کتاب افسانه های اپرا اثر حسن شهباز
اپرا و آنچه که امروز به عنوان هنر اپرا خوانده می شود تا آنجا که تاریخ شهادت می دهد زادگاهش سرزمین هنر پرور ایتالیا بوده است و تقریباً از اواخر قرن شانزدهم میلادی بوجود آمد اما اگر غرض بازی به روی صحنه، همراه با ساز و آواز باشد، قدمت آن تا پنج قرن پیش از میلاد مسیح به دوران سوفوکل و ه آشیل و سایر منظومه سرایان و نمایشنامه نویسان تراژيك يونان باستان می رسد.
در آن هنگام بازی هنرمندان نیز همراه با سازهای بادی وزهی بوده است و گاهی عده ای بطور جمعی روی سن به خواندن آواز می پرداختند. در حقیقت این اصل کلی و مسلم همیشه بر بشر هویدا بود که موسیقی و درام در صورتی که با یکدیگر همراه گردد بهتر می تواند به دل بیننده اثر بگذارد، وای قرنهای متمادی به طول انجامید تا آدمی به خوبی درک کرد که آواز و موسیقی و بازی با هم میتواند شالوده هنری را بریزد که خود يك رشته جدا ومدون از هنر گردد و فصلی درخشان و جاویدان در عالم جمال و کمال انسانی پدید آورد.
هنر اپرا از بدو پیدایش خود تا امروز مثل بسیاری دیگر از رشته های ذوقی، شامل يك دوره د انقلابی، و بعداً تحول تدریجی بوده که دورانش روی میرفته متجاوز از سیصد سال به طول انجامید اپرا در حقیقت مولود طغیانی است که در آغاز قرن شانزدهم برضد داستانهای آهنگ دار و نامفهوم و پیچیده و « چند صدایی» داستان سرایان ایتالیا در آن قرن صورت گرفت و بتقدم این کار هنرمندی به نام وجا کو پوپری در ایرای دفته بود که وی برای نخستین بار، آواز انفرادی را در این اثر خود جایگزین آوازهای عاشقانه جمعی کرد.
نفوذ این طغیان و و خروج از مألوف که بزودی از شمال ایتالیا به سایر نقاط اروپا نیز سرایت کرد باعث شد (و یا لااقل محرك آن شد که دیگران هم این شیوه را تقلید کنند و در این راه گام بردارند در انگلستان در آغاز قرن هفدهم مصادف با دوران سلطنت جیمز اول و چار از اول نمایشهای درباری که در حقیقت نوعی بازیهای «تمثیلی» مفصل و پرکار بوده و احتیاج به سخنوری و رجزخوانی داشت و یا نوعی لال بازی که همراه با قطعاتی موسیقی حادثه ای بود تغییر کرد و مبدل به صحنه های با آواز انفرادی شد.
در سال ۱۶۱۷، نیکلالانیره كه يك هنرمند ایتالیایی الاصل انگلیسی بوده در انگلستان نوعی نمایش «ماسك ۶ تهیه کرد که مبنای آن بر داستان «بن جونسون» ۷ شاعر و درام نویس مشهور انگلیسی بود و آهنگ آنرا خود وی ساخته بود. در این اثر لانیر آواز انفرادی را جایگزین شیوه سابق کرد. اثر این روش گرچه موقتی بود ولی همین پیشقدم شدن او سبب گردید که آهنگسازان و رهبران دیگری د. شیوه اپرا نظیر هنری پورسل ۸ ظهور کند. در آلمان اولین اثر نفوذ و تأثیر موسیقی ایتالیا در حدود سال ۱۶۲۷ در شهر درسدن به ظهور رسید. در این سرزمین و در همین دوران هنرمندی به نام دهاینریش شوتز ۹ که تحصیلات موسیقی خود را در و نیز کرده بود آهنگهایی جهت اشعار «دفته» (که مبنای ایرای پری نیز قرار گرفته بود) پدید آورد. اپرا به سبك ایتالیایی بود و مانند انگلستان اثر و نفوذش چندان دیر نپایید ولی پایه تحول عظیمی را گذاشت.
