کتاب شصت قرن تاریخ و تاجگذاری اثر خان ملک یزدی
کتاب شصت قرن تاریخ و تاجگذاری که در سال هزار و سیصد و چهل و هفت چاپ شده می باشد.این اثر توسط خان ملک یزدی نوشته شده است.که چاپ آن بر عهده ی نشر چاپخانه بانک ملی ایران بوده است.ا
ین اثر برگرفته از پانزده قسمت و شصت و دو تصویر رنگی و پنجاه و شش تصویر مشکی سیاه و سفید می باشد.واسه ی اینکه بهتر در نظر ما روشن شده که کلمات و الفاظ تاج از کدام کلمه مهم و اصلی فارسی ریشه گرفته است و از چه زمانی در زبان فارسی معمول و به کار برده شده و مورد احتیاج قرار گرفته است .
پیش از این به نکاتی دقت نماییم که خیلی از کلمات فارسی از ایام قدیم و به موجب قدمت تمدن ایران در زبانهای زنده فعلی جهان وارد گشته و مورد استفاده قرار گرفته اند.
یک نمونه اینگونه لغاتی واژه افسر می باشد که در زبان انگلیسی به طور آفیسر و در زبان فرانسه به طور اُفیسیه نگاشته و تلفظ می شود .
برای اینکه ما بتوانیم بشكل تاج و مراسم تاجگذاری این دوران با شکوه اشنائی پیدا کنیم، بدون تردید باید از چگونگی پیدایش دودمان و اصل و نسب آنها آگاهی مختصری پیدا بنمائیم ، چون خواه نا خواه ، طریقه پیدایش و روی کار آمدن آنها و هم چنین سنن وآداب وحتى مذهب و اصل و نسب آنها تاثیر در اجرای مراسم تاجگذاری و همچنین تأثیر در شکل تاج و ساختن آن داشته است.
هخامنشی ها که از دودمان پارسیها میباشند و خود پارسیها هم یکی از چند طائفه مهم ایرانی آریائی بشمار میروند، در حدود یکهزار سال پیش از میلاد بدنبال طائفه بزرگ ماد ) یک دسته دیگر از ایرانیهای آریائی ( ، وارد سر زمین ایران شدند و ابتداء در ناحیه جنوب و جنوب غربی دریاچه رضائیه فعلی سکونت اختیار کردند ، این ناحیه که خانه اولیه پارسیها در ایران بوده است، در تاریخ قدیم بنام پارسوا ، که مشتق از خود کلمه پارس میباشد مشهور شده است > لیکن در مدت اقامت پارسیها در قسمت جنوب و جنوب غربی دریاچه رضائیه فعلی ، از طرف اقوام مختلف مجاور برای آنها ناراحتیهایی ایجاد شد که آنان را وادار به ترک این محل و ادامه مهاجرت بطرف غرب و جنوب غرب ایران کرد ، تا آنکه در اواخر قرن هشتم پیش از میلاد به منطقه کوهستانی واقع در شرق و شمال شرق خوزستان رسیدند و آنجا را که خانه دوم قوم پارس در فلات ایران محسوب میگردد ، بنام ( پارسوماش ) که باز هم مشتق از همان واژه پارس نام خود آنها است نامگذاری کردند و کشور «انشان » هم که در کتیبه های هخامنشی به دفعات ذکری از آن شده است مربوط به همین ناحیه پارسوماش یا ناحیه شمال این قسمت میباشد.
پارسیها در حدود سال ۷۰۰ پیش از میلاد یعنی در همان ایامی که در ناحیه انشان و پارسوماش ساکن بودند، برای نخستین بار شخصی بنام و هخامتش را از میان خود برای پادشاهی انتخاب کردند و پادشاهان بعدی قوم پارس هم ، ، همه آنها جد اعلای خودشان را همین هخامنش معرفی کرده اند و نام سلسله هخامنشی هم از همین پادشاه اولیه آنها و هخامنش» گرفته شده است.
