کتاب شبهای انتظار نوشته سهیلا بامیان است.حامد كه جدیدا پیروز شده بود با همه ی مخالفتهای پدر دختری به نام راشين با او عقد نماید.او را واسه ی تعطيلات تابستانی به شهر خویش برده است.هر دوی آنها با هم دیگر و كنار هم لحظات بسیار خوشی را گذراندند . حامد دختر عمويی به اسم شراره دارد كه با وجود بیست و یک سال زندگی همسر و دختر کوچک خویش را از دست داده است و بسیار زیاد اندوهگین و افسرده است. راشين در هنگام حرف زدن با شراره از او خواسته است که در اندیشه ی آینده ی خود باشد و قدیم و سرنوشت سوزناک خود را به دست فراموشی سپارد. هنگامی که راشين حرف های زده ی خود با شراره را برای حامد تعریف کرده و در ميان ميگزارد. حامد این مساله را میفهمد كه راشين همانند پدر خویش به زندگی نگاه می نماید و مثل او است.در این بین کمی عصابی شده با همدیگر بحث کرده و در جاده تصادف می کنند و پشمان حامد كور ميشود. برای خرید کتاب شبهای انتظار به لینک موجود مراجعه نمایید.