در فرانسه تحول اپرا بشیوه دیگری صورت گرفت بخاطر دلبستگی و تعصب زیادی که مردم نسبت به درام داشتند به آسانی حاضر به قبول شیوه ایرای ایتالیایی نبودند، آنها به روش خود به توطئه داستان و نوع بازی بیش از هرچیز اهمیت می گذاشتند. تأثیر ابرا تاحدی در اواسط سده هفدهم به وسیله هنرمندی به نام ژان با بتيست لولی ۱۰ آغاز شد که از قضا اهل فلورانس بود و همچنین بخاطر نفوذ فرهنگستان پادشاهی موزیك كه تحت حمایت لوبی چهاردهم تأسیس یافته بود جنبشی پیدا کرد. با وجود این فرانسه تا دوران انقلاب در مقابل نفوذا برای ایتالیایی مقاومت ورزید. در اواخر سده هفدهم ایرای ایتالیایی در انگلستان و آلمان نضح می یافت و در فرانسه هم اندکی تقلید میشد خوانندگانی از ایتالیا بسراسر ممالك اروپا سفر کرده و شیوه اپرای ایتالیائی را رواج میدادند.
این عصر را می توان دعصر طلایی اپرا نامید برای اینکه اپرا در این دوره تحت نفوذ آهنگسازانی نظیر «الساندرو اسکارلاتی بیشتر از آن جهت تنظیم میشد که آهنگ و صدای خواننده به گوش بیننده برسد و دیگر به موضوع داستان و اندیشه اینکه تماشاگر سرگرم شود توجه نمیشد. برای نمونه میتوان ایرای «پومپئو» ۱۲ اثر اسکارلاتی و «ارفتوه ۱۳ اثر «كلوك» را نام برد که در آنها این منظور کاملا مشهود است. در ایرای دار فلو» به تمام جهات یعنی هنر آواز و زیبایی موضوع وجذبه آهنگ هر سه توجه شده است. پس از گلوك پیشرفت هنر ایران دچار نهضت جدید رمانتيك گردید و با وقوع انقلاب کبیر فرانسه تمایلات سیاسی نیز داخل آن شد و رفته رفته جنبه ملیت ووطن خواهی نیز به شیوه رمانتيك آن نفوذ پیدا کرد.
در همین دوران بود که توابع بزرگی در عالم موسیقی مانند موتارت، بتهوون میبرنور، روسینی دونیزتی و دوبره ظهور کردند و آنگاه در منتهی الیه قوس صعودی رمانتيك آهنگسازان توانا و عالیقدری نظیر واگنر و وردی اپرا را به اوج عظمت خود رساندند. وجود این هنرمندان بزرگ بود که اپرا قام بسیار شامخی را در عالم هنر احراز کرد و در حقیقت میتوان گفت که در اروپای غربی اپرا در آن زمان به والاترین مرحله تکامل خود رسید. هنر ایرای روسیه تا نیمه دوم قرن هجده هیچ تغییری نیافت.
در سالهای بین، ۱۷۵۰ تا ۱۸۰۰ میلادی بود که شیوه ایتالیایی اپرا به مسکو و سن پطرزبورگ راه یافت. آغاز شیوه ایرای روسی را تقریباً میتوان از قرن نوزده و با ظهور شاهکار آهنگساز ،روسی «میکاییل گلینگاه ۱۹ به نام « يك نوع زندگی برای تزاره نامید. این اثر را کلینکا در سال ۱۸۳۶ تقدیم دوستداران هنر کرد تازه توجه مردم هنر دوست روسیه به شیوه نوین اپرا آشنا شده بود که پنج نابغه روسی، یعنی موسود گسکی ریمسکی کورساکف، الکساندر بورودین مزار کویی و میلی بالاكيريف ظهور کردند و آن روح ملیت و وطن خواهی را که در آغاز در آثار گلوك پدیدارشد رواج دادند.
سعی این هنرمندان در این بود که حتی المقدور از نفوذ شیوه ایرایی ایتالیا جلوگیری کنند و به آثار خود رنگ زیبایی محلی بدهند و در آثار خویش منحصراً آهنگهای بومی و ملودیهای روسی به کار برند. باید به این نکته توجه کرد که هر نوع پیش آمد بزرگ و حوادث اساسی زندگی بشری در اروپا و سرزمین زادوواد ایر از نواحی اطراف، در نوع و شیوه و موضوع اپرا تأثیر به سزا داشته است و بهمین سیب طی ادوار مختلف با ظهور حوادث و سوانح گوناگون خط سیر ر آن تغییر کرده است.
مثلا درو نانی ۱۶ که در تاریخ حیات و تمدن بشری دوره خاصی را شامل است انگیزه های نیرومندی را در ذوق انسانی به وجود آورد که در نتیجه باعث پدید آمدن اپرا گردید. رونسانی از سال ۱۳۵۳ آغاز گردید از دوره ای که ترکها قسطنطنیه را تصرف کردند. قریب یازده قرن بود که این شهر مرکز فرمانروایی مسیحیت شرق بود و در همین دیار دانشمندان و حکماء و فلاسفه و هنرمندان ،یونانی نهال دانش و حکمت و فلسفه و حتر را درخت باروری ساخته و به ثمر رسانده بودند.
