توتوچان دختركى آن سوى پنجره
نوشته ى تتسوکو کورویاناگی
در واقع اين داستان، روايتى واقعى از دوران تحصيل نويسنده است.
او يك نويسنده ژاپنى است كه در كودكى دخترى سر به هوا و شيطون بود،
دائم در حال جنب و جوش در كلاس بود تا در نهايت معلم او، او را اخراج كرد.
مادر او، اين موضوع را به توتو تا بيست سالگى او نگفت.
و در مدرسه ى "توموئه" كه توسط آقاى سوزاکو کویاباشی بنيان گذارى شد، ثبت نام كرد.
اين مدرسه كاملا با مدارس ديگر متفاوت بود.
در اين مدرسه خبرى از كلاس هاى خشك درس نبود و
قوانين خسته كننده و طاقت فرسايى در كار نبود.
حتى كلاس درس اين مدرسه، متفاوت بود.
يك واگن در محوطه ى يك باغ بزرگ.
محور اصلى آموزش هاى اين مدرسه، آزادى، طبيعت، اختيار، كنجكاوى كودكان و برانگيختگى خلاقيت آن ها بود.
آن ها موسيقى را از طبيعت و علوم را از لمس درختان و گل ها و نسيم عصرگاهى آموزش ميديدند.


نويسنده با نوشتن تك تك لحظات سپرى شده در مدرسه توموئه ، اثرى كه يك آموزش درست و صحيح تا به ابد بر روى هر فرد و ابعاد گوناگون شخصيت او ميگذارد، اشاره ميكند و لبخندى دائمى براى خواننده در حين مطالعه به ارمغان مياورد.
قسمتى از كتاب كه در توصيف مدرسه نوشته شده است:
"تشکیل کلاس درس در واگن راه آهن کاملاًعجیب بود؛ اما ترتیب نشستن دانش آموزان نیز عجیب ترش کرده بود. در مدرسه قبلی توتو چان، هر دانش آموز جای خاصی برای نشستن داشت؛ اما در اين کلاس هرکس, هروقت هرجا را که دوست داشت. برای نشستن انتخاب می کرد.
توتو چان پس از مدت درازی فکرکردن و سنجیدن جاهای مختلف؛ تصمیم گرفت در کنار دختری بنشیند که بعد از او وارد کلاس شده بود. این دختر لباسی به شکل پیش بند با نقش خرگوشی با گوش های بسیار بلند پوشیده بود. بالاخره. غیرعادی ترین جنبه این کلاس ها نوع درس هایی بود که در آن ها تدربس می شد. مدارس دیگر غالبا برنامه مشخصی برحسب ساعات درس دارند. مثلا ساعت اول درس زبان ژاپنی است. در این ساعت. همه این درس را یاد می گیرند؛ ساعت بعد ممکن است زنگ حساب باشد و همه باید حساب کار کنند. اما در این مدرسه, برنامه کاملا متفاوت بود. در آغاز ساعت اول، معلم فهرستی از همه مسائل و سوالات مربوط به درس هایی را که باید مطالعه و پاسخ داده می شدند. فراهم می کرد و سپس می گفت:«حالا کار را با هر موضوعی که خودتان دوست دارید. شروع کنید.» به این ترتیب فرقی نمی کرد هر دانش آموز ساعات درس را با مطالعه ژاپنی یا ریاضی آغاز می کرد با هر چیز دیگری که به آن علاقه بیشتری داشت. امکان داشت دانش آموزی در حال نوشتن انشای خود باشد؛ اما نفر پشت سرش علاقه مند به فیزیک و در حال جوشاندن مایعی روی چراغ الکلی."
* مطالعه اين كتاب ب همه توصيه ميشود
* بيشتر براى كسانى كه در حوزه آموزش و پرورش فعاليت دارند، پدر و مادرهايى كه به دنبال پرورش خلاقيت در كودكانشان هستند و افرادى كه ميل به آموزش كودكان به شيوه نوين و كارآمد دارند