دانلود کتاب انتری که لوطیش مرده بود و چند داستان دیگر-صادق چوبک
صادق چوبک را از پدران داستان نویسی نوین ایران میدانند. در این مجموعه داستانهای عدل، مردی در قفس، مسیو الیاس و یحیی از مجموعه خیمه شب بازی؛ قفس و انتری که لوطیش مرده بود از مجموعه انتری که لوطیش مرده بود؛ چشم شیشهای، دسته گل، یک چیز خاکستری، پاچه خیزک، همراه، عروسکِ فروشی و همراه شیوه دیگر از مجموعه روز اول قبر؛ و دزد قالپاق، بچه گربه ای که چشمانش باز نشده بود، کفترباز و پریزاد و پریمان از مجموعه چراغ آخر به انتخاب کاوه گوهرین برگزیده و توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیدهاند.
کاوه گوهرین در این باره میگوید: بیهیچ تردیدی صادق چوبک در کنار هدایت از بانیان داستان نویسی مدرن روزگار ماست و تاثیرپذیری متقابل این دو نویسنده بزرگ از یکدیگر سبب گردیده است که ما امروز آثاری را پیش رو داشته باشیم که هر کدام سندی است ارزنده از غنا و پویایی ادب داستانی ایران.
کتاب انتری که لوطی اش مرده بود
تکنیک و زبان داستانهای چوبک به همراه ژرفای دید و نگرش تلخ او به هستی نمونه های بارزی از داستانهای ذهنی است که پیش از او هدایت در خلق آن کوشیده بود. واقعه گرایی چوبک در بیان زشتی های جامعه و اخلاقیات آدمهای آثارش به قدری صریح است که عموم ناقدین او را یک ناتورالیست خوانده اند، اما ناتورالیسم چوبک تنها در گزارش دقیق پستی ها و پلشتی ها خلاصه نمیشود؛ ساخت مدرن داستانهای او به همراه نثر روان و توصیف درگیری های ذهنی و حالات درونی شخصیت ها به قدری شگفت است که کمتر نویسندهای را میتوان یافت که بدین قدرت و خلاقیت از توان نوشتن دست یازیده باش.
داستانهای کوتاه عدل، قفس و داستان بلند انتری که لوطیش مرده بود و یا رمان سترگ سنگ صبور در ادبیات داستانی معاصر تکرار ناپذیر هستند.
با این که دید ناتورالیستی چوبک در تمام آثارش غالب است و همین ویژگی سبب گردیده است که در توصیف حالات درون و برون کاراکترها تلخی و سیاهی چشم گیر تر باشد. اما چوبک حتی زمانی که زشتی ها را رقم میزند به انسان اندیشه میکند و بر او دل می سوزاند.
ساده اندیشانه است اگر بخواهیم ناتورالیسم چوبک را فقط در خدمت توصیف سیاهیهای جامعه و آدم ها تلقی کنیم در این صورت به او جفایی را روا داشته ایم که در قرن نوزدهم امیل زولا را به اتهام هرزهنگاری می آزارند.
به گفته بزرگی، تمامی هنرمندان زاده اضطراب جهان اند؛ زولا و چوبک نیز از این زمره اند پس چه گناهی است که آنان را در عصر سیاهی که در آن می زیسته اند جز سیاهی قلمی نزدهاند؟ آنانی که از نزدیک چوبک را می شناختند به نیکی میدادند که او چه عشقی به هستی و انسان ها داشت و چگونه واقعه ای تلخ اشک را به دیدگاه او می نشاند و چه سان شادی یک انسان او را به دست افشانی وا میداشت.
چوبک با شخصیتهای آثارش می زیست و آنان را همانگونه که بودند ترسیم می کرد؛ به همین سبب چه در میان کاراکترهای زن و چه مرد چهره ها و حالات روحی گونه گونی را روایت میکند. چوبک همانگونه که سیاهی و فلسطین را میبیند سپیدی و عشق انسانی را نیز رقم میزند اما این واقعیت را نیز نباید نادیده گرفت که به دلیل شرایط بحرانی سیاسی و اجتماعی دوران خلاقیت ادبی وی که از سالهای ۱۳۲۲ تا ۱۳۴۵ را در برمیگیرد، حق دارد که در آثارش بیشتر تلخ و سیاهی را تصویب کند تا شادمانی. اینگونه است که اثر اکثر شخصیتهای داستانی چوبک از جمله لوتی جهان، مسیو الیاس، گوهر، کاکل زری و آدم ظالم و درمانده داستان دستهگل، به پروتیپ هایی بدل میشوند که حضور آنها را در دیگر آثار داستانی مشابه می توان یافت.