کتاب مغاک تیره تاریخ : اسلام چگونه پدید آمد؟ اثر مزدک بامدادان (محسن بنائی)
پاسخ فرجامین به این پرسش هنوز یافته نشده است راستی را چنین است که ما در پاسخ به این پرسش هنوز در آغاز راهیم و من خود نیز در این جستار با دست یازیدن به نوشته های درون دینی و هم سنجی آنها با یکدیگر، دست کم توانستم نشان دهم که اسلام چگونه پدید نیامده است». همچنین نشان دادم که سیره و قرآن در دو بستر گوناگون و بسیار جدا از هم در جایی دیگر و زمانی دیگر و گاه در ستیز باهم پدید آمدهاند و سیره بر پایه بنمایه ها و گزارشهای پذیرفته شده از سوی همه مسلمانان نزدیک به دویست سال پس از قرآن نوشته شده است و از همین رو گاه حتا گزارشهای آمده در یک سیره از یک نویسنده نیز با یکدیگر سر ستیز دارند (نمونه فروآمدن سوره مشد یا نام یثرب). تا هنگامی که پژوهشهای باستانشناسی بتوانند با گواهان آزمون پذیر تاریخی نشان دهند اسلام چگونه پدید آمده است.
می توان و میبایست تاریخ و قرآن را کاوید و پژوهید و نشان داد که تاریخ پیدایش اسلام وحی بعثت نبوت و ... بدانگونه که تا کنون آمده نمی تواند راست باشد در نبود دادههای آزمون پذیر تاریخی ناگزیر باید دست بدامان انگاشت یا تئوری شد و تلاش کرد با آفریدن الگویا مدل تاریخی به هسته راستین رخدادها نزدیک شد برای ما ایرانیان شاید این کار آسانتر از دیگر مسلمانان باشد چرا که در گذشته نزدیک کشورمان گواه ،پیدایش برآیش و گسترش یک دین نوین بوده ایم با همه ستمهایی که در ایران بر پیروان این آئین می رود، بهائیان پرشمارترین دگردینان ایرانی هستند و پس از اسلام در جایگاه دوم نشسته اند.
نگاهی بر تاریخچه این دین که یکی از جوانترین دینهای فراگیر جهان بشمار می رود می تواند ما را در پاسخ به پرسشمان یاری کند میدانیم که شاخه شیعی دین اسلام از همان آغاز خود به شاخه های پرشماری بخش گشت و هرکدام از آن شاخه ها نیز زیر شاخههای خود را ساختند برای نمونه در شاخه شیعه دوازده امامی یا جعفری تا سالیان دراز درگیری میان اخباریون و اصولیون روان بود و این دو که هر یک نیز زیر شاخههای خود را (داشتند همدیگر را برنمی تافتند. در سالهای پایانی سده ۱۲ خورشیدی سده ۱۸ (میلادی) شیخ احمد احسائی (۱۱۳۲ تا ۱۲۰۵ / ۱۷۵۳ تا ۱۸۲۶) که خود مجتهدی بلندپایه بود، آغاز به گفتن و نوشتن سخنانی نو و تا اندازه ای بیرون از هر دو شاخه اخباری و اصولی کرد، که نگاه ویژه ای به پرسمان امامت و جانشینی داشت.
شاگرد او سید کاظم رشتی (۱۱۷۲ تا ۱۲۲۲ / ۱۷۹۳ تا ۱۸۴۳) بنیانگذار شاخه نوینی از تشیع شد، که آن را بنام شیخ احمد احسانی شیخیه" نامیده اند. چکیده باورهای شیخیه را در واژه رکن" "رابع میتوان یافت. پیشتر آوردم که سنتان شهادتین، نماز، روزه، زکات و حج را اصول دین خود میدانند. شیعیان توحید نبوت و معاد را اصول دین و امامت و عدالت را اصول مذهب می شمارند.
خرید کتاب مغاک تیره تاریخ : اسلام چگونه پدید آمد؟ اثر مزدک بامدادان (محسن بنائی)
احسانی به این سه اصل یا رکن دین رکن چهارمی نیز افزود و آن را رکن رابع یا ستون چهارم نامید که تولی دوستی گرفتن [ معصومین]) و تبری" (دوری جستن از دشمنان (ائمه را در برمی گرفت محمدکریم خان کرمانی (۱۱۸۹ تا ۱۲۵۲ / ۱۸۱۰ تا ۱۸۷۳)، بنیانگذار شاخه کرمان شیخیه در رساله رکن رابع" برگهای ۱۳ و ۱۴ در اینباره چنین می نویسد: پس چهار امر در اینجا پیدا شد که همه را باید شناخت و اعتقاد کرد: اول، خداوند عالم که خالق ماست از عدم و رازق و مالک ماست.
