معرفی کتاب شهری میان تاریکی اثر هورناز هنرور
این کتاب که به نویسندگی هورناز هنرور فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته ی انیمیشن میباشد که اولین اثر اوست، این کتاب به زیبایی و نثری روان و خوانا نوشته شده و بسیار خواندنی میباشد.
این کتاب در مورد زندگی و وضعیت اجتماعی ۴ زن از طبقه های مختلف اجتماعی است و خصوصیات و طرز تفکر آن هارا بیان میکند.
هر فصل که شروع میشود نویسنده در آغاز با نوشته ای شروع میکند تا ذهن خواننده را آماده ی داستان کند و در این کتاب ۴ زن وجود دارد که هر کدام سعی با مقابله با مشکلاتشون دارند.از بین این ۴ نفر فقط یک نفرشان مجرد است ولی همگی شان نقطه مشترکی ارد و اون احساس تنهایی می باشد.در این کتاب برخلاف داستان ساده ای که دارد به بیان اتفاقاتی میپردازد که روزانه برای خیلی ها اتفاق می افتد.
شهرزاد زنی است که میترسد از اینکه نکند دیگران راز اورا میدانند حتی وقتی کسی از کنارش عبور میکند او میترسد و در آخر با گفتن رازش به شوهرش باعث میشود شوهرش او را ترک کند.
نسرین زن مطلقه ای است که از شوهرش و دخترش جدا شده و در خانواده ی سنتی ای بدنیا آماده و تمام زندگی را صرف خدمت به خانوادش کرده و کامل شدن زندگیش را تو ازدواج میدونه.او همیشه برا همه ،همه کار کرده بجز خودش و به خودش اهمیتی قائل نیست و همین باعث میشه که از چشم شوهرش بیافته.
شخصیت دیگر داستان گلچهره است که زنی درس خوان و تحصیل کرده است.او همسری دارد که خیلی عاشق اوست و با او مثل زندانی رفتار میکند که فقط مال اوست .گلچهره باید بین عشق و تحصیل در خارج از کشور یکی رو انتخاب میکرد و در آخر جدایی را بهترین کار میداند.
شخصیت دیگر داستان پریناز است که مجرد و دانشجو است و شکست عشقی را تجربه کرده،او به فردی گوشه گیر تبدیل شده ولی ناگهان شخصی داخل زندگیش میاد که او را به فکر فرو میبرد که آیا باید دوباره عاشق شود یا جواب رد بدهد.
داستان فضای تاریکی دارد و پر از خاطرات تلخ است ولی در آخر داستان زندگی شخصیت های داستان به خوبی و خوشی تمام میشود.
بخشی از کتاب
به دنیا نیامدهایم که چوب قضاوت به دست بگیریم و سر هر راه و بیراهی مردم را قضاوت کنیم.
ما مرکز دنیا نیستیم، حتی اگر این به نظرمان برسد.
ما لبریز از اشتباهات و کمبودهایی هستیم که دیگران را به خاطرش تحقیر میکنیم ...