معرفی کتاب جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند اثر دیلیا اوئنز:
اگر به دنبال داستان های جنایی و ماجراهای هیجان انگیز و یا به دنبال داستانی متفاوت که باعث می شود حتی نتوانید چشمتان را از کتاب بردارید، هستید؛ قطعا داستان این کتاب مناسب شماست.
نویسنده این کتاب، دیلیا اوئنز، که جانورشناس آمریکایی معروفست و مقالات او در سرشناس ترین نشریات طبیعت شناسی به چاپ رسیده و تاکنون مستندهایی درباره طبیعت آفریقا ساخته است، در کار نویسندگی خود نیز، از شم جانورشناسیش استفاده می کند و در بخش هایی از کتاب با تشبیهاتی بی مانند از خصایص انسان به رفتار جانوران، کتابی حاصل می کند که از شگفتی و جذابیت منحصر به فردی برخوردار است و در عین حال دارای نثری ساده و همچنین قابل تامل و آموزنده است.
ماجرای کتاب، داستان دختری را به نام کی کلارک روایت می کند که از سه سالگی با پدری خشمگین و عربده کش در جنگل و در یک منطقه باتلاقی زندگی می کند و به همین مناسبت مردم او را به دختر باتلاق یا دختر مردابی می شناسند. مادر کیا در کودکیِ او روزی خانه را ترک می کند و برادر و خواهران کیا نیز بعد از مدتی تحمل رفتار خشمگینانه پدر، روزی بعد از ترک موقتی منزل، دیگر باز نمی گردند. کیا به تنهایی و دور از همسالان خود بزرگ می شود و حال ماجرای احساسی برای دخترِ جنگل نیز به تازگی در حال نمو است...
در این بین، در منطقه زندگی آن ها قتلی رخ می دهد، که ساکنان منطقه، همگی به کیا مشکوک می شوند و او مظنون این قتل می شود و در پی این حوادث زندگی کیای منزوی و تنها با ماجرایی جنایی پیوند می خورد که باعث می شود با مردم و افراد شهرنشین مواجه شود...
کتاب جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند باعث شهرت جهانی دیلیا اوئنز شده است و او درباره این اثر می گوید: این رمان در قلب من جایگاه ویژهای دارد. کیا میتواند هر دختر کوچولویی باشد، اما او استثناست. کیا همهی ما هستیم. او نمایانگر کسی است که ما میتوانیم در صورت لزوم باشیم. من با تمام وجودم به او ایمان دارم.کیا به ما میآموزد که بیش ازآنچه فکرش را میکنیم، قدرت داریم؛ که بله، ممکن است در حسرت تعلق داشتن به یک جامعه باشیم اما وقتی تنها باشیم، میتوانیم برای بقا و حتی پیشرفت، قدرتی باورنکردنی بیابیم. وقتی نهایت تلاشمان را انجام دهیم، احتمال تعلق یافتن به یک گروه بیشتر است.
نیویورک تایمز درباره این کتاب اشاره می کند: "جایی که خرچنگها آواز میخوانند شرححالی از تلاش برای بقا، امید داشتن، عشق ورزیدن، تنهایی، نومیدی، غرور، تعصب، انعطافپذیری است. شخصیت اصلی داستان، کیا کلارک ملقب به دختر مرداب است… در توصیفش همین کافی است: زیبایی سوزناک. رمانی برای پاسداشت طبیعت در خلال داستانی جنایی.
این اثر در سال 2018 و 2019 یکی از پرفروشترین آثار نیویورکتایمز بود و به مدت 45 هفته در صدر لیست پرفروشترین کتابهای جهان قرار داشت.