کتاب عشق تا ابد نوشته شهناز محلوجیان است.حالش بسیار بد بود.سرگیجه و سر درد شدیدی داشت که هم اکنون بسیار آزارش می داد و بغض سنگین و دردی که گلوی او را گرفته بود امان نمی داد نفس های تند و هیجان زده ی خود را به حالت عادی برگرداند.صدای آقا جون به صورت گلوله های ریز با تندی بر روی پرده ی گوشش می گشت و چرخ می زد. انگشتانش قدرت نگه داشتن گوشی تلفن را نداشت به دیوار کتارش تکیه داد و آرنجش را بر روی صفحه ی میز زیر تلفن نهاد و بی جان التماس کنان گفت برای چه اذیتم می کنی. التماست می کنم با من حرف بزن .گوشی تلفن را از بغل گوش خود دور کرد و می خواست آن را روی شاسی قرار دهد که منصرف گشت.دهانه ی گوشی را سفت با دستانش گرفت . ناراحت و نالان و سریع و عصبانی با خشونت دندان هایش را روی هم فشار داد . داری به او التماس می کنی . صدای پیر مرد خسته و پشیمان به گوشش می رسید که می گفت با تلفن قادر نیستم تمام مسائل را این گونه که رخ داده شرح دهم . خواهش می کنم داد نزن و هیچ حرفی هم نزن.بگذار تنها من صحبت کنم . برای دانلود کتاب به ادامه مراجعه نمایید و برای خرید کتاب عشق تا ابد تماس بگیرید.