گاتها به عنوان بخش کهن اوستا، سروده های وزین و عرفانی زرتشت سپیتمان، پیامبر آریایی را در بر میگیرد. روانشاد ابراهیم پورداوود ایران شناس و اوستا شناس شهیر، نخستین کسی میباشد که این نسک ارزشمند را با تحمل مشقت های فراوان به پارسی ترجمه کرده است. در این کتاب ابتدا یاد نامه ای از سوی دکتر بهرام فره وشی از شاگردان پورداوود به یاد استاد خویش نگاشته شده است. پیشگفتار و دیباچه ای به خامه استاد پورداوود و سپس چکامه ای دلنشین برپایه گاتها از استاد در این کتاب جای داده شده است.

 

کتاب گاتها

 

زنده یاد ابراهیم پور داوود در دبیاچه گاتها چنین می نویسد: پس از ستایش و نیایش چنین گوید گزارنده این نامه مینوی ابراهیم پورداوود رشتی: پس از گذراندن سالیان دراز در اروپا و کمابیش شناختن ایران باستان رهسپار هند شدم و در آبان ماه سال 1304 شمسی هجری در آن دیار به کهن ترین نوشته ی ایران که گاثاها باشد پرداختم و آن را از زبان اوستا به فارسی گردانیدم و در خرداد ماه 1305 شمسی هجری بانجام رسانیدم. پس از آن به بخش دیگر اوستا که نامزد است به یشت پرداختم. از بیست و یک یشت سیزده کرده گزاریش یافته در آغاز فروردین 1307 در یک جلد بچاپ رسیده است، جلد دوم یشتها پس از برگشت نگارنده به اروپا در خرداد ماه 1307 فراهم گردیده و در آغاز بهار 1310  انتشار یافته است. آنگاه به گزارش خرده اوستا که پخش دیگری از نامه ی آسمانی است دست بردم و در مهر ماه 1310 کار آن پایان یافته است. همچنین هفتاد و دو هات یسنا را که بزرگترین بخش اوستاست بزبان فارسی در آوردم.

اوستائی که امروز در دست داریم چهار یک اوستائی است که در روزگار ساسانیان در دست داشته اند در نامه ی پهلوی دینکرد که در نخستین نیمه ی سده ی نهم میلادی برابر نخستین نیمه ی سده ی سوم هجری به دستیاری آتور فرنبغ آغاز شده و در پایان همان قرن به دستیاری آتورپاد انجام گرفته در بخشهای هشتم و نهم از آن نامه از بیست و یک نسک اوستا که تا چند قرن پس از تاخت و تاز تازیان در دست بوده یک یک بنام خود یاد گردیده و از گفتار هریک از آنها کم و بیش سخن رفته است جز اینکه در همان هنگام از میان بیست و یک نسک اوستا از پنجمین نسک متن اوستا بجا بوده و گزارش پهلوی آن از دست رفته بوده و از وشتگ نسک متن اوستا و گزارش پهلوی آن هر دو از دست رفته بوده است نویسنده دینکرد درباره ی این دو نسک گم شده چیزی نمی نویسد. ..

از بیست و یک نسک اوستای روزگار ساسانیان برخی یکسره از میان رفته و از برخی چندپاره اوستائی که امروزه در دست است بجا مانده و برخی دیگر آنچنان که بوده، هنوز هست، از آنهاست که گاتها که بی کم و بیش به ما رسیده است .
گات که در خود اوستا گاتها نامیده شده یعنی سرود در سانسکریت نیز گاتها به همین معنی است در پهلوی گاس و جمع آن گاسان. بنای شعر در سروده های گاتها مانند سروده های وداها نامی دینی برهمنان بر هجاست.