کتاب سرینا نوشته ی دانیل استیل است.قطار در صورتی که چرخهایش روی ریلهای آهنین ریتم یک دست و یک نواختی را می سرایید. ظلمت شب ایتالیا را می شکاند و خروشان به جلو می رفت. بسیاری از کشاورزان و روستائیان به شدت تپل و فربه و بچه های لاغر و نحیف و کاسبان و تاجران وارفته و از قیافه افتاده و تعداد بسیار زیادی سرباز امریکایی در اطراف و کنار آن را ایستاده و آنجا را پر نموده بودند . بوی رطوبت و خسته کننده ای تمام مکان قطار را در خود گرفته بود همانند بوی منزلی که سالهای بسیاری تمیز نگشته است و بوی جدید بدنهای خسته و شلخته و زمانهای بسیار زیاد شسته نشده و زمان مهر و لطافت به خود ندیده هم به آن اضافه شده است . با وجود این ها هیچ انسانی در اندیشه ی باز نمودن پنجره نیفتاده است.هیچ شخصی جرأت این کار را نداشت و انجام نمی داد. پیر زنان در روبروی ازدهام هوای گرم شب امکان داشت چنان جیغ کشند که گوی مورد حمله قرار گرفته اند.برای دانلود کتاب به ادامه مراجعه نمایید و برای خرید کتاب سرینا تماس بگیرید.