معرفی کتاب سینمای اقتباسی و ادبیات کلاسیک فارسی، با تاکید بر تعامل انواع ادبی و گونه های سینمایی - علیرضا پورشبانان
ظرفیت های خوانشی نمایشی از بسیاری از آثار ادبیات کلاسیک فارسی در طول زمان نادیده گرفته شده اند.

در همین مسیر در این کتاب تلاش شده است تا به این سوال که آیا آثار ادبیات کلاسیک فارسی اعم از نظم و نثر قابلیت اقتباس سینمایی دارند و عناصر برجسته نمایشی آن ها کدام اند به این صورت که نوعی گامهای اولیه برای تولید آثار نمایشی از این متون برداشته شود پاسخ داده شده است.

در فصل اول و تحت عنوان مبانی نظری برای بیان ارتباط سینما و ادبیات تعریفی ساده از اقتباس سینمایی از ادبیات و انواع رویکردها، اهداف، سوابق و جایگاه آن در سینما ارائه می شود. سپس به برخی عناصر نمایشی که متن های ادبی را واجد قابلیت های تصویری می‌کند اشاره می گردد؛ در ادامه و در قالب سه فصل مجزا آثار ادبیات کلاسیک فارسی در چهارچوب کلی آثار حماسی، آثارعرفانی و تاریخی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در آغاز هر فصل و پیش از بررسی آثار به طور مشخص ابتدا درباره نوع ادبی خاصی که آن آثار در آن دسته بندی شده‌اند توضیحاتی ارائه شده در نهایت با بیان ژانر یا گونه های متناظر با آن در سینما بررسی هر اثر به صورت جداگانه انجام می گیرد.

در هر فصل برای آشنایی بیشتر خوانندگان با اثر و زمینه های تولید ادبی آن پس از معرفی اجمالی و طریقه ویژه ادبی ان، مختصری درباره سبک و شیوه و ویژگی‌های خاص متن مطالبی ارائه شده و در نهایت پس از بیان خلاصه داستان اثر عناصر نمایشی برجسته در آن تحلیل می گردد.

 

بدیهی است که در برخی موارد به دلیل نزدیکی ساختار آثار ادبی شباهت‌ها و حتی نوعی تکرار در تحلیل عناصر نمایشی در متون به چشم بخورد که سعی گردیده تا حد امکان تعدیل شوند اما به دلیل آن که این آثار هر یک نماینده ژانر یا زیرژانر خاصی بوده‌اند مثلا حماسه غنایی، حماسه مذهبی یا حماسه تاریخی، لازم بوده که به هر یک از آنها به عنوان نمونه‌هایی از گونه خود پرداخته شود تا بر اساس آن بتوان نتایج را به نمونه‌هایی بیشتر تعمیم داد.

نمونه های موجود از متون ادبیات کلاسیک فارسی برای تحلیل وجوه تصویری در این کتاب بر اساس دو رویکرد انتخاب شده اند؛ رویکرد اول اهمیت هر یک از این آثار در ژانر خود و اهمیت آنها در ادبیات فارسی و نظر بیشتر استادان، منتقدان و پژوهشگران است و دوم رویکرد دقت گرایی و ژرف نگری با محدود کردن نمونه‌های آماری است که بتواند ارزش پژوهشی اثر را در سطح قابل قبولی حفظ نماید.