کتاب مراثی یک روایت ساده که در سال هزار و سیصد و نود و یک چاپ شده می باشد.این اثر توسط بهاءالدین مرشدی نوشته شده است.که انتشارات آن نقد افکار می باشد.با جلد شومیز منتشر شده است. چندین عدد داستان کوتاه در اینجا وجود دارد. که تمام آنها واسه ی ماری یتا زن دختر بسیار جوان و دختر کوچک وجود داشته مونثی در تمام وصول محکوم در هر مکان و نظری که می باشد.همه ی لحظات محکوم شدنم را به در یاد و اندیشه ام سپردام . من محکوم شده ام بدون آنکه چیزی دانسته باشم.در همه وقت ماری یتا محکوم می باشد. آه ماری یتا چه می شد که تو مادر دخترم می بودی. ای کاش مادر دخترم بودی تا او از من نپرسد که برای چه بعد از هشت سال او را به جهان دعوت نمی کردم. این بار دیگر بسیار فرق نموده ام و همه ی نوشته ها و داستان ها یک طور حالت های شعر دارند و به دید و نگاه بهتر از وجود دو کتاب پیشین می باشد.حالت شاعرانه کتاب بسیار مورد پسند است .اما جدا از آن سه عدد نوشته را مطالعه کنید.
برگرفته از بست بوکز