کتاب چهل پنجره که توسط طاهره ایبد نوشته شده است.که دارای بیست و دو صفحه می باشد.پدر در چمدان را گشود و یک تکه پارچه به رنگ سبز را از داخل آن در آورده و یک سرش را به دست چپ من می بندد. مادر اشک در چشمانش حلقه می زند و گریه می کند. یک سرش پارچه را هم محکم به میله های موجود در آنجا می بندد. حیاط بسیار شلوغ و پر از همهمه است. خیلی هم بزرگ. مادر باز گریه می کند. پیرمردی هم آنجا نشسته می باشد. که سر خود را تکیه داده بود به میله ها. زیره لب حرفی می زند و چیزی می گوید. من نمی توانم بشنوم. آدمها می رود و می آید. هیچ هنگام حیاط نمی تواند خلوت شود. دور و اطراف سقاخانه جمعیت زیادی موجود است. سقاخانه طلا همانند خورشید تابان درخشان است. افرادی که در آنجا هستند از سقاخانه آب می خورند. یک سمت حیاط پر از گندم و کبوتر است.برای دانلود کتاب به ادامه مراجعه نمایید و برای خرید کتاب چهل پنجره تماس بگیرید.