تنها راه واسه ی موفق شدن در بهکارگیری این اصول، ذهنیکردن آنها است .برخلاف بعضی از کتابهای نوشته شده در حوزه هنر، این کتاب دارای ارجاعات مناسب بصری درباره محتوای خودش است به گونهای که تداعی اکثر مثالهای درون متن به ذهن مخاطب سپرده نمیشود. همچنین بعد از شرح و توضیح روشها، در فصل آخر آثار مهم هنرمندان در این شانزده روش مورد بررسی قرار میگیرد. "از هم اکنون برخی از واکنشها در قبال موضوع کتاب حاضر را پیشبینی میکنم! گروهی یافتن ایده در هنر را نوعی الهام شهودی میدانند پس با صراحت با چارچوبهای مستند این کتاب مخالفت خواهند کرد. علی رغم این مخالفت، پیشاپیش به آنها احترام میگذرام. چون خود نیز به این الهام شهودی در برخی موارد باور دارم. گروهی هیچگونه قاعدهمندی را برای هنر جائز نمیدانند. از نگاه آنها اینگونه کتابها ارزش خواندن ندارند. متاسفانه در دوره پست مدرنیسم باید این گونه نظرها را تحمل کرد! گروهی دیگر قضاوت منصفانهای خواهند داشت و از اینکه بهکارگیری این اصول در نهایت به قالبی شدن آثار منجر خواهد شد نگران هستند. گروهی از دانشجویان هم این کتاب را کمک درسی و حل المسائل تلقی خواهندکرد! آخرین گروه همانهایی هستند که به آنها دل بستهام؛ آستین بالا خواهند زد و در این راه صعب مرا همراهی خواهند کرد. این گروه باور دارند که این قواعد تنها در بخش کوچکی از دنیای هنر کاربرد دارد، دنیایی که علیرغم کوچکیاش،بسیار وسیع و غیر قابل تصور است..." خیلی از ما به دلایل مختلف، اغلب ایده قابل قبولی برای کارهای گرافیکی به ذهنمان نمیرسد. خیلیها فکر میکنند که خلاقیت و ذهن شکوفا عطیهای الهی هست که به عده معدودی دادهشده و به عدهای نه. از همین روی، باب خلاقیت را برای خودشان مختومه فرض میکنند و به این باور میرسند که آدمهای خلاقی نیستند.