هنگامیکه پارسیها از حدود شمال شرق شوش فعلی بطرف محل اقامت دائمی خودشان یعنی استان فعلی پارس حرکت کردند، در آنزمان در حدود لرستان و پشتکوه وشمال خوزستان کنونی دولتی بزرگ بنام عیلام ، وجود داشت که با یک دولت نیروسند دیگر در شمال عراق عرب فعلی یعنی دولت آشور در گیرودار جنگ و نزاع بود و عیلامیها روزهای آخر انقراض خودشان را سپری میکردند و بهمین دلیل بمهاجرت مهمی که از طرف پارسیها در جنوب غربی و جنوب ایران ادامه مییافت توجه و اعتنائی نداشتند و خلاصه پارسیها توانستند بدون مانع و بتدریج در ناحیه پارسا ، یعنی استان فعلی فارس مسکن اختیار کرده و یک حکومت مستقلی برای خود ایجاد نمایند. لیکن این استقلال داخلی پارسیها در حوزههای فارس و انشان و پارسوماش) با روی کار آمدن مادها یک دسته دیگر ایرانیها که پایتختشان شهر همدان بود مورد تهدید قرار گرفت و پارسیها ناچار تا ظهور کوروش بزرگ تقریباً تاج ماديها و ضمناً به آداب و سنن مادیها آشنا شده و خو گرفتند و حتی در لباس پوشیدن نیز از مادیها تقلید میکردند و تصاویری که در تخت جمشید از دوران با عظمت هخامنشی باقی مانده ، لباس مادی بر تن بعضی از آن نقوش دیده میشود و از این جهة حدس زده میشود که. حتى شکل تاج · را هم پادشاهان اولیه آنها از برادران هم میهن خود مادها تقلید کرده باشند. گرچه ما امروز تصاویری از آثار مادی بجز یکی دوتا در دست نداریم که مشخص بنماید که بطور کامل، شکل تاج پادشاهان چگونه بوده است ولی از جهت قرابت پارسیها با مادیها و از اینکه این دو قوم ایرانی، مانند دو برادر واقعی بودند،
در اینصورت ابراز این عقیده چندان اشکالی نخواهد داشت که بگوئیم در بار پارسیها از دربار مادیها در قسمت لباس و تاج تقلید نموده است. باری بادیها که از سال ۷۰۰ پیش از میلاد توانستند دولتی تلیس کردم و همدان را پایتخت خود قرار بدهند، کم کم باندازه ای نیرومند شدند که بالاخره در سال د. پیش از میلاد دولت بزرگ و جبار آشور را منقرض کردند و شهر معروف و نینوا ء پایتخت آنها را متصرف شدند و این حادثه بزرگ که تأثیر بسیار عمیق در تاریخ جهان داشته است ، توسط ( هو متر ) پادشاه بزرگ ماد انجام گرفت و شاید هم داستان شورش کاوه آهنگر و پادشاهی فریدون و شكست ضحاك تازی مربوط به انقراض همین دولت آشور بدست ) تهوع شتر ( باشد و شاید هم همانطوری که در فصل پیش مذکور افتاد در افتاد این داستان ملی و هیجان انگیز مربوط به انقراض دولت عظیم بادل توسط کوروش بزرگ باشد خلاصه دولت ماد مدت ۱۵۰ سال با قدرت در ایران حکومت کرد و اولین سلسله پادشاهی ایرانی را در این سرزمین مادها تشکیل دادند و عاقبت هم این دولت ایرانی آریائی توسط کوروش بزرگ منقرض گردید و پارسها با یک شکوه بیشتری جانشین آنها شدند. کوروش که خود چند سالی از عمرش را در دربار مادها در همدان سیری کرده بود و نوه دختری (آستاگ) آخرین پادشاه ماد هم بود، در زمان حیات پدرش کمبوجیه دوم به وطن اصلی خودش ، پارس ، آمد و چون ذاتاً مردی آزاد منش و استقلال طلب بود، از این جهة بندگی و تابعیت از مادیها او را بسیار رنج میداد ، بطوریکه بعد از مراجعت از ساد مشغول تهیه قوا برای بدست آوردن آزادی و استقلال کشور پارس گردید. کوروش بزرگ با صفات اخلاقی پسندیده ایکه داشت توانست.
بسیاری از قبایل و سلسله باد و دولتهای بزرگ آنروز حتی دولت بایل را با خود بر علیه مادیها موافق کند و بالاخره نیز در نزدیکی پرسپولیس پادشاه ماد از کوروش شکست سختی خورد و در نتیجه دولت پس از سال بدست کوروش منقرض گردید و کوروش هم نسبت به پادشاه شکست خورده ماد نهایت مهربانی و رأفت را بجای آورد و بعلاوه بواسطه قرابت پارسیها با مادیها به آنها یعنی به مأموران دولتی مادی اجازه داد که در بسیاری از پستهای دولتی باقی بمانند و همدان مرکز و پایتخت مادیها را هم برای پایتختی خودش موقتاً انتخاب کرد و در جلب قلوب مادیها بدرجه ای کوشش کرد که حتى بسبک آنها لباس پوشید، و برای روشن شدن ذهن خوانندگان این سطور را اضافه میکنیم که یکنوع از لباس مادیها عبارت بوده است از قبائی بلند و ساده که در حاشیه لباس پادشاهی گلهای چهار پر و با هشت پر زیبائی نقش شده بود ) شبیه به لباس (عیلامی) و در نقش بر جسته انان بالداری که در پاسارگاد پایتخت اصلی کوروش بزرگ وجود دارد این نوع لباس بخوبی نمودار میگردد و همین نقش انسان بالدار پارسا گارد است که بعقیده عده ای از جمله نویسنده این سطور، تصویر واقعی خود کوروش بزرگ میباشد باستثنای تاجی که برسر دارد ) ، ( راجع باین نقش و تاج آن ، در همین بخش جداگانه بحث خواهد شد ) . تا اینجا یک نکته بر ما بخوبی معلوم گردید که با تصرف ماد بسیاری از آداب مادی ها در پارسیها رسوخ کرده است و با تصرف همدان پایتخت مادها بدست کوروش نه تنها استان پارس نجات پیدا کرد ، بلکه تمام خاک ری و آذربایجان و استان امتهان کنونی و تمام خاک عیلام قدیم یعنی حدود لرستان و پشتکوه و خوزستان فعلی هم ضميمة تصرفات کوروش گردید.
