پشتیبانی از ساعت ۹ صبح الی ۱۰ شب :  ۰۹۱۲۵۳۴۳۶۴۴

خری که مدال گرفت

موجود
150,000 تومان
برگشت به مجموعه: کتاب رمان

کتاب خری که مدال گرفت نوشته عزیز نسین
توضیحات

کتاب خری که مدال گرفت نوشته عزیز نسین

یازده داستان طنز صداي يک پيرمرد لاغر مردني از ميان انبوه جمعيت، همهمة داخل سالن قطار را در هم شکست «برادر ما آدم نمي‌شم!» بلافاصله ديگران نيز به حالت تصديق «البته کاملا صحيح است، درسته، نمي‌شيم.» سرشان را تکان دادند. اما در اين ميان يکي دراومد و گفت: «اين چه جور حرف زدنيه آقا...شما همه را با خودتون قياس مي‌کنين! چه خوب گفته‌اند که: «کافر همه را به کيش خود پندارد» خواهش مي‌کنم حرف‌تونو پس بگيرين.» من که اون وقت‌ها جواني بيست و پنج ساله بودم با اين يکي هم‌صدا شدم و در حالي که خونم به جوش آمده بود با اعتراض گفتم: - آخه حيا هم واسة ادميزاد خوب چيزيه! پيرمرد مسافر که همان جوراز زور عصبانيت ديک ديک مي‌لرزيد دوباره داد زد: - ما آدم نمي‌شيم. مسافرين داخل قطار نيز تصديق کرده سرشون را تکان دادند. خون دويد تو سرم. از عصبانيت رو پا بند نبودم داد زدم: - مرتيکة الدنگ دبوري! مرد ناحسابي! مگه مخ از اون کلة وامونده‌ت مرخصي گرفته، نه، آخه مي‌خوام بدونم اصلا چرا آدم نمي‌شيم. خيلي خوب هم آدم مي‌شيم...اينقدر انسانيم که همه مات‌شان برده...مسافرين تو قطار به حالت اعتراض به من حمله‌ور شدند که: - نخير ما آدم نمي‌شيم...انسانيت و معرفت خيلي با ما فاصله داره... هم صدايي جماعت داخل قطار و داد و بيداد آن‌ها آتش پيرمرد را خاموش کرد و بعد رو کرد به من و گفت: - ببين پسرجان، مي‌فهمي، ما همه‌مون «آدم نمي‌شيم!» دوباره صداش رو کلفت کرد: «مي‌شه به جرات گفت که حتا تا آخر عمرمون هم آدم نخواهيم شد.» مَحمَت نُصرَت معروف به عَزیز نَسین (۲۰ دسامبر ۱۹۱۵- ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه است. پس از خدمت افسری حرفه‌ای، نسین سردبیری شماری گاهنامه طنز را عهده‌دار شد. دیدگاه‌های سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوان‌سالاری و نابرابری‌های اقتصادی در جامعه وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به بیش از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. بسیاری از داستان‌های کوتاه او را ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کرده‌اند. طنز، شايد در هيچ زمينه‌ای بيش از سياست عملی، نتواند با موفقيت به کار رود. چراکه قدرت هميشه می‌خواهد حماقت خود را جدی نشان دهد و حال آنکه خانه‌ی عنکبوتی و سست‌بنيادش به تلنگری در هم می‌شکند. عزيز نسين، نويسنده‌ی ترک، در داستان زير با بصيرت نشان می‌دهد که چگونه کسانی که با کمک مردم از نردبان قدرت بالا رفته‌اند ديگر به خواست مردم از اين نردبان پايين نمی‌آيند و بزرگترين دليل اين کارشان هم همين است که مردمی که آن قدر احمق بوده‌اند که آنان را بر سر کار آورده‌اند، ديگر چه صلاحيتی دارند که آنان را از کار برکنار کنند؟ اما زندگی ملتها با زندگی افراد چندان تفاوتی ندارد. همان اشتباهی را که فرد می‌تواند در زندگيش مرتکب شود همان اشتباه را هم ملتی می‌تواند در حيات اجتماعی‌اش مرتکب شود، اما تنها تفاوتش اين است که هزينه‌ی دومی بسيار بيشتر و گزافتر است.

نظرات

برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.