کتاب جنگ جهانی در ایران اثر سر کلارمونت اسکرین ترجمه غلامحسین صالحیار
در سال ۱۹۳۰ میلادی مرحوم سر آرنولد ويلسون کتابی تحت عنوان کتابهایی که راجع ب ایران به رشته تحریر کشیده شده است انتشار داد. در این کتاب که شامل بر ٢٥٢ صفحه است از ۳۳۵۰ کتاب اسم برده شده و روشن میشود هفتاد درصد از کتابهایی که درباره ایران نوشته شده بزبان انگلیسی بوده است .
از آن پس درباره ایران مرتباً کتابهائی انتشار یافته و این جریان قطع نشده مگر بعلت وقوع جنگ دوم جهانی، و اتفاقاً خود این جنگ ایران راچه در جهان آزاد و چه در کشورهای پشت پرده آهنین بیشتر از پیش مورد توجه قرار داده است. از آنجا که من یکی از مردم معدودی هستم که از میان غربیان در در جنگ جهانی در کشور ایران بوده ام و علاوه بر آنکه طی این دو جنگ در کشور مذکور مشاغلی داشته ام، در فاصله میان دو جنگ نیز مدتی از عمر خود را در این سرزمین گذرانده ام، میتوانم از این امر بعنوان بهانه برای نوشتن این کتاب ، که فی الواقع افزودن اثر ناچیزی بجریان عظیم انتشارات مربوط بایران است، استفاده کنم.
در جریان نخستین جنگ جهانی بسیار جوان بودم ، و تعلیمات کافی نداشتم، و از اینرو نمی توانستم اهمیت وقایع سیاسی و اجتماعی را که در جنوب شرقی ایران، در کنارم روی میداد، درک کنم و آنرا مورد ارزیابی قرار دهم . اما تجربیاتی که طی این مدت بدست آوردم در من شدیداً مؤثر افتاد و از آنجا که این تجربیات تا حدودی نکات منفی و مثبت سیاست انگلستان را در دهساله دوم قرن بیستم روشن میکند شاید ارزش آنرا داشته باشد که برشته تحریر کشیده شده و باین وسیله ضبط گردد. از استفاده از مرخصی سالانه اول ماه مارس سال ١٩٤٩ یاسمت پس کنسول در سفارت انگلیس در تهران مشغول بکار شدم و در همین اوقات بود که میتوانستم از نزدیک ناظر مبارزه ای که بر سر نفت شمال ایران بین احمد قوام نخست وزیر ایران و سایچیکف سفیر شوروی در تهران در گرفته بود باشم. مبارزه ای که شاید بهترین عنوان برای آن مبارزه دزیرکی و درایت باشد. کتابی که من نوشته ام فى الواقع يك خاطرات شخصی است.
خاطراتی که اساس آن را مکاتبات و مشاهدات و همچنین تجربیات روزمره من طي دو جنگ جهانی و سالهای بحرانی بعد از این در جنگ تشکیل میدهد. برای آنکه ارتباط مطالب از هم نگسلد ، و داستان بر اساسی وسیع تر جریان یابد حوادث مربوط بسالهای ۲۱-۱۹۱۹ و همچنین سال ١٩٤١ را که در ایران نبوده ام نیز در این کتاب آورده ام. برای تنظیم خلاصه وقایع از کلیه نشریات رسمی و غیر رسمی که در دسترسم بوده و همچنین از پروندههای روزنامه «تایمز» استفاده کرده ام در دومین جنگ جهانی، یکبار دیگر برای من موقعیت ممتازی پیش آمد . شغل من ایجاب میکرد که ناظر فعالیتهای نمایندگان کنسولی و نظامی متحدین روسی ی کشور خویش باشم و معضلات مربوط بارسال ذخایر جنگی را از طریق مشرق ایران برای شوروی مورد مطالعه قراردهم از طرف دیگر این فرصت بمن اجازه میداد که در نواحی شرقی ایران با مسائلی که دولت مواجه بود آشنا گردم پس از آنکه بازنشسته شدم، دیگر بجز گزارشهائی که خودم مالی دوران ماموریت کنسولی بدولت داده ام و نیز گزارشهای مرحوم سر گیلز اسکویر کنسول انگلیس در مشهد پیش از اسکرین» باسنادرسمی محرمانه دسترسی نداشته ام عکسهائی که در این کتاب انتشار یافته قبلا در هیچ کجا بچاپ نرسیده است .
