کتاب تاریخ قرن نوزدهم و معاصر اثر آلبر ماله
به اتفاقات انجام شده جهان در قرن نوزدهم مي پردازد. سده ۱۹ ميلادي به فاصله بين سالهاي ۱۸۰۱ تا ۱۹۰۰ در گاهشماري گريگوري گفته ميشود. اين دوره برابر با سالهاي بين ۱۱۷۹ تا ۱۲۷۸ در گاهشماري خورشيدي است. گاهي اوقات مورخين از «سده نوزدهم ميلادي» براي اشاره به دوران تاريخي بين سالهاي ۱۸۱۵ (۱۱۹۳) تا ۱۹۱۴ (۱۲۹۲) (آغاز جنگ جهاني اول) استفاده ميكنند. اريك هابسباوم نيز اصطلاحي به نام «سده نوزدهم ميلادي طولاني» براي اشاره به سالهاي بين ۱۷۸۹ (۱۱۶۷) تا ۱۹۱۴ ساخته است. در اين سده امپراتوريهاي عثماني، اسپانيا و پرتغال نابود شدند و امپراتوريهاي مغول و روم مقدس نيز به پايان رسيدند. امپراتوري بريتانيا پس از جنگهاي ناپلئوني، در حاليكه يك ربع از جمعيت جهان و يك سوم زمينها را در اختيار داشت تبديل به بزرگترين ابرقدرت اين سده شد. اين امر باعث تقويت يك صلح برتانيايي، پيشبرد تجارت و مبارزه با دزدي دريايي فراگير شد. ميزان بردهداري در كل جهان بسيار كمتر شد. پس از شورش بردهها در هاييتي، بريتانيا دزدان دريايي بربر را كه به دزدي و بردهگيري اروپاييان ميپرداختند مجبور به تسليم شدن كرد و به نيروي دريايي خود ابلاغ كرد تا هر گونه تجارت برده را متوقف سازند. بردهداري سپس در روسيه، آمريكا و برزيل ممنوع اعلام شد. (مراجعه كنيد به الغاي بردهداري) الكتريسيته، فولاد و نفت موجبات دومين انقلاب صنعتي را كه كشورهايي چون آلمان، ژاپن و ايالات متحده را تبديل به امپراتوريهاي زمان كرد فراهم آوردند. با اينحال روسيه و سلسله كينگ در چين نتوانستند همراه با اين انقلاب گام بردارند و در نتيجه آشوبهاي اجتماعي وسيعي در اين دو امپراتوري به وجود آمد