با تسلط ترکها بر این منطقه و پدید آمدن حکومت عثمانی این عده هر يك به گوشه ای از جهان پناه برده و متفرق شدند. نزدیکترین کشوری که سلامت و امنیت آنها در آنجا تا حدی تأمین بود ایتالیا بود و از همین رو، زیده این حکما و دانشمندان و هنرمندان بدانجا گریختند به همین جهت ایتالیا مهد رونسانس و در حقیقت کانون تجمع بزرگان عصر گردید.
دوره رونسانس خود باعث احیای هنر كلاسيك يونان و روم شد و در تمام رشته ها این تجدید حیات محسوس گردید مگر در رشته موسیقی بازگشت به دوران هنرهای کلاسیک باستان و کوشش در احیای آنها کار نسبتاً مشکلی نبود و از اینرو هنرمندان در آرزوی خود توفیق سریع یافتند و سییش هم این بود که هنر به طور اعم در طی قرون وسطی بدست فراموشی سپرده شده بود ولی موسیقی وضع دیگری داشت. در همان دورانی که اکثر رشتههای هنری دچار خمودی و رخوت و نسیان گشته و دیگر کسی به یاد تجدید یا تکمیل آن نمی افتاد موسیقی راه کمال می اومود و تحت نفوذ مستقیم شرایط زمان و مکان بود.
انقلاب در این رشته از هنر همانگونه که ذکر آن رفت در حقیقت انقلاب برضد افسانه های آهنگ دار نامفهوم و پیچیده و چند صدایی بود که مردم آن عصر طی گذشت سالها و قرنها به آن عادت کرده بودند و به آسانی نمی شد در آن رخته کرد و تغییر و تبدیلی در آن به وجود آورد. در فلورانس قريب يك قرن پس از ظهور رونمایی عده ای آهنگساز بزرگ و موسیقیدان توانا ظهور کردند که فدایی هنر یونان باستان بودند. این توابع که در میان آنها افرادی نظیر جاکوپو پری» و «ونسانز و گالیله) (پدر گالیله ستاره شناس معروف وجود داشتند و حامی نیرومندی مانند کنت باردی که از نجهای توانگر و با نام و نشان فلورانی بود از آنها هواداری می کرد. متفکرینی اصلاح طلب و ماجراجو بودند که به هیچ وجه حاضر نبودند شیوه موسیقی زمان را بپذیرند و مانند سایر پیشقدمان دوره رونمائی در برابر این سبک قیام کردند و مصمم گشتند به موسیقی همان سادگی و روانی و زیبایی را بد نشد که در دوران باستان درام یونانی داشت اینها روش «چند صدایی» را در درام بهم زده و سبك ديك صدایی را به وجود آوردند و همین کار در حقیقت نخستین گامی بود که به طرف پیدایش هنر اپرا گرفته شد.
اولین اثر آنها چنانکه ذکر آن رفت ایرای دفته شاهکار «پری» بود که در سال ۱۵۹۷ به روی صحنه آمد بعداً داور پدیس در سال ۱۹۰۰ میلادی به یاری پری و «کاچینی ۲۰ در پنج پرده تنظیم گردید که در آغاز اور نوره و در پایان هر پرده نوای کره داشت. از آن دوره پیمد بود که رفته رفته اپرا به صورت يك صدایی نضج گرفت و روبه کمال رفت شاید هم يك دليل اساسی توسعه آن شهوه دلپذیر و نواهای عامه پسند آن بود که موجب موفقیت سریع اپرا گردید.
تا قبل از طلیعه قرن هفدهم ایراخانه بزرگ و مجللی در هیچ نقطه از جهان وجود نداشت و عده ای که معمولاً برای شنیدن و تماشای اجرای برنامه ای حاضر میشدند خیلی محدود بودند ولی پس از رواج یافتن سبک درام پک صدایی و در حقیقت نضع یافتن شیوه ابراء تعداد دوستداران این هنر رو بفزونی رفت و عده بیشتری خواهان تماشای آن شدند. در نتیجه نخستین ایراخانه عمومی به سال ۱۶۳۷ در شهر و نیز به وجود آمد و از آن پی در سایر شهرهای ایتالیا نیز این هدف دنبال گردید.