کتاب کشف الاسرار و عده الابرار تالیف و نوشته ابوالفضل رشید الدین میبدی از آثار سده ششم هجری می باشد. این تفسیر به زبان فارسی می باشد و در نه مجلد تهیه و تنظیم شده است و معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری می باشد. این کتاب به تفسیر آیات قرآن پرداخته است و آیات در سه نوبت : بار نخست ترجمه فارسی، بار دوم وجوه معانی، قرائت های مشهور، اسباب نزول و بار سوم در رموز عارفان و اشارات صوفیان یعنی تفسیری به مشرب اهل عرفان صورت گرفته است.

 

kashf

 

نمونه ای از تفسیر این کتاب را در اینجا می آوریم. تفسیر سوره محمد . النوبه الاولی :

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.

الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ، ایشان که کافر شدند و از راه اللَّه برگشتند، أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ (۱) اللَّه کردار ایشان همه باطل کرده، الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، و ایشان که بگرویدند و کارهای نیک کردند، وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی‌ مُحَمَّدٍ، و ایمان آوردند بآنچه فرو فرستاده آمد بر محمد (ص)، وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ، و آن سخن راست است و از خداوند ایشان، کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ، اللَّه بشست از ایشان گناهان ایشان، وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ (۲)، و همه کار ایشان باز ساخت و راست کرد.

ذلِکَ بِأَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِلَ، آن از بهر آنست که کافران به بیهوده و باطل پی بردند، وَ أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ و گرویدگان براستی و نامه درست از خداوند خویش میبردند، کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُمْ (۳) همچنین پیدا میکند اللَّه مردمان را سانها و صفتهای ایشان.

فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا، هر گاه که کافران بینند، فَضَرْبَ الرِّقابِ، بر شما بادا بگردن‌ها زدند، حَتَّی إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ، تا آن گه که ایشان را بسیار کشتید، فَشُدُّوا الْوَثاقَ، آن گه که میگیرید اسیر و سخت می‌بندید، فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ پس آن گه یا سپاس می‌نهید و میگذارید، وَ إِمَّا فِداءً، یا می‌باز فروشید، حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها، تا جنگ ساخت خویش بنهد از دست، ذلِکَ، چنین است، وَ لَوْ یَشاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ، و اگر اللَّه خواهد بلا و کین ستاند از دشمنان خویش بی‌غازیان، وَ لکِنْ لِیَبْلُوَا بَعْضَکُمْ بِبَعْضٍ، لکن خواست که شما را بیکدیگر بیازماید، وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ، و ایشان که بکشتند ایشان را در جنگ با دشمنان خدای، فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ (۴) اللَّه کردار ایشان باطل نکند.

سَیَهْدِیهِمْ، آری ایشان را راه نجات باز نماید، وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ (۵) و کار ایشان باز سازد.

وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ، و در آورد ایشان را در بهشت، عَرَّفَها لَهُمْ (۶) آن را شناخته ایشان کرد و ایشان را خوشبوی کرد.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا، ای ایشان که بگرویدند، إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ، اگر خدای را یاری دهید، خدای شما را یاری دهد، وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ (۷) و پس شما بر جای میدارد.

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا، و ایشان که کافر شدند، فَتَعْساً لَهُمْ، سرنگونی باد ایشان را و بر وی افتاده، وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ (۸) و باطل کرد اللَّه کردار ایشان و ناپیدا.

ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ، آن از بهر آنست که ایشان را دشوار آمد و ناخوش، این نامه که اللَّه فرو فرستاد، فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ (۹) بنیست بداد اللَّه کردارهای ایشان را.

أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا، نروند در زمین تا بینند، کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ، که سرانجام ایشان که پیش از ایشان بودند چونست، دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ، بر سر ایشان فرو هشت، وَ لِلْکافِرِینَ أَمْثالُها (۱۰) و این کافران را اکنون همچنانست.

ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا، این بآن چنانست که اللَّه یار گرویدگانست، وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی‌ لَهُمْ (۱۱) و ناگرویدگان را یار نیست.

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، اللَّه درآرد ایشان را که بگرویدند و کردارهای نیک کردند، جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ، در بهشتهایی زیر درختان آن جویها روان، وَ الَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ، و ایشان که نگرویده‌اند کام میرانند، وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعامُ، و خورد می‌خورند چنانک ستوران خورند، وَ النَّارُ مَثْویً لَهُمْ (۱۲) و آتش بنگاه ایشان.

وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ، ای بسا شهرها، هِیَ أَشَدُّ قُوَّةً، که شهریان آن سخت نیروتر بودند، مِنْ قَرْیَتِکَ الَّتِی أَخْرَجَتْکَ، از شهریان شهر تو که ترا بیرون کردند، أَهْلَکْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ (۱۳)، هلاک کردیم و تباه و ایشان را هیچ یاری ده نبود.

أَ فَمَنْ کانَ عَلی‌ بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ، چه گویی کسی که بر درستی و بینایی است از خداوند خویش، کَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ، او چنان دیگر کس است که بد کرد او برآراستند او را، وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ (۱۴) و ایشان بر پی خوش آمد خویش میروند.

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ، صفت و شأن آن بهشت که پرهیزگاران را وعده داده‌اند، فِیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ، در آن بهشت جویهاست از آب نه گندا و نه حال گشته، وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ، و جویها از شیر نه ترش گشته و نه طعم آن گشته، وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِینَ، و جویها از می که آشمندگان را خوش آید، وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی، و جویها از عسل پالوده آفریده، وَ لَهُمْ فِیها مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ، و ایشانراست در آن بهشت از همه میوه‌ها، وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ، و آمرزش از خداوند ایشان، کَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِی النَّارِ، او چنان کس است که در آتش جاوید است، وَ سُقُوا ماءً حَمِیماً، و می‌آشامند او را آب جوشانیده، فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ (۱۵) رودگانی ایشان میبرد.

وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ، و از ایشان کس است که میآید و می‌نیوشد، حَتَّی إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِکَ، تا آن گه که بیرون شوند از نزدیک تو، قالُوا لِلَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ، دانایان را گویند، ما ذا قالَ آنِفاً، چه چیز میگفت او اکنون، أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلی‌ قُلُوبِهِمْ، ایشان آنند که مهر نهاد اللَّه بر دلهای ایشان.

وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ (۱۶)، و بر پی خوش‌آمدهای خویش میروند.

وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا، و ایشان که بر راه راست ایستادند، زادَهُمْ هُدیً، اللَّه ایشان را راست راهی افزود، وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ (۱۷) و ایشان را پرهیزگاری داد.

فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ، چشم نمی‌دارند مگر رستاخیر را أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً، که بایشان آید ناگاه، فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها نشانهای آن پیش باز آمده، فَأَنَّی لَهُمْ، چون و از کجا ایشان را جای پذیرفتن بود، إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ (۱۸) چون رستاخیز بایشان آمده بود

برای خرید کشف الاسرار اینجا کلیک نمایید

.

 

کتاب کشف‌ الاسرار

کتاب کشف الاسرار و عده الابرار اثر خواجه عبداالله انصاری

tellphon karaketab