کتاب شاخه ریشه دار که توسط مرحوم سید محمد حسین خطیبی نوشته شده است.که دارای بیست و یک صفحه می باشد.از اطراف آوای سر و صدا و دعوا و جنجال همچنان بلنده شده بود و به گوش می رسید.در را نصفه باز نمودم و دوان دوان به سمت اتاق کناری و مثل همیشه پریدم روبه روی پدر و چوب رو با دوتا دستم گرفتم. اما این دفعه شانس نیاوردم و چوب محکم خورد به پشت سره خودم و خیلی گیج شدم. به حالتی ملتمسانه گفتم پدر تمامش کن دیگر .یک نگاهی بم انداخت و با دادن چند دری وری و فحش اتاق را ترک کرد. از پشت پنجره نگاهش می کردم که همانند باقی روزها چوبدستی اش را به دیوار آویزان نمود گویی همچنان کمی از آن نظم معروف قدیم خود را حفظ نموده بود.باز گشتم به سمت برادر کوچکترم که نقش بر زمین بود و من را نگاه می کرد که گفتم برای چه سر به سرش می گذاری مگر نمی دانی که بیمار است و دست خودش نمی باشد.یه اتفاقی سره خودت میاری آخر .بی دقت به صحبت های من دست هایش را بر روی شلوارش می کشید و پشت هم ناله می کرد.گفتم نمی دانم دردش چیست.منکه به موقع موادش را تهیه می کنم.برای دانلود کتاب به ادامه مراجعه نمایید و برای خرید کتاب شاخه ریشه دار تماس بگیرید.