کتاب شیر بی شمشیر که توسط مجتبی ورشاوی نوشته شده است.و با زبان فارسی چاپ گشته است.که دارای ده صفحه می باشد.حیوان های داخل جنگل در حال سر و صدا کردن بودند که از بین برگها جیپی با رنگ سبز و صدای زیاد و وحشتناکی که در آن شکارچیان قرار داشتند به بیرون جست.و به دنبال یک حیوان با رنگ سفید بود.حیوان پشت سده هم به زمین می خورد و دوباره بلند می شد و برای نجات دادن خودش می دوید.در نهایت حیوان به لبه ی پرتگاهی رسید که با شلیک دقیق شکارچیان تسلیم شد.دکتر با صدای بلند گفت این چند روز گذشته چی خورده و در ادامه گفت امروز روزه سوم است که چیزی نخورده.اگر باز ادامه بده مجبور می شوم به او سرم وصل کنم.مردی با قد بسیار کوتاه به جلو آمد و گفت فقط مقداری آب خورده است.دکتر قبل از رفتن رو به مرد کرد و گفت دکتر دیگری خواهم فرستاد تا این حیوان بی نوا را تا تدبیرش کند.همه که از اتاق خارج شدند مرد به بغل قفس شیر رفت و به او گفت می دانم خیلی سخت است.قفس و زندان جای مردان نیست.خودم هم تجربه داشتم قفس آدم رو از ریشه می سوزاند.برای دانلود کتاب به ادامه مراجعه نمایید و برای خرید کتاب شیر بی شمشیر تماس بگیرید.