می نوشتند و به اصطلاح امروز دفتر كل محاسبات بوده است .

امير بيك يك چند در خدمت غازی تکلو از سرداران شاه طهماسب بود، وقتی که غازی خان در بغداد بود و پس از آنکه وی با سمت للگی بهرام میرزا در خراسان حکومت یافت. امير بيك نيز همچنان زیر دست وی به خدمات دولتی اشتغال داشت ولی بعد از خیانت غازی خان در جنگ با عثمانیان و روی آوردن وی به سوی دشمن امير بيك باشرکت خواجہ غیاث الدین على وزارت دیوان شاه دین پناه یافت تا این که در سال ۹۵۷ شاه طهماسب : «بنا بر بعضی حکایات که از او به ظهور رسیده بود وی را از نظر انداخت و وی مدتی گرفتار بود تا از زندان بیرون آمد و مقرر شد که در کرمان ساکن شود. چندی بعد وی وزیر امیر سلطان روملو شد و پس از چندی تولیت آستانه مقدس رضوی نیز ضمیمه خدمات دیگر وی گردید.

 

کتاب تاریخ ایران
منتشر شده در

دانلود کتاب تاریخ دیالمه و غزنویان اثر عباس پرویز

دانلود کتاب تاریخ دیالمه و غزنویان اثر عباس پرویز

 

 

در نتیجه تحقیقاتی که نژاد شناسان و متتبعين فن تاریخ کرده اند این نکته مسلم شده است که در اساد قدیم در نواحی اطراف بحر خزر اقوامی غیر ایرانی سکونت داشتند و تا موقع آمدن نبودیها بآن قسمتها در حوالی دریای مزبور زندگی میکردند اما اقوام غیر آریائی سائل نقاط سابق الذكر با غلبه تپوریها بتدریج از میان رفتند وظن قریب به یقین آنست که دیالمه از بازماندگان یکی از همین اقوام بوده اند. گفته اصطخری جغرافی دان مشهور اسلامی مؤید این احتمال است که میگوید : «زبان مردم فیلم با عربی و فارسی و ارانی اختلاف کلی دارد و یکی از قبایل دیالمه که در نواحی کوهستانی زندگی میکند.. دارای لهجه مخصوصی است که بالهجان دیلمی و گیلکی متفاوت استه قدر مسلم آسمان که بیشتر دیالمه در صدر اسلام ایرانی بودند و زبان دیالمه در موقعیکه اعراب نفوذ فوق العاده در ایران داشتند یکی از لهجات مصطلح شمال ایران بود که با زبان فارسی نواحی جنوبی تفاوت داشت و مردم نقاط دیگر این سرزمین نهجه دیلمی را باشکال تمام میفهمیدند و اسامی دیلمیان با اسامی اقوام مقيم نقاط دیگر ایران تفاوت فاحشی داشت. پلیس مورخ مشهور یونانی که در قرن دوم قبل از میلاد مسیح میزیست اشاراتی چند در نوشته های خود راجع به قومی بنام دلیم ایولی دارد و بطلمیوس جغرافیدان همان مملکت در قرن دوم بعد از میلاد در کتاب خود مملکه دیلمیان را دلیما کیس” نام نهاده است.

چون ديام ایکنی کوهستانی بود و راههای صعب العبور داشت و مردم آن در حفظ استقلال خود ، کوشیدند هیچیک از پادشاهان هماهنگی و یادت و ساسانی نتوانست بر آن سرزمین دست یابد. با آنکه دیلمیان قبول اطاعت پادشاهان مزبور را نمیکردند هروقت جنگی بین ایران و ممالک مجاور اتفاق میافتاد امراء دیلمی عده ای از کسان خود را بعنوان داوطلب برای جنگ با خارجیها با دست پادشاه میبردند و مؤید این گفته نوشته مورخین دومی است که اطلاعات کافی در این مورد. یما میدهند و این مسئله از مجموع گفته های آنها بر می آید که همواره عده ای از سپاهیان دیلمی جزء قواه پادشاه ایران مشغول خدمت و انجام وظیفه بود .

یگفته غالب مورخین و نویسندگان اسلامی دیالمه مردمی سنگین رقمی القلب بودند و برای غارت و چپاول غالباً بدون اطلاع پادشاهان خود بنواحی دو دوست لشکر میکشیدند. یاقوت حموی جغرافی دان معروف در این مورد میگوید: « وقتیکه پادشاهان ایران برای جنگ با رومیان عازم آسیای صغیر میشدند تشکریان دیلم نیز که بفرمان ایشان میبایست تحت لوای ایران با دشمنان مملکه جنگ کنند قبل از عزیمت به اردوگاه در شهر زور یکی از بارد پر جمعیت دیلم اجتماع مینمودند و پس از تهیه آذوقه و مهمات بجانب آسیای صغیر حرکت میکردند و بسپاه ایران میپیوستند.

و در موقع مراجعت غنائم بسیاری از راه چپاول و غارت با خود می آوردند و اغلب اتفاق می افتاد که دیلمیان بدون اطلاع پادشاه ایران با يتقبيل لشکر کشی ها مبادرت میورزیدند و برای جمع ثروت و مال میکوشیدنده دیلم امراء و بزرگان معتبری داشته است چنانکه در موقع حمله اعراب به ایران وفتح نقاط مختلف این سرزمین یکی از شاهزادگان دیلمی موسوم به مونا آن ( مودنا ) با مهاجمین بسختی شروع بمخالفت کرد و برای مقادسه در مقابل بیگانگان کلمه ای مستحکم بین راه همدان و قزوین بنا نهاد و جمع کثیری از امراه منتقد دیلم را با خود همراه ساخت و تلفات فراوانی مسلمین وارد آورد. در آن تاریخ دیالمه زندگی ساده و ابتدایی داشتند و در واقع جزء ایلات و و چادر نشینان بودند در پس خانواده اقتدار فراوانی داشت و در قضاوت در دعاوی بین افراد و رفع اختلافات ایشان مختار و فاعل مايشاه بود.

 

 

برای خرید کتاب تاریخ دیالمه و غزنویان نسخه چاپی اینجا کلیک نمایید و برای دانلود رایگان به ادامه مطلب مراجعه نمایید.