معرفی کتاب کوچه ابرهای گمشده اثر کورش اسدی.
قصه این کتاب که در ۳۱۱ صفحه نوشته شده است و اتفاقات این رمان از یک صبح تا شب به وقوع میپیوندد اما به دلیل اینکه کارون که شخصیت کلیدی رمان است و در روز تحت تاثیر مواد مخدر قرار دارد خواننده با کارون در زمانهای گوناگون سیر مینماید و در خلال این رمان کارون یک کتاب را میخواند که خواننده هم با کارون میخواند و یا میتوان گفت یک رمان دیگر هم در این رمان وجود دارد و این مسائل باعث شده است که قصه این رمان طولانی تر از یک روز به نظر می آید.
کارون یک جوان است که چون در جنوب جنگ است به تهران نقل مکان کرده است و شغل کتابفروشی را انتخاب میکند کار کارون این است که کتابهایی که بسیار نایاب هستند را برای مشتریانش پیدا کند و بعضی اوقات هم کتابخانه های دیگران را میخرد.کارون جوانی اهل مطالعه است و حتی در رمان هم کتاب میخواند.
کارون در تهران روی سقف کانتینر میخوابد و روزها در پیاده رو بساط کتابهایش را پهن میکند.و در این میان با دختری آشنا میشود که پریا نام دارد و اگر این امکان وجود داشت که کارون با پریا ازدواج میکرد شاید زندگیش را تغییر میکرد و روحیه اش هم میتوانست تغییر کند.
در ادامه کارون با فردی به اسم ممشاد آشنا میشود که شخص پولداری است و از کارون حمایت میکند و یک خانه به کارون میدهد اما یک عیب دارد و زیادی مشکوک است و به کارون میگوید که با دختری به نام شیده ارتباط نداشته باشد ولی همین دختر به کارون نزدیک میشود و از وی میخواهد کتابی به اسم کوچه ابرهای گمشده را برایش پیدا کند.
.. و این رمان از صبحی آغاز میشود که کارون سعی میکند چیزهایی یادش بیاید او شب قبل به یک مهمانی رفته بود و چون مواد استفاده کرده بود و هنوز اثرات آن از بدنش خارج نشده است نمیتواند کاری را باید انجام میداد به یاد بیاورد.