کتاب این است مذهب من اثر مهاتما گاندی:
این است مذهب من توسط مهاتما گاندی، رهبر آزادی و مقاومت هندی ها در برابر استعمار انگلیس بر هند، به نگارش در آمده است. این کتاب که در راه مراجعت از لندن به آفریقای جنوبی توسط او نوشته شده و در ابتدا در ستون های روزنامه ایندیان اوپنین در آفریقای جنوبی منتشر شد، در جهت اعتراض به خشونت گسترش یافته در هند و آفریقای جنوبی نوشته شد و گاندی تفکرات و عقاید خود را در آن به تصویر کشید.
او در این کتابش، با گفت و گو و مناظره به بحث درباره باورهای خود می پردازد و ما را با نیروی حقیقت که مشخص حیات اوست اغنا می کند.
دی لانزا دلفاستو، شاعر و هنرمند ایتالیایی در مقدمه کتاب در جهت توصیف آن می نویسد:
این کتاب کوچک بسیار ذی قیمت است. مایه دهشت است که کشور های غرب که اکثر کتاب های گاندی را انتشار داده اند، این کتاب کوچک را که حاوی ریشه مذهب گاندیست، به طور کلی فراموش کرده اند. این کتاب در زیر لفافه ای از اسلوب بکر و منحصر به فرد و با جرئت کامل نوشته شده است، دنیای غرب و سیاستمداران عصری هند به انتشار آن مایل نیستند. گاندی در این کتاب غرب را به تایید تمدن شیطانی و سیاستمداران عصری هند را به قلب ماهیت استقلال و برده ساختن کشور در زیر نقاب آزادی هند متهم می سازد.برای خرید کتاب اینست مذهب من اینجا کلیک نمایید و برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه نموده
گاندی که از کودکی انگلیسی را مظهر قدرت و آزادی دیده بود، زمانی که بخشی از زندگی خود را در لندن گذراند و در آنجا به تحصیل در رشته حقوق پرداخت، بعد از اندکی دریافت انگلیسی ها هم مانند سایر مردمند و زندگی انگلیسی چیز تازه ای نیست که شایستگی یاد گرفتن را داشته باشد و چیز هایی که تازه به نظر می رسید خطا و پوچ است و باید دور ریخته شود. او زمانیکه برای سفر به انگلستان راهی شد، نگران آن بود که تکبر انگلیسی ها به او به دیده گناهکار و وصله ای ناهمگون بنگرد ولی او توانست بوسیله وارستگی و آزادی وجودی خویش، بر این تفکر فائق آید و احترام انگلیسی ها را برای خود به ارمغان آورد. گاندی با مطالعه و تعمق و تفکر، دو اصل مهم را سرلوحه کار خود کرد، حقیقت و عدم خشونت. او با این دو حربه ی خود، دست استعمار انگلیسی را از کشورش کوتاه کرد و انگلستان را وادار ساخت تا از نصف امپراطوری خود صرف نظر کند.
قسمتی از متن اینست مذهب من:
تبعیت کورکورانه از اکثریت، مانند بردگیست. دموکراسی عبارت از آن نیست که مردم در آن گاوان شیرده باشند. دموکراسی، آزادی بیان و آزادی عمل هر فرد را شدیدا مورد توجه قرار می دهد. قانون تبعیت از اکثریت در امور باطنی محلی از اعراب ندارد. مادامیکه ما کسی را استثمار نمی کنیم و اجازه نمی دهیم دیگران مارا استثمار کنند، نهضت ملی ما ممکن نیست بر ملل دیگر خطری داشته باشد. منظور بهترین متفکرین دنیا این نبوده است که دولت های مطلق الاستقلالی پیدا شوند که به یکدیگر کمک نمایند بلکه منظورشان تامین وحدت بین دودلیست که با یکدیگر صادق و بهم متکی باشند.