کتاب ناپیدا اثر پل استر
توضیحات
رمان ناپیدا نوشته پل استر ترجمه خجسته کیهان
یک عدد چاقو از ضامنش بيرون آمد , بورن فورا با حركتي محکم دستش را پايين آورد و پسره را زد، صاف توي شكمش، درست به هدف. پسر كه چاقو شكمش را مي دريد، ناله كرد. شكم را با دست راست گرفت و آرام بر زمين افتاد. گفت چرا مي زني؟ هفت تيرم كه گلوله ندارد
نظرات
برای این محصول هنوز نظری ارسال نشده است.