آفریقا، افسانه های آفرینش

کتاب آفریقا، افسانه های آفرینش اثر یولی بایر ترجمه ژ.آ.صدیقی

اسطوره های کتاب حاضر از ده کشور افریقائی گردآوری شده است.جدول شماره یک نام این کشورها.مدتی را که آنها در زیر فشار اتسعمار بسر برده و نام کشورهای استعمارگر بدست داده است.
اطلاعات بیشتری را درباره ی هریک از این کشورها خواننده می تواند در قسمت سوم این کتاب در فرهنگ زادگاه و مردم اسطوره ها که از افزوده های مترجم بر الصل است بیابد.
متوسط دوره ی استعمار کشورهای دهگانه ی افریقایی زادگاه اسطوره های آفرینش طبق جدول یک.هفتاد و پنج سال بوده است

 دانستن این نکته از چند نظر ضروری است:
1_افریقا در دوره ی استعماری خود از عصر سنگ و آهن به قرن بیستم و تمدن آن فراجهیده است.آیا چنان کفاره یا بهائی 75 سال استعمار به چنین دستاوردی می ارزیده است؟
2-استعمار افریقا تاریخ یکی از بیدادترین پرتبیعض ترین و خونین ترین بهره جوئیی های لنسان از انسان است.
جهش از عصر سنگ و آهن به عصر اتم و پشت سر نهادن چندیت مرحله ی تکاملی چندین هزار ساله در مدت کوتاهی مانند هفتاد و پنج سال آیا بدون تحمل چنین فشار و بیدادی ممکن بوده است؟

 3_ تا چه حد فرهنگ استعماری در طول مدت هفتاد و پنج سال ممکن است از اطالت و بکارت فرهنگ افریقایی بویژه از اصالت و بکارت اسطوره های آفرینش-قدیمیترین بخش فرهنگ افریقایی کاسته باشد و یا انها را تحت تاثیر خود قرار داده باشد.

 اقوام اسطوره ساز استوارتر از جغرافیای سیاسی .جغرافیای انسانی و مردم شناسی افریقاست.
در آغاز هر اسطوره نام قوم و سرزمین اسطوره داده شده است.
کتاب حاضر بالغ بر 416 پیوست است.از این مقدار تنها یکصد و سی و سه صفحه آن به اصل اسطوره ها و مقدمه ی مولف آن تعلق دارد.یعنی اندکی بیش از یک چهارم کتاب.افزوده ها دیگر همه از مترجم است.

خرید کتاب آفریقا، افسانه های آفرینش اثر یولی بایر ترجمه ژ.آ.صدیقی چاپ اول هزار سیصد و پنجاه و چهار انتشارات عطائی

ترجمه و پيوست دو فرهنگ انساني و افسانه اي آفريقايي در کتاب حاضر ۲۲ روایت جای گرفته است ، که از میان بیش از ۷۰۰ اسطوره افریقایی ازبین ده کشور در قاره افریقا دستچین شده اند . این داستانها را " یولی بایر " در سال ۱۹۶۶ گرد آوری کرده است ، البته آقای بایر از یاری نویسندگان دیگری ، از ملیتهای مختلف ، بهره مند بوده که برای نخستین بار بسیاری از این روایات اسطوره ایی را ، از بیان شفاهی ، به بیان کتبی ، در آورده اند . ... آسمان ، بی کرانه بود و سفید و بس روشن ! آسمان خالی بود : نه ماه ، در آنجا بود ، و نه هیچ ستاره ایی ! تنها ، درختی ، در فضا ، ایستاده بود ؛ و باد نیز آنجا بود ! و باد می وزید ! درخت از فضا تغذیه می کرد . و مورچگان ، در درخت می زیستند ! و از برگهای آن تغذیه می کردند ! باد ، درخت ، مورچگان و فضا را ، نیروی " کلمه " اداره می کرد . ولی " کلمه " چیزی نبود که بتوان آن را دید . " کلمه " نیرویی بود که به یک چیز ، توانایی آفرینش چیزی دیگر را می داد ! امروزه به ندرت می توان کودک دانش آموزی افریقایی را یافت که با اسطوره های آفرینش انجیل آشنا نباشد ، اما باید ملاحظه کرد ، در میان آنها ، چند نفر با افسانه های آفرینش بومی زادگاهشان ، آشنایی دارند ؟! افسانه هایی که به همان اندازه ، غنی و سرشار از خلاقیت هستند . پاسخ اشخاص مختلف به امور مختلف نظیر زندگی و مرگ و اسرار آنها ، بدون تردید ارزش و اعتباری در حد کتاب آفرینش را دارد ، و از نگاه هنر و ادبیات نیز حاوی نکات زیبا و شگرفی هستند . البته نوع دیدگاه در این اسطوره ها برای افرادی که پیرو یکی از ادیان الهی هستند شاید تازه و یا غیر عادی باشد : مثلا در افسانه آفرینش " کنو " مرگ ، انگیزه و نیروی اصلی جهان است که ... و یا اعتقاد مردم " ئی جو " که می گویند انسان خودش سرنوشتش را ، قبل از آمدن به جهان ، تعیین می کند . و ... این باورها از آن جهت که دیدی تازه از رابطه بین انسان و خدا را نمایان می کنند بسیار جالب هستند ، و افراد را در جستجویشان ، برای درک و آگاهی از ماوراء الطبیعه کمک می کنند .