حال برای اینکه بتوانیم بجریان تاجگذاری کوروش خود را نزدیک بنمائیم و از وضع کامل آرایش آن تاجگذاری تاریخی آگاهی پیدا کنیم ، بایستی چند جمله ای هم از اوضاع متصرفات بعدی کوروش نیز در اینجا آورده شود، چون فتوحات بزرگ کوروش بعد از پیروزی بر مادها تأثیر کامل بر روی مراسم بی سابقه تاجگذاری نوروش داشته است. و مخفی نماند که منظور ما در این کتاب تشریح بعضی از تاجگذاریهای تاریخی بطور تفصیل نیز میباشد، چون کوروش علاوه بر داشتن مقام پادشاهی ایران ، بنیان گذار شاهنشاهی ایران هم بوده است و برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران عم در چند سال دیگر برای بزرگ داشت کوروش بنیان گزار این شاهنشاهی میباشد. بغیر از دولت ماد که منفرض گردید، در آنزمان دو دولت نیرومند دیگر هم در دنیا وجود داشتند، یکی دولت لیدی واقع در ترکیه فعلی و دیگر دولت بزرگ بایل واقع در جنوب عراق عرب کنونی، که متصرفات این دولت اخیر تا حدود سوریه فعلی و فینیقیه و سر زمینهای فلسطین و لبنان وسعت یافته و بخصوص در آن ایام داستان تصرف فلسطين بدست بابلیها و اسارت یهودیها و خراب کردن معابد عظیم یهودیها، ورد زبان مردم دنیای قدیم گردیده بود.
کوروش یا دانانی و توانائی بالاخره در سال ۵۴۶ پیش از میلاد، سارد » با بتخت لیدی را هم متصرف شد و با پادشاه سارد مانند پادشاه ماد نهایت خوش رفتاری کرد و در امور مذهبی نیز مردم لیدی را آزاد گذاشت و همچنین در سال ۵۳۸ پیش از میلاد شهر بزرگ ،بابل، با تمام ابهت و عظمت و شهرتش بوسیله کوروش تسخیر شد و این فتح باعث خوشحالی همه مردم دنیای قدیم حتی سکنه خود بابل گردید. فتح بایل، یک دوره جدیدی در دنیای قدیم بوجود آورد ، دنیائی که برای نخستین بار بمعنی آزادی پی میبرد و برای نخستین بار عدالت و انصاف را که تا آنروز مفهومی نداشت بخود می بیند، و بوسیله کوروش ، بندگان و بردگان جهان آزاد میگردند.
فتح بابل اثرات نيكو و عمیقی در تاریخ بشریت بجای گذارده است ، زیراکورش حقیقتاً و عملا به دوران ظلم و ستم بی حسابی که رواج داشت خاتمه داد ، همه یهودیان را که بابلیها آنان را از فلسطین با سارت آورده بودند آزاد کرد، پولهای فراوان در اختیار آنان گذاشت تا به فلسطین برگردند و معابد خراب شده خود را از نو بنا کنند ، نه تنها به یهودیان این چنین آزادی را اعطا کرد، بلکه به همه کسانیکه باسارت به بابل آمده بودند و مایل بودند به کشورهای خودشان مراجعت کنند، هزینه سفر کافی پرداخت نمود و ضمناً خود اهالی بابل را هم آزاد گذاشت که مانند گذشته به پرستش خدایان خود ادامه دهند و خلاصه کوروش پس از پیروزی در بابل با رفتارهای انسانی خود بصورت یک بشر خارق العاده نمونه ای در نظر مردم دنیای آنروز جلوه گر شد، بنحویکه همه مردم دنیا از هر ملت و هر کشوری که بودند او را آقا و پدر خود خطاب میکردند و حتی یهودیها او را در شمار پیامبری بزرگ دانسته و میدانند.