نام: مغازه خودکشی
نویسندهک : ژان تولی
ترجمه احسان کرم پور
ژانر کمدی سیاه
گاهی می شود که 1000 صفحه کتاب می خوانیم اما تاثیر یک جمله، از آن کتاب بیشتر است.
شما می توانید مدت ها در مورد انواع روش های خودکشی، افسردگی، روش غلبه بر خبرهای بد هر روزه اخبار، ناکارآمدی سیاستمداران بخوانید اما قاطع می گویم تاثیر کتاب مغازه خودکشی از آن ها بیشتر است.
به راحتی می شود گفت که نویسنده مدت ها در مورد پیرنگ و ایده اصلی این کتاب فکر کرده. شخصیت پردازی یکی از اصلی ترین ارکان نویسندگیست که باعث می شود مخاطب با داستان همزاد پنداری کند. می شود گفت که بیش از نیمی از دخترها شخصیت مریلین را در وجود خود حس می کنند، دختری زیبا که اعتماد به نفس ندارد.
اویی که از رفتار پدر و مادرش به این نتیجه می رسد که هیچ گاه دوست داشته نخواهد شد. هیچ گاه کسی پیدا نمی شود که بخواهد او را ببوسد پس زهری به خود تزریق می کند تا بوسه اش به بوسه مرگ بدل شود. برادر بزرگترش نماد افراد نابغه ایست که خود را در تاریکی غرق کرده و با شنیدن صدایی شاد و یا اندک نوری دنیا بر سرشان آوار می شود. بانداژهایی دورتا دور سرش می پیچد، درست غذا نمی خورد، اشتها ندارد و افسردگی گریبانش را گرفته. اما مهم ترین شخصیت در بین این سه خواهر و برادر، برادر کوچکتر است. فهم دید او سخت اما دوست داشتنیست. آلن برخلاف خانواده اش همیشه لبخند می زند. ,
لبخندی به پهنای صورتش، لبخندی که خانواده اش شوم می پندارندش. آلن کسی است که تک به تک، دست اعضای خانواده اش را می گیرد و آن ها را از غم رها می کند اما در انتها اوست که از سنگینی این بار رها می شود. خانواده تواچ را به راحتب می توان با خانواده های خودمان مقایسه کرد. افسردگی حتی اگر آشکار نباشد مثل خوره به جانمان افتاده و چون زالو از خونمان تغذیه می کند. کسانی هم هستتد که مثل خانواده تواچ از حال بد مردم کاسبی می کنند و برایشان اهمیتی ندارد جان و مال مردم. نکته مثبت دیگر این کتاب پایان مناسب بود. مدت هاست که دیگر مخاطب ها به دتبال پایان هندی نیستند. قرار نیست کتاب ها به جمله معروف والت دیزنی" همه با خوبی و خوشی با هم زندگی کردند." تمام شود. ژان تولی هم این موضوع را خوب می داند. مغازه خودکشی را بخوانید تا دید بهتری به زندگی پیدا کنید
برای دانلود کتاب مغازه خودکشی اثر ژان تولی میتوانید اینجا کلیک نمایید