معرفی کتاب گفتگو در باغ اثر شاهرخ مسکوب

کتاب گفتگو در باغ که توسط شاهرخ مسکوب نوشته شده نخستین بار در سال هفتاد توسط انتشارات باغ آینه چاپ شد.

و سال نود و چهار دوباره توسط انتشارات فرهنگ جاوید چاپ گردید.شاهرخ مسکوب در قالب یک نویسنده جز مهم ترین شخصیت های ادبی ایران قرار دارد.

نویسنده در این کتاب که سرشار از تخیل و توصیف های شاعرانه است و خواننده را به یک جهان متفاوت منتقل میکند.

قصه این کتاب در مورد صحبت های نویسنده با دایی خود که فرهاد نام دارد همزمان با مشاهده تابلوهای نقاشی مسکوب است.نقاشی های که درباره باغ هستند.باغ هایی که در ظاهر تفاوتی ندارند اما ماهیتشان فرق دارد.

باغ هایی که نویسنده در مورد آنها صحبت میکند و توصیفشان میکند تخیلات انسان هستند.و از روی مواردی که قبلا به وجود آمده کپی نشده اند.

بلکه جدید هستند.در واقع باغ در این کتاب یک تخیل است درباره زمان سابق،خاطره های گذشته،که نابود شده و اکنون دوباره با زنده کردن آن خاطرات از نگاه هنر و تخیل،دست به دامن آن خاطرات میشویم تا بتوانیم حفظشان نماییم.

 

به همین دلیل میتوان گفت بشر در باغ حضور ندارد باغ در بشر است!در قسمتی از کتاب میبینیم که در سن جوانی باغ در وجود ما حضور دارد.یک باغ بهاری که انسانها تجربه اش مینمایند اما جسم هنوز به این موضوع آگاه نیست.بنابراین نمیدانیم چه شرایطی در اطرافمان وجود دارد.هنگامی که جسم به فصل پاییز و نابودی میرسد،باغ بهار در مغز و روح بشر جای داده میشود،و باغ مکانی است که آگاهی جدید نمایان میشود ولی در این زمان باغ از بهار رفته است.

بنابراین ناچار هستیم که با دانایی فعلی دست به دامن خاطره ها بشویم.و دانایی با اینکه طعم خوبی دارد ولی شامل طعم نامطبوع خواسته هایی که در گذشته به آن نرسیدیم هم هست.در واقع بشر در ادامه زندگی در پاییز که همه نابود میشوند فقط با خیال بهارهایی که گذشته است به زندگی ادامه میدهد.

اما هنگامی که حقیقت که روبروی ما است که فقط زمستان و بی برگ بودن نصیبش شده است به وجود آوردن یک باغ سر سبز در خیال،و ساکن شدن در آن میتواند آخرین راه مغز برای تحمل جسم باشد! اکنون میتوانیم این قضیه را درک کنیم که به چه دلیل همه انسانها نیازمند باغ خیال هستند.

۲ موضوع که در کتاب مورد توجه قرار گرفته شرطی بودن جهان در بعد وقت و مکان است‌.هر وقتی که در ذهنمان یادآوری میشود در یک مکان خاص گذشته است و هر جایی وقتی را که در آن گذرانده ایم حمل میکند.به عبارت دیگر وقت و مکان از یک دیگر تغذیه مینمایند و رسوبات آنها در مغز باقی میماند.