کتاب های دکتر هدایت الله حکیم الهی
آقای دکتر هدایت الله حکیم الهی که از نخستین پایه گذاران مطالعات اجتماعی و موشکافی در انگیزه های انحطاط و سقوط گروها در ایران میباشند در سال 1327 بعلت مبارزات حادی که در دولت قوام السطنه بعمل آورد و بعلت انتشار کتابهایی مانند با من بزندان بیائید و با من بارتش بیائید و شهر دموکرات که در آن دستگاه دولت به شدت مورد انتقاد قرار گرفته بود تحت تعقیب دولت واقع گردید و بالاخره باوساطت جناب اقای محمدحسین قشقائی و جناب اقای احمد و عبدالرحمن فرامرزی از این گرفتاری جان بدر برد و رهسپار اروپا شد و در انگلستان در دانشگاه لندن بتدریس و تحصیل مشغول گردید.
نویسنده بعلت استنباط خاصی که از اداره اجتماع و تعمیم عدالت داردئ هیچگاه در طول زندگی خود از در سازش با دولتهای متشکل و گروهای مختلف درنیامده و پیوسته بصورت انفرادی عمل کرده و در مبارزه علیه مفاسد و مظالم باقی مانده است.
و چنانچه خود گوید : من با زر و زور دشمنستم من بت شکنم نه بت فروشم
و از آنجائیکه مطالعات او در زندان-دارالمجانین-دادگستری-شهرنو-ارتش و مدارس و غیره که آنها را آئینه اجتماع میداند طوری بود که فساد و تباه کاری تشکیلات و بخصوص انحطاط و فساد دادگستری و افراد بسیاری از مقامات سیاسی و اداری را برملاء میساختطبعا دشمنان خاص خطرناکی نیز از طبقات مختلفه که از قدرت و مصونیت برخوردار بودند برایش بوجود میامد و پیوسته سعی در کنار زدن و نابودی او مینمودند که اخرین تقلای انان اعلام جرم دسته جمعی قاضیان دادگستری و تعلیق او از کلیه مشاغل بود.
حکیم الهی با وجود این حقیقت که یک رشته مطالعات اجتماعی منتشر کرد و وضع وحشتناک زندانها-دیوانه خانه ها و نواحی فاد و مدارس را برملا کرد شاید کمتر از دو نفر دیگر شناخته شده باشد.
او از سال 1940 علیه کمونیزم به مبارزه پرداخت و به منظور ایجاد رفورم و اصلاحات بیک مبارزه طولانی علیه وزرات دادگستری دست زده است.
حقیقت انکه خدمتی را که حکیم الهی منفرد و یک دست و تنها و بدون تکشیلات و جمع اوری مادیات و اعانات در اصلاح وضع زندگی و محیط زندانیان و متهمان بجنون وسایر سقوط یافته گان اجتماع نمود نه تنها در تاریخ اجتماعی ایران بلکه در تاریخ اجتماع بیشتر از ممالک جهان بی سابقه بوده است.
او صدها نفر را بدون بوق و شیپور و تخصیص بودجه بشهادت آثارش و مقالات منتشر شده در جرائد روز از این بیغوله ها نجات داد و بزندگی و به سامان رسانید
کتاب های حکیم الهی عباترتند از
یادداشتهای یک دیکتاتور
با من به دار المجانین بیائید
با من به شهر نو بیائید
با من به زندان بیائی
گیتا دختر کولی
از شهر نو تا دادگستری