کناب برزخ اما بهشت که توسط نازی صفوی نوشته شده است.که دارای دویست و بیست و سه صفحه می باشد.دو روز بعدی به دلیل آنکه واسه ی حال رعنا روزها بیرون نمی رفتیم بسیار دشوار سپری می شد. اما برعکس در هنگام شب ها که بغل شومینه تا نیمه شب نشسته و از قدیمها صحبت می کردیم .با شیطنت و شوخی هایی حسام و به یاد آن روزها افتادن خاطرات بچگی هایمان که الان شیرینی اش را زیادتر از هر دورانی کرده بود حس می کردیم.با زاویه های گوناگونی از روح هم دیگر آشنا شده که تا همان زمان و آن روز واسه ی ما پنهان بود.به طور مثال من واسه ی نخستین دفعه بود که آنجا شنیدم که دورانی حسام هم شعر می سراییده و از رعنا واسه ی تصحیح آنها کمک می گرفته است.رعنا به جای من گفت در گذشته هر دفعه چیزی در این باره شنیده بودم و به شوخی بود و من هم شوخی بودن آن را باور نموده بودم و هم اکنون شنیدن این صحبت به اندازه ای واسه ی من عجیب بود که حسام به صورت معترض مانند گفت چیه چرا این طوری نگاهم می کنی.مساله خیلی عجیبی نبود. برای خرید کناب برزخ اما بهشت به لینک موجود مراجعه نمایید.