کتاب آفتاب درخشان که انتشارات آن آموت می باشد.و با ترجمه اشرف منصوری انجام گرفته است.و با جلد شومیز منتشر شده است. که در سال هزار و سیصد و نود چاپ شده می باشد.این اثر توسط نورما کلاین نوشته شده است. خانم ژاکلین هلتون بانوی جوان بیست ساله ای می باشد که در شانزده سالگی منزل را ترک نموده و که بتواند دیوید ازدواج کند.ولی سرنوشت و زندگی خوبی نداشته و اخلاقشون به هم نخورده و همدیگر را درک نمی کنند. و هنگامی که کیت متوجه می شود باردار است تصمیم به جدا شدن می کند. او یکی از آرزوهای بزرگ زندگیش مادر شدن بوده است.او در زمان بارداری خود با سام آشنا شده و تصمیم گرفته با هم زندگی نمایند. پس از مدتی هم جیل متولد می شود و تمام چیز عالی است. ولی متوجه می شود که کیت سرطان استخوان گرفته و تمام زندگیش به هم ریخته و در آخر کیت با خویش تصمیم گرفته که صدای صحبت ها و گفته هاش را با ضبط نمودنش روی نوار واسه ی دختر خود به جای گذارد. این اثر بر پایه و اساس آن صحبت ها تشکیل شده است.

برگرفته از بست بوکز