خرید کتاب جنگ جهانی در ایران اثر سر کلارمونت اسکرین ترجمه غلامحسین صالحیار
فقط مجله «بلك رود در تاریخ فوریه ١٩٥٤ شرح مأموریت ایرانیان مردمی با هوش، با نشاط، و دارای اصل و نسبی عالی و ممتاز هستند که طی ۱۳ قرن اخیر تاریخ خود بخاطر وسعت خاك و موقعیت ویژه جغرافیائی نتوانسته اند به ترقیات لازم نائل گردند . ایران کشوری است بسیار پهناور و بسبب شکل و وضع خاص خود بسیار قابل تهاجم است.
اگر بخاک ایران، آب کافی برسد، حاصلخیز است اما این حاصلخیزی فقط در ناحیه باریکی که دارای آب و هوای نیمه استوایی است و در کناره دریای خزر قرار گرفته وجود دارد. میزان بارندگی در ایران، آنقدر هست که شهرها و روستاها را که در فواصل دوری از یکدیگر قرار دارند ، مشروب کند و صحاری نقاط کوهستانی عشایر را سیراب سازد.
بجز تهران که در حدود دو میلیون نفر جمعیت دارد ، و بیش از حد توسعه یافته . در این کشور شهرهای بزرگ مانند تبریز ، مشهد و اصفهان وجود دارد و فواصل شهرها نیز با یکدیگر بسیار زیاد است . وسعت خاک ایران سه برابر خاك فرانسه است اما جمعیت آن بیست ملیون نفر هم نمیرسد. يك چهارم این جمعیت را عشایر چادر نشین تشکیل میدهند و از باقیمانده دوسوم آنها اهالی شهرها ، و از جمله تهران هستند که در اطراف بیابانی بطول ۱۵۰۰ كيلومتر و عرض میان ٤٠٠١:٢٤٠ کیلومتر بسر میبرند .
با این ترتیب روشن میشود که فواصل مراکز جمعیت در این کشور فوق العاده زیاد است و بدیهی است پیش از آنکه اتومبیل و هواپیما وارد حیات مردم گردد ، این فواصل تاچه که در حد عظیم و امید بوده است. بر اثر این موانع و مشکلات ایرانیها تاکنون فرصتهای کمی داشته اند نحوه حکومت دموكراتيك را بیاموزند مردم ایران که بنا به دلایل . سوق الجیشی نمیتوانستند در برابر تهاجم مقاومت کنند، ملیت خود را فقط با هوش و ذکاوت طبقه عالی اجتماع خود و با استفاده از حفاظ ناراحت بیابانها و کوههای در هم بر هم کشور خویش حفظ کرده اند، حتی در دورانی که مردم ایران از صلح نسبی و رفاه اقتصادی نسبی برخوردار بودند ، ایجاد دولت مرکزی تنها بر اساس فئودالیزم ، که پادشاه مطلق العنانی رای آن قرار داشت امكان پذير بود بنا بهمان دلایل جغرافیائی نژادهای هند و اروپائی ،ایران هرگز نتوانسته اند نژادهای دیگر ساکن این کشور یعنی نژادهای ترك و عرب و مغول و کرد و پختون وبلوچ را کاملا همرنگ خود کنند. در نتیجه ملتی مرکب از افرادی بوجود آمده که فقط بخود و منابع خوش میاندیشند و این افراد همکاری دسته را دشوار می یابند. آن وحدتی که بملت قدرت و نیرو می بخشد ، آن کار دسته جمعی که آزادی از قید و بند و استعمار خود خواهانه را میسر میسازد، همیشه از ایرانیها گریزان بوده است.
برای ایرانیها معنای «آزادی» این نیست که از چنگ مداخلات بیگانگان آزاد باشند زیرا عقیده این گونه مداخلات هرگز پایدار نبوده است بلکه اینستکه در بهره برداری از منافع انسانی و مادی خود آزاد باشند. و اینگونه آزادی نیز در میدان عمل مچنین از آب درآمده است که زورمندان دارائی خود را نگاه دارند و بر آن بیفزایند و برای ایرانیهای هوشمند معنای این آزادی آنست که ثروت جمع کنند و برای هر دوسته ایندو کار را بزبان دهقانان که پراکنده و دارای نژادهای گوناگون و از لحاظ سیاسی قابل تشکل جمعی نیستند، صورت میدهند.