دویم، حجت او و خلیفه او در میان خلق که میتواند از او بگیرد و بما برساند و پیغام آور اوست بسوی خلق سيوم ، ولی عهد آن پیغمبر که او را جانشین خود و قائم مقام خود می کند در رحلت خود و بعد از خود و همچنین جانشینان در هر عصری که اینها همه باید معصوم و مطهر باشند و اینها حجتهای آن پیغمبرند بر عباد. یکی از شاگردان سید کاظم طلبه ای بنام میرزا علی محمد بود (۱۱۹۸ تا ۱۲۲۹ / ۱۸۱۹ تا ۱۸۵۰) که اندک اندک از اندیشه های استاد خود دوری گرفت و خوانش ویژه خود از بازگشت مهدی امام زمان را پدید آورد. نامی که او بر خود نهاد.
همانگونه که پیشتر رفت برگرفته از یکی از کهنترین اندیشه های امامیه بود که می پنداشتند کسانی به نمایندگی از امام پنهان درست و نادرست را به شیعیان نشان می دهند و این نمایندگان را نایب یا "باب" می نامیدند. شیخیه همانگونه که رفت در آستانه پایان هزاره امامت مهدی صاحب زمان این باور را پروردند و از آن انگاشت رکن چهارم را بر ساختند تا سال ۱۲۲۳ (۱۸۴۴) پیروان باب هنوز خود را مسلمان و شیعه دوازده امامی میدانستند و بر برگزاری آئینهای دینی و نیایشی اسلام پای می فشردند و برآن بودند که خوانش آنان از امامت شیعه و مهدویت درست ترین خوانش است.
در این سال که به سال قمری ۱۰۰۰ سال از درگذشت امام حسن عسگری (۲۶۰) هجری قمری و آغاز امامت مهدی صاحب زمان می گذشت، باب خود را مهدی نامید و چند سال دیرتر با پدیدآوردن واژه من يُظهره الله"، در جایگاه کسی که پس از خود او پیام خداوند را آشکار خواهد کرد، از آن نیز فراتر رفت. او برای باوراندن اندیشههای خود از آیه های قرآن بهره می گرفت و برآن بود که قرآن به آمدن او نوید داده است و آئین او دنباله اسلام راستین است که ۲۶۰ سال نخست آن دوران نزول آیات حق و تجلی ائمه معصومین و هزار سال پس از آن دوران حکومت اسلام بوده است که در سال ۱۲۶۰ قمری بپایان رسیده است .
پیروان باب سرانجام در سال ۱۲۲۷ (۱۸۴۸) و هنگامی که او در زندان بود، در یک گردهمائی بزرگ که بدان اجتماع نسخ اسلام نیز می گویند، در دشتی بنام بدشت در نزدیکی شاهرود به هم پرسگی درباره آینده جنبش خود نشستند و گست خود از دین کهن (اسلام) و پیدایش آئین نوین را به گوش همگان رساندند. طاهره قره العین که پیروان باب او را مظهر حضرت فاطمه علیها السلام" می دانستند در این باره گفت ای اصحاب ،ما این روزگار از ایام فترت شمرده می شود امروز تکلیف شرعیه یک باره ساقط است و این صوم و صلوه و ثنا و صلوات [روزه و نماز و ستایش و نیایش، م. ب. کاری بیهوده است.
آنگه که میرزا محمد علی باب اقالیم سبعه را فرو گیرد و این ادیان مختلفه را یکی کند، تازه شریعتی خواهد آورد یکی از باشندگان این گردهمائی وزیر زاده ای بنام میرزا حسین علی نوری بود که از سوی برخی از پیروان باب "بهاء الله" نام گرفت و در سال ۱۲۴۲ (۱۸۶۳) خود را همان کسی نامید که میرزا علی محمد باب نوید آمدنش را داده بود (مَن يُظْهَرُهُ الله) و بنیانگذار آئینی شد که به نام او دیانت بهائی نام گرفت و بدینگونه در گذر کمتر از هشتاد سال از دل دین اسلام مذهب شیعه، شاخه دوازده امامی، زیر شاخه شیخی، دینی یکسر تو و دیگرگون پدید آمد که اگرچه در زهدان اسلام بالیده بود و پرورده شده بود، بند ناف خود را از آن بریده و پیوند خود را از آن گسسته بود گفتنی اینکه پیروان برادر ناتنی میرزا حسین علی بنام میرزا یحیی ح ازل برآن بودند که باب پیش از مرگش او را مَن يُظْهَرُهُ الله خوانده.
خرید کتاب مغاک تیره تاریخ : اسلام چگونه پدید آمد؟ اثر مزدک بامدادان (محسن بنائی) انتشارات فروغ سال 1399