کتاب چشمهای بارانی اثری از نویسنده ایرانی فهیمه سلیمانی است .دختر درلباسی تماما سفید مقابل پنجره وایساده است. آسمان هم اکنون روشن ولی فضای درون اتاق تاریک است.از ظلمت اتاق دلش به رنج آمد. به دور تا دور اتاق نگاه نمود.چقدر خالی بود.آن اندازه خالی و تاریک که باز دلش گرفته است. اشک در چشمان من حلقه زده است. دو روزی می گذشت که دفتر خاطراتش رو مطالعه می نمود. از آن اول تا این دیروز که خسته بود.آن اندازه خسته بود که دیگر سرش هم بر روی بدنش سنگینی می نمود. ایامی بود که نخوابیده بود و چشمانش تاب روبرو شدن نداشتند و پلکهای سنگینش اصرار به پائین آمدن داشت. دوست داشت واسه ی تمام چشمهایش را روی هم گذاشته است و دیگر هیچ وقت آن را باز نمی نمود. می بایست به تمام این دشواری ها و ایام کسل کننده و یکنواخت را به آخر می رساند. سرنوشت دیگر برای او ارزش ماندن نداشت از بغل پنجره دو رشد و روی موزائیک های کف اتاق ایستاد و به لیوان و کیسه پلاستیکی قرص که در مقابلش بود چشم انداخت.برای دانلود کتاب به ادامه مراجعه نمایید و برای خرید کتاب چشمهای بارانی تماس